لاله ای از ملکوت
حضرت اقای مجتهدی در اوایل ورود به قم گه گاه قلیان می کشیدند و قلیان درست کردن ایشان هم تماشایی بود ‘می فرمودند به خاطر سه خصوصیت تماشا کردن قلیان اماده را دوست دارم
اتشی که بر سر دارد و بیتابی نمی کند خاطره سوخت و ساختن عاشقانه را زنده نگاه می دارد
دودی که از نهاد او بلند می شود انسان را به یاد دل های پر درد می اندازد
غلیانی که از جوشش اب در کوزه ان پیدا میشود تلاطم سیلاب اشک را تداعی می کند
اینها برداشت های ذوقی این مرد خدا و دلباخته ال الله از قلیان بود که من و شما ده ها بار با صحنه هایی از این دست روبه رو میشویم ولی بی خیال و بی تفاوت از کنار ان عبور می کنیم
قلیان درست کردن ایشان هم با ذوق و سلیقه خاصی همراه بود
اولا بدنه چوبی قلیان را ساعتی پیش از اماده کردن ان در اب تمیز حوض می انداختند تا رطوبت لازم به خود بگیرد
سپس تنباکو را با اب و کمی گلاب خیس می کردند و کوزه قلیان را پس از شست و شوی کامل پاک میکردند به طوری که لکه ای در ان دیده نشود
پس از انجام این مقدمات کمی یخ را به اندازه حبه های قند خرد می کردند
و ان را در سری قلیان با ترتیب خاصی می چیدند و بعد اب تنباکو را می گرفتند و مقدار کمی از ان را به اندازه مصرف یکبار بر روی حبه های یخ قرار می دادند
سپس دو سه تکه ذغال که کاملا سرخ شده بود را بر روی سر قلیان می گذاشتند.
?لاله ای از ملکوت