مروری بر زندگــــی شهــــدا #شهید_عبدالصالح_زارع #به_روایت_همسر #قسمت_شانزدهم
مروری بر زندگــــی شهــــدا
#شهید_عبدالصالح_زارع
#به_روایت_همسر
#قسمت_شانزدهم
#محبت_اختصاصی
با این همه علاقه من به او، باز هم صالح بسیار با محبتتر بود.
زیاد پیش آمده بود که به من میگفت «هر اتفاقی بیفتد از دوست داشتن من نسبت به شما چیزی کم نمیشود.» انگار که هیچ چیز نمیتوانست روی او اثر بگذارد، حتی در اوج عصبانیت!
حتی اگر با بدترین آدم مواجه بود، محبتش را از او دریغ نمیکرد! دل بزرگی داشت.
با این حال ابراز علاقه بینمان را در جمع نمیپسندید. حتی اگر گاهی در سریالها و… تصویری از این دست پخش میشد، با ناراحتی شبکه را عوض میکرد!
اما در خانه، واقعاً متفاوت بود! دوست داشت نوع محبت بین ما اختصاصی برای خودمان باشد و نه هیچکس دیگر.
آن روزها تصور میکردم مدت زمانی که به محل کار میرود و کنارم نیست، خیلی زمان زیادی است و من دوست دارم بیشتر او را داشته باشم.
#ادامه_دارد…