معرفی نشانه های حتمی ظهور
#اهمیت_نشانه_های_ظهور(۶)
معرفی نشانه های حتمی ظهور
?در احادیث و منابع حدیثی شیعه، برای هشت نشانه ظهور، تعبیر “محتوم” و حتمی به کار برده شده است که عبارتند از: سفیانی، یمانی، ندای آسمانی، قتل نفس زکیه، خسف بیداء، پدیدار شدن دستی در آسمان، طلوع خورشید از مغرب و اختلاف بنی فلان در عربستان.
اما در این میان، از پنج نشانه حتمی ظهور (یمانی، سفیانی، ندای آسمانی، قتل نفس زکیه و خسف بیداء) به صورت ویژه و مستقل، سخن به میان آمده است.
?اهمیت این پنج نشانه را میتوان هم از تعدد و تکرار روایات مربوط به آنها و هم از جداسازی و بیان این نشانهها به شکل مستقل، دریافت.
??شیخ صدوق در کتاب کمال الدین، از امام صادق علیهالسلام در حدیث معتبر نقل کرده است:
قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْیمَانِی وَ السُّفْیانِی وَ الصَّیحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَیدَاء.[1]
پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمی است: یمانی، سفیانی، صحیه آسمانی، شهادت نفس زکیه و خسف بیداء.
??و نیز مرحوم کلینی در کتاب الکافی، در حدیث معتبر، از امام صادق نقل کرده است:
[2]خَمسُ عَلاماتٍ قَبلَ قِیامِ القائمِ الصَّیحَةُ وَ السَّفیانِیُّ وَ الخَسفُ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّة وَ الیَمانِیُّ.
پیش از قیام قائم پنج علامت وجود خواهد داشت: ندای آسمانی، سفیانی، خسف و فرو رفتن (لشکر سفیانی) در زمین (بیداء)، شهادت نفس زکیه و یمانی.
[3]خَمْسٌ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ خُرُوجُ الْیَمَانِیِّ وَ السُّفْیَانِیِّ وَ الْمُنَادِی یُنَادِی مِنَ السَّمَاءِ وَ خَسْفُ الْبَیْدَاءِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَّةِ.
پیش از قیام قائم پنج علامت وجود خواهد داشت: خروج یمانی، سفیانی، ندای آسمانی، خسف و فرو رفتن (لشکر سفیانی) در زمین (بیداء)، شهادت نفس زکیه.
?این احادیث معتبر در کتاب الکافی کلینی و کتاب کمال الدین صدوق، و حدیث های مشابه و متعدد دیگر، دلالت بر این دارد که ظهور امام مهدی علیهالسلام، متوقف بر نشانه های حتمی است که باید به وقوع بپیوندد.
?[1] . شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 650. مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 204. و مشابه آن: ابن بابویه، الإمامة و التبصرة من الحیرة، ص 128. شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 649. شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 436. کلینی، الکافی، ج 8، ص 310. نعمانی، الغیبۀ، ص 252.
?[2] . کلینی، الکافی، ج 8، ص 310. مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 305.
?[3] . ابن بابویه، الإمامة و التبصرة من الحیرة، ص 128. شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 649. لیثی، عیون الحکم و المواعظ، ص 244. مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 203.
➖➖➖➖➖➖➖