چرا به سوریه کمک میکنیم ؟؟؟
۱- سوریه تنها کشوری است که در ۸سال دفاع مقدس زمانی که همه دنیا برضد ایران متحد شده بودند پشت سر ایران ایستاد وحتی گاهی اوقات خاکش را در اختیار رزمندگان ایرانی جهت انجام عملیات و آموزش قرار میداد.
۲ - سوریه خط مقدم مقابله ایران با اسراییل(به عنوان دشمن درجه یک ایران) است چه از نظر فیزیکی و چه از نظر معنوی.
۳- سوریه تنها حامی گروههای مقاومت حامی انقلاب ایران مانند حماس و حزب الله است. و تقویت این گروهها یعنی تقویت پایه های انقلاب ایران در منطقه خاورمیانه.
۴- سوریه سپر دفاعی ایران است پیروزی در برابر آمریکا و اسراییل در خاک سوریه کم هزینه ترین جنگ احتمالی است.
۵- بشار اسد و اکثر هیئت حاکمه سوریه از علویان هستند و ارادت زیادی به اهل بیت(علیه السلام)دارند.و حقد و کینه حکام عرب ازین موضوع به خوبی پیداست.
۶- اسراییل و آمریکا دریافته اند که اگر نوک نیزه تهاجمی ایران یعنی سوریه بشکند حمله به ایران بسیار راحت تر خواهد بود.
۷- پل ارتباطی ایران و گروههای مقاومت که نقش سپر دفاعی ایران را دارند تنها کشور سوریه است که آمریکائیها و اسرائیلی ها بعد از شکست در جنگ ۳۳روزه لبنان و۲۲ روزه غزه اینرا به خوبی دریافته اند و ازینرو قطعا عقده های شکست در جنگهای قبلی را در سوریه تخلیه خواهند کرد
۸-امروز آمریکاییها در دنیا به بی وفایی در مقابل دوستانشان مشهورند و چشم تمام حاکمان دنیا به وفاداری ایران در مقابل دوستانش( سوریه) دوخته شده است و اگر ایران بتواند در حمایت از نظام سوریه سربلند بیرون بیاید قدرت جذب ایران صدها برابر خواهد شد و تمرکز کشورهای منطقه به دنبال حمایت های معنوی ایران به جای آمریکائیها خواهد بود.
پس مسئله سوریه مسئله امنیت ملی ماست و لاغیر
ادامه دارد….
پی نوشت:
سایت سردار سلیمانی
@Sardar_qasem_soleimani
فرم در حال بارگذاری ...
آیا در قرآن حکم به تنبیه زن شده است؟
یک خال بر روی گونه می تواند سبب زیبایی و جمال بیشتر گونه باشد، اما اگر همان خال به تنهایی دیده شود، منظره ای کریه خواهد داشت.
احکام و دستورات قرآنی نیز همه باید به صورت یک مجموعه منسجم دیده شود و هر چیز در سر جای خود نشانده شود، تا مطلب صحیح فهمیده شود. و الا انسان جز خسران خود، تاثیر دیگری ایجاد نمی کند:
«أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ إِلاَّ خِزْیٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یُرَدُّونَ إِلى أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ؛[بقره/۸۵] آیا به بعضى از دستورات كتاب آسمانى ایمان مى آورید، و به بعضى كافر مى شوید؟! براى كسى از شما كه این عمل (تبعیض در میان احكام و قوانین الهى) را انجام دهد، جز رسوایى در این جهان، چیزى نخواهد بود، و روز رستاخیز به شدیدترین عذابها گرفتار مى شوند. و خداوند از آنچه انجام مى دهید غافل نیست.»
قرآن دستور داده که رفتار با زن (همسر) بر اساس معروف ها باشد و با اشاره به نقصان دانش بشر، به او گوشزد کرده است که خود را از خیر موجود در همسر محروم نکند:
«وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فیهِ خَیْراً كَثیراً؛[نساء/۱۹] و با آنها بشایستگى رفتار كنید و اگر از آنان خوشتان نیامد، پس چه بسا چیزى را خوش نمى دارید و خدا در آن مصلحت فراوان قرار مى دهد.»
قرآن سنگ بنای زندگی مشترک را مودت و رحمت معرفی می کند:
«وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ؛[روم/۲۱] و از نشانه هاى او اینكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در كنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد در این نشانه هایى است براى گروهى كه تفكّر مى كنند!»
زن و شوهر از منظر قرآنی، دو موجودی هستند که همدیگر را حفظ می کنند:
«نِسائِكُمْ هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ؛[بقره/۱۸۷] آنها لباس شما هستند و شما لباس آنها (هر دو زینت هم و سبب حفظ یكدیگرید.»
