مشهور ترین شهید دلها گمنام
?از مطرح شدن فراری بود. یه جایی بودیم، پاچه ی شلوار اصغر، تو جورابش بود، برای او که فرمانده بود، صحنه جالبی نبود. اشاره کردم درست کند اما او نکرد.
?گفت: بگذار فکر کنند ما چیزی حالیمون نیست! اینطوری کسی رو ما حساب نمیکنه! کمتر مطرح میشیم!
?همه کارهای او برای رضای خدا بود. میگفت این فرماندهی گردان، ما رو باد میکنه! اگر به خودمون سوزن نزنیم، دنیا به ما سوزن میزنه!
?تو شلمچه، کنار کانال ماهی بودیم، یکدفعه دیدم اصغر پلاک خودش را از گردن خارج کرد و انداخت داخل آب!
?با تعجب گفتم: داش اصغر چیکار کردی؟
گفت: بگذار از ما چیزی نمونه! دوست ندارم وقتی خبر ما تو محل پخش میشه، همه بگن سردار…فرمانده…دوست دارم اگر هم پیکرم پیدا شد، کسی نشناسه.
?یاد آخرین صحبت های او با مادرش افتادم، میگفت: مادر، من دوست دارم به عشق حضرت زهرا سلاماللهعلیها فانی فیالله شوم.
❣️اصغر با یک تیربار، عراقی ها را معطل کرده بود تا نیروهای گردانش، به عقب بروند، بعد هم تنها و غریب به سوی خدا رفت.
?جسم خاکی او بر خاک شلمچه افتاد و دیگر از اصغر خبری نشد. بعدها دو برادر دیگر اصغر هم به کاروان شهدا پیوستند.
?جانشین گردان میگفت: وقتی مقام معظم رهبری به منزل شهیدان ارسنجانی مشرف شدند، به مادر اصغر اشاره کردند و فرمودند:
این خانه نور است و این مادر، نورٌ علی نور.
?شهید علی اصغر ارسنجانی
????
?محبوب دلِ علی و زهرا گمنام
?دلکنده ز هرچه مال دنیاگمنام
?نامش شده کمرنگ ولی عشقش نه!
?مشهور ترین شهید دلها گمنام
❤️صلواتی هدیه به روح شهدای گمنام