مصحفی از طرف مادر
دختر دوست داشتنی من سلام…
آرزو میکنم زمانی بیاید که تو باشی ومن این نامه را نشانت دهم تا بدانی چقدر منتظر آمدنت هستم…
در ریخت و پاش این روزهای سردرگمی دائم به یاد توأم…
هر وقت دختری را در آغوش مادرش میبینم با خود میگویم کاش زودتر من هم دخترم را به آغوش بگیرم…
میدانی…خیلی دوستت دارم…
این روزها یک قسمت عظیم از تمام دلخوشی هایم این است که بنشینم و با خیال آمدن تو آرام بگیرم…
دخترم درون این لحظه های منتظرم تو را حسابی کم دارم…
کوچک رؤیایی ام…به من نگاه کن…ببین که چگونه دوستت دارم؟
که چگونه وقتی حتی ندارمت بیشتر دوستت دارم ؟
عزیزم…وقتی آمدی زندگی را با تمام سختی هایش زندگی کن…زندگی همین لحظه هاییست که ثانیه ثانیه میگذرد…
دخترم بدان تنها خواسته ی مادرت از تو این است که همیشه زینب گونه زندگی کنی...
عزیز دل مادر…برایت یک مشت بوسه میفرستم…
باز هم از این بوسه های عاشقانه هست…برایت زیاد کنار گذاشته ام…فقط…تو…بیا…و…با من نفس بکش…روزت مبارک…