بنابراین با این مبانی و یادآوری نگاه قرآن به زن و عدم موثر دانستن جنسیت در فضیلت، باید دقت کنیم که مساله محل بحث چیست؟
«یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ؛[حجرات/۱۳] اى مردم! ما شما را از یك مرد و زن آفریدیم و شما را تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یكدیگر را بشناسید (اینها ملاك امتیاز نیست،) گرامى ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند دانا و آگاه است!»
در آیه ۳۴ سوره نساء بعد از بیان جایگاه مدیریتی مرد و مسئولیت های او، و اشاره به زنان صالح، بحثی درباره زنان ناشزه مطرح می کند.
«وَ اللاَّتی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبیلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِیًّا كَبیراً؛[نساء/۳۴] (امّا) آن دسته از زنان را كه از سركشى و مخالفتشان بیم دارید، پند و اندرز دهید! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دورى نمایید! و (اگر هیچ راهى جز شدت عمل، براى وادار كردن آنها به انجام وظایفشان نبود،) آنها را تنبیه كنید! و اگر از شما پیروى كردند، راهى براى تعدّى بر آنها نجویید! (بدانید) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترین قدرتهاست.)»
در این آیه در مقابل زنان ناشزه بیان می کند که در مراحلی باید سعی کرد، ناشزه ها را از جایگاه نشوز خارج نمود:
- قبل از هر چیز باید موعظه و سخن خوش به کار برد.
- در گام دوم مرد می تواند محل خواب خود را جدا کند و در کنار همسر نخوابد
- و در گام سوم، مطابق روایات مرد می تواند با چوب مسواک (چوبی به اندازه مداد) به گونه ای به مواضع غیر حساس زن بزند که هیچ سرخی و کبودی ای ایجاد نکند.[۱]
بنابراین اصل زندگی باید بر پایه مهر و محبت باشد و در مقابل زن ناشزه نیز نباید عصبانیتی به کار برد. چون وجود مراحل مختلفی که با سخن شروع می شود و با جدایی در محل خواب ادامه می یابد (اموری زمان بَر که منافع مرد را نیز حذف می کند) به هیچ عنوان با عصبانیت سازگار نیست. و زدن با چوب مسواک آن هم با این شروط، یک نوع واکنش شدیدا همراه عاطفه است. و در انتهای آیه نیز با نهی مردان از سرکشی، و ذکر علو و بزرگی خدا، ضمانت اجرایی حکم را ایجاد می کند که مردان از نیروی خود سوء استفاده نکنند.
پی نوشت:
سایت پاسخکده
فرم در حال بارگذاری ...
بزغالههای مدرن!
معاویه به کمک دستیار دسیسه گرش عمروعاص تصمیم گرفتند تا از محبوبیت حضرت علی(علیه السلام) نزد کودکان شیعه بکاهند. نقشه های گوناگونی را مرور کردند تا اینکه به پیشنهاد عمروعاص قرار شد تعدادی بزغاله تهیه و از طرف معاویه به این کودکان هدیه بدهند و بعد از مدتی که کودکان با این بزغالهها انس گرفتند، آنها را دزدیده و تقصیر آن را گردن حضرت امیر(علیه السلام) بگذارند.
در دنیای ما هم به شیوههای دیگری این حکایت در حال تکرار شدن است. دشمن اول تصمیم میگیرد بازیهای جذاب رایانه ای، خدمات اینترنتی و مانند آن را رایگان در اختیار ما بگذارد و بعد از مدتی به بهانه تحریم، همه آنها را از کاربران پروپا قرص ایرانی میگیرد و محرومشان میکند. به نظر شما این دو حکایت شبیه هم نیستند؟ نوجوان ایرانی وقتی دلیل محروم شدن از بازی موردعلاقه خود را به نظام و سیاستهای آن مرتبط بداند، چه واکنش عاطفی از خود بروز خواهد داد؟
اینگونه حقه های حرفه ای شاید بهنظر ساده یا پیشپاافتاده بهنظر برسد ولی نه ساده است و نه بدون سابقه؛ بلکه شگردهایی است که دشمن در جنگ نرم از آنها بیشترین بهرهبرداری را میکند. فرزندان خود را از آسیب ها و حیله ها با خبر کنیم.
پی نوشت :
ماهنامه خانه خوبان، ابراهیم اخوی، شماره 71.
سلام.احسنت دوست عزیز. مثال قشنگی بود.
سلام خواهش میکنیم لطف دارید
سلام
خیلی جالب بود
خداقوت
سلام خیلی ممنون زنده باشید
خدا لعنتشون کنه!
انشالله
فرم در حال بارگذاری ...
