ماجرای سکه های طلا !!
? ماجرای سکه های طلا !!
?شهید کاوه پس از عملیات تک حاج عمران بدلیل شدت جراحات، مدتی در بیمارستان امام حسین (ع) مشهد بستری بود، آنجا یادم نیست از طرف چه کسی و از کجا تعداد ۲۵ عدد سکه طلا برای ایشان بعنوان هدیه آورده بودند. کاوه آنها را به من داد و گفت: اینها را پیش خودت نگه دار.
آنقدر مجروحیت او سخت بود که پس از مرخصی از بیمارستان، یک ماه استراحت مطلق برایش تجویز شد، اما حتی یک روز هم دلش طاقت نیاورد استراحت کند و گفت: بجنب حرکت کن برویم منطقه! به اتفاق راه افتادیم و آمدیم مقر لشکر شهدا (جاده مهاباد به سمت ارومیه)
چندی بعد به من سفارش کرد سکه هایی که به عنوان هدیه به او داده بودند را پس از عملیات کربلای دو به عنوان هدیه بین نیروهای مؤثر و سخت کوش لشکر تقسیم کنند.
شهید کاوه در حالی در عملیات شرکت کرد که زخم های او التیام نیافته بود و سر و دست او به شدت متورم بود و احساس درد می کرد ولی صدایش درد نمی آمد. در حین همین عملیات بود که محمود کاوه در منطقه حاج عمران و بر روی ارتفاع ۲۵۱۹ به شهادت رسید. سکه ها هم تا عملیات های کربلای چهار و پنج نزد من ماند. سکه ها را به قدرت الله منصوری، جانشین لشکر دادم و ایشان هم آنها را طبق وصیت شهید کاوه بین نیروها تقسیم کرد و فقط یک سکه را برای خانواده شهید کاوه نگه داشتم و رفتم اهواز، یک قاب خریده و کادو کردم و سپس خدمت همسر شهید کاوه بردم تا به عنوان یادگار از خیل عظیم افتخارات سردار شهید محمود کاوه به دست تنها فرزندش برسد.