#مسیر_اربعین
???????
#مهران
#مسیر_اربعین
#زائران_امام_حسین_ع
#سنگرساز_بی_سنگر
#شهید_خسرو_صبوری
#فقط_پاهاش_مونده_بود
روزهای عملیات کربلای یک حال بچهها تو این سرزمین با سایرجبههها فرق داشت .
اون روزها از روی قلههای قلاویزان با #شهدا ، به امام حسین(ع) سلام میدادیم و زمزمه میکردیم
در جبههها غوغا به پا شد
#مهران دوباره #کربلا شد
و بچهها اشک میریختن
#مهران مردان مردی رو دیده که برای اسلام از همه چیزشون گذشتن
بدنهای بی سر
پاهای بی بدن
پهلوهای شکافته و…
اینها تو حافظه #مهران ثبت شده
و این هم سرگذشت پاهایی که بی بدن شد …
عکس فوق مربوط به عملیات آزادسازی #مهرانه و خاطره اش اینه که :
سنگرسازان بیسنگر جهاد تهران به فرماندهی #شهیدان_ملاآقایی و #مهدی_عاصی_تهرانی اومدن کمک رزمندگان لشکر ۲۷ محمد رسولالله(ص)
لودر و بلدوزرها جلوتر از نیروها خاکریز میزدن ، هوا روشن شده بود و پاتک دشمن شروع شد .
فاصله تانکها با رزمندگان اسلام کم بود و تانکها مستقیم به بچهها شلیک میکردن
#شهید_خسرو_صبوری روی لودر سینه به سینه تانکها خاکریز میزد که گلوله تانک بعثیها به لودر اصابت و ترکشش ، لوله هیدرولیک بازوهای لودر رو پاره کرد و روغن داغ با حرارت مرگبار روی لودر ریخت
#خسرو_صبوری هم پشت فرمون لودر…
روضه رو باز نکنم
تا بچهها برسن #خسرو دیگه پشت فرمون نبود.
فقط پاهای #خسرو روی پدالها بود .
دو همسنگر ، بهتزده به باقی مونده رفیقشون نگاه میکردن
از #شهید_صبوری دو تا پای سوخته موند که تو گلزار #شهدای امامزاده عقیل اسلامشهر ، کنار برادر #شهیدش به خاک سپرده شد .
یادمون باشه زیارت با عزت امروز رو مدیون خون چه #شهدایی هستیم…
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم