مجموعه مطالب گامهای آغازین سلوک معنوی
مجموعه مطالب گامهای آغازین سلوک معنوی
نوشته محسن رجبی تهرانی
قسمت چهارم: اندیشه و شناخت(4)
عالم ربانی ملااحمد نراقی در «معراج السعادة» در بیان «آداب باطنیه حج» می نویسد: «غرض اصلى از خلقت انسان، شناختن خدا و وصول به مرتبه محبّت و انس به او است. و آن موقوف است بر صفاى نفس و تجرّد آن. پس هر چه نفس انسانى صافتر و تجرّد آن بيشتر شد، انس و محبّت او به خدا بيشتر مىشود. و حصول صفاى نفس و تجرّد آن موقوف است بر دورى از شهوات طبيعيّه و بازداشتن آن از لذّات شهويّه و ترك متاع و زخارف دنيويّه و صرف جوارح و اعضا به جهت خدا در اعمال شاقّه و مداومت به ياد خدا و متوجّه ساختن دل به او.»
بیان هدف از خلقت انسان در آیات و احادیث فراوانی ذکر شده است که به اختصار به برخی از آن ها اشاره می شود:
الف. قرآن کریم
آیاتی از کلام الهی این حقایق را تبیین می کند:
1.وَ مَا خَلَقْتُ الجِنَّ وَ الْانسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ؛ و جنّ و انس را نيافريدم جز براى آن كه مرا بپرستند.
2.وَ أَنِ اعْبُدُونىِ هَاذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ؛ و اين كه مرا بپرستيد اين است راه راست!
3.وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَئكَةِ إِنىّ جَاعِلٌ فىِ الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَ يَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَ نحَنُ نُسَبِّحُ بحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنیِ أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ؛ و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: «من در زمين جانشينى خواهم گماشت»، فرشتگان گفتند: «آيا در آن كسى را مىگمارى كه در آن فساد انگيزد، و خونها بريزد؟ و حال آنكه ما با ستايش تو، تو را تنزيه مىكنيم و به تقديست مىپردازيم.» فرمود: «من چيزى مىدانم كه شما نمىدانيد.»
4.إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلىَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبَالِ فَأَبَينَ أَن يحْمِلْنهَا وَ أَشْفَقْنَ مِنهْا وَ حَمَلَهَا الْانسَنُ إِنَّهُ كاَنَ ظَلُومًا جَهُولًا ؛ ما امانت الهى و بار تكليف را بر آسمان ها و زمين و كوهها عرضه كرديم، پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناك شدند، ولى انسان آن را برداشت راستى او ستمگرى نادان بود.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، بر اساس آیات و احادیث و مبانی، امانت را به «ولایت الهی و استکمال علمی و عملی به حقایق دین حق»، تفسیر کرده است.
5.وَ لَوْ شَاءَ رَبُّكَ لجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ لَا يَزَالُونَ مخْتَلِفِينَ إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَ وَ لِذَالِكَ خَلَقَهُمْ وَ تَمَّتْ كلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ ؛ مگر كسانى كه پروردگار تو به آنان رحم كرده، و براى همين آنان را آفريده است. و وعده پروردگارت چنين تحقّق پذيرفته است كه «البتّه جهنّم را از جنّ و انس يكسره پر خواهم كرد.»
6.اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ سَبْعَ سمَاوَاتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنهَنَّ لِتَعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ عَلىَ كلُ شىَءٍ قَدِيرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكلِّ شىَءٍ عِلْمَا ؛ خدا همان كسى است كه هفت آسمان و همانند آنها هفت زمين آفريد. فرمان خدا در ميان آنها فرود مىآيد، تا بدانيد كه خدا بر هر چيزى تواناست، و به راستى دانش وى هر چيزى را در بر گرفته است.