پیامدهای ارتباط با جن؟؟
بله. طبق آیات و روایات، ارتباط با جن یا شنیدن صدای آنها سبب آسیب دیدن انسان می شود.به عنوان مثال به این روایت کتاب کافی توجه کنید:
راوی می گوید: ديدم امام رضا عليه السّلام بر در انبار هيزم ايستاده و با کسی صحبت می کند، ولی من كسى را نميديدم، گفتم: اى آقای من با كه سخن می گویی؟ حضرت فرموند: اين (جنّی است به نام) عامر زهرائى، آمده و از شخصی شكايت دارد، گفتم :
اى آقای من، مي خواهم سخن او را بشنوم، حضرت فرموند: اگر سخنش را بشنوى يك سال تب ميكنى! گفتم: اى آقاي من، ميخواهم بشنوم، فرمود: بشنو، گوش دادم مانند سوت بود و به مدت يك سال تب كردم!
پی نوشت:
الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص: 395
فرم در حال بارگذاری ...
چگونگي کنترل خيالات
سؤال: چه کار کنيم خيالاتمان ذهن ما را مشغول نکند و وسوسه ها دست از سر ما بردارد؟
اشکال کار آن است که ما براي دفع خيالات برنامه ريزي نمي کنيم. اگر با برنامه ريزي سبب شده ، آرام ارام خود را مشغول تفکر و تذکر نماييم ، به جاي خيالات و وسوسه ها ، نور معارف بر قلب ما تجلي مي کند .
آيت الله حسن زاده (حفظه الله ) مي فرمودند : « در دوران جواني حساب کردم اگر ذهن خودم را مشغول نکنم ذهنم مرا مشغول مي کند » واقعاً همين طور است که اگر به ذهن برنامه ندهيد ، آن با خيالات بي پايه به شما برنامه مي دهد . ما مامور به تدبر در قرآن هستيم و به کمک نهج البلاغه و روايات مي توانيم ذهن و انديشه را به پرواز درآوريم . ذهن شما از همان صبح که بلند مي شويد شما را مشغول مي کند که چه کسي بد است، چه کسي خوب است، چي بخور ، کجا برو، ولي اگر به آن برنامه بدهيد آن هم يک برنامه الهي ، آن راه کمالاتي که خودتان مي خواهيد مي کشانيد . وقتي متوجه شديد بايد معارف خود را قلبي بکنيد با همين رويکرد ، ذهن را جهت مي دهيد.
اگر نماز مي خوانيد با هدف نظر به حق ، قلب را در صحنه مي آورديد ، اگر کار و فعاليت مادي داريد ، با هدف خدمت به خلق خدا، قلب را در صحنه نگه مي داريد.
در ملاقات شبلي با امام سجاد « عليه السلام»داريم که حضرت در برگشت از حج از او پرسيدند: آيا هنگامي که احرام به تن کردي جامه ي گناه فروگذاردي تا جامه ي طاعت بپوشي؟ و آنگاه که به ميقات وارد شدي ، قصدت ملاقات خدا بود ؟ آنگاه که طواف کردي ، قصدت آن بود که به خدا پناه بري؟ گفت: نه.
فرمودند : پس حج نگذارده اي.
امام سجاد « عليه السلام»به شبلي مي خواهند بگويند بايد اعمال عبادي، قلبي شود تا به واقع آن اعمال انجام شده باشد. وقتي ده سال، بيست سال، همچنان قلب متوجه حقايق شد، آرام آرام چشمش باز مي شود و با آنها مانوس مي گردد و به مقام فرقان[قدرت تشخيص حق از باطل] و بصيرت مي رسد و ديگر آن چنان جذب آن عوالم مي شود که خيالات واهي جذبه ندارند که انسان را به خودشان مشغول کنند. [1]
پی نوشت :
1. جايگاه شيطان و جادگر، اصغر طاهر زاده، ص51
تبریک به مناسبت سالروز فرار شاه
سلام دوستان طلبه ی گلم،مطلب مفیدی بود استفاده بردم
موفق باشید. در پناه حضرت حق!
سلام لطف دارید خداروشکر بهمچنین
با عرض سلام وادب و احترام
دوست عزیز بابت مطلب زیباتون سپاس.
موفق باشید
سلام خیلی ممنون خواهش میکنیم
سلام
خیلی مفید و قابل توجه بود،ممنون
موفق باشید
سلام خیلی ممنون بهمچنین
فرم در حال بارگذاری ...
جمع بین دشمنی با استکبار و مذاکره با جهان(اصغر طاهرزاده)
تدبیر را همیشه می پسندم اما همیشه تدبیر به معنای صلح نیستو گاهی تدبیر مقاومت و جهاد است. این فرهنگ قرآن است و قرآن کلام خداوند و خداوند همه کاره عالم و همه هستی است و خالق همه.
من اقدام اخیر دولت و نیروهای مسلح را صد درصد درست می دانم و تاخیر این کار را به مصلحت آن هم در آستانه اجرای مثلا برجام نمی دانستم اما یک نکته امشب به ذهنم زد که فکر کنم کسی نگفته باشه یا من ندیدم، این نگاهی متفاوت به قضیه تفنگداران امریکایی است که اگر ایمان و تعهد و انقلابی بودن ظریف را نادیده بگیریم میشه اونو پذیرفت یا حداقل بهش فکر کرد.
این کار امریکایی ها را کاملا هماهنگ و عمدی می دانم و البته این نکته اصلی نیست بلکه چیزی که بنا شده بود از قبل خروجی این اقدامی نظامی امریکا و بعد ایران و سپس حل و فصل آن باشد را می گویم. مشخصا می خوام بگم این که
1. حتما باید این کار در سطح وزیر خارجه دو کشور حل بشه تا کم کم اینها عادی سازی بشه (نمیگم بده یا حتی خوب، حرفم چیز دیگری ست)
2. هماهنگ و حساب شده عمل کردن طرفین بعد اتمام قضیه، ظریف بیاد بگه دیپلماسی جواب میده، کری دقیقا همینو بگه (امروز در دانشکده دفاع ملی گفت آیا می شد 3 یا 4 سال پیش این را تصور کرد (دقت شود) و فرماندهان نیروهای مسلح هم یجورایی همین را بگن. دقت کنیم که همه رودست خوردند نظامی و غیر نظامی در دو کشور و این بین کسانی از داخل و خارج کاملا هماهنگ شده بود و طراحی از قبل (یک فرض متهورانه است اما از سیاست چیزی بعید نیست) من موافق کلیات اقدامات ظریف و اغلب جزئیات او تو دو سال اخیرم اما فقط یک لحظه به این فکر کنیم که می شینیم برنامه ای می ریزیم بعد با دخالت وزاری خارجه حل می کنیم و تصمیم گیری نظامی را دربند تصمیم وزارت خارجه می کنیم بعد داخل و خارج همه همزمان میگیم دیدید دیپلماسی جواب داد و نتیجه گیری مهم اینکه: بله ملت نگاه کنید دیپلماسی جواب داد. سپس این را تعمیم میدیم. خوب تا حالا میشه گفت این ها همه درسته اما مسئله تداوم این جور نتیجه گیری ست و یخورده مسئله خطرناک میشه. این که آمریکا شیطان بزرگ نیست، رهبری بیخود اینقد تاکید بر آمریکا ستیزی میکنه و آمریکا هم میشه با دیپلماسی رام کرد و داخل آمریکا هم کنگره بفهمه ایران را با دیپلماسی میشه رام کرد.
خوب نتیجه میشه اسلام رحمانی و نه اسلام همه جانبه. باید فکر کرد. من نظری ندارم درباره خروجی های خوب یا بد این تدبیر و دیپلماسی اما حرفای بسیار خوشکل و صوابی ست که ممکنه نتایج بدی به بار بیاره. خوبه تنش کم بشه خوبه اما طاغوت که دنیا را به لجن کشیده تفکر حاکم بر یک درصد راس در آمریکاست به همراهی صهیونیست ها و تئوری به مرحله اجرا درآمده دین بر علیه دین (داعش و وهابی و سلفی و …) هم زاییده زحمات 50 یا 100 ساله همین مغزهای متفکر غربی ست (خوبه مجددا به کتاب همفر سری بزنیم تا کار دستمان بیاد چقدر دقیق طراحی بلندمدت دارند این ها). طراحی داعش نسخه دقیق و علمی و منظم دشمنان اسلام و مسلمانان برای ملت های خاورمیانه و غیره را تورق کنیم.
نحوه مبارزه با افراط گری در سوریه و عراق را نگاه کنیم تا واقعیت آمریکا را بشناسیم و هزاران سیاست ظالمانه و مخوف این ها را. میخوام بگم در عین تدبیر نباید از طاغوت و خداستیزی آشکار سیاستمدران فعلی جهان غافل شد و فکر خامی ست حل شدن همچی با دیپلماسی. دیپلماسی هم وقتی جواب میده که پشتوانه ای از قدرت علمی و نظامی و مردمی داشته باشه و لاغیر.
پاسخ استاد طاهرزاده:
هرچه هست ما باید در حال حاضر در دو جاده حرکت داشته باشیم :یکی در جاده استکبار ستیزی که عامل بقای ما و حفظ هویت ما است ،و دیگر در عین حفظ هویت ، ارتباط داشتن با دنیا است و جمع این دو کار هرکسی نیست . رهبری عزیز در این مسیر بسیار موفق بوده اند . ولی آن هایی که به آمریکا خوشبین هستند . یقینا شکست می خورند.
پی نوشت :
لب المیزان ، اصغر طاهرزاده
فرم در حال بارگذاری ...