نشستن و هی انتقاد كردن و ایراد گرفتن، این كار را نكن، آن كار را نكن، اسمش هدایت نیست!
☑️ نشستن و هی انتقاد كردن و ایراد گرفتن، این كار را نكن، آن كار را نكن، اسمش هدایت نیست!
یك روز در مدرسه ی مروی با چند نفر از آقایان طلاب همین مطلب را در میان گذاشته بودم و می گفتم: آقایان! معنی هادی قوم بودن این نیست كه ما تنها حالت منع و توقف به خود گرفته ایم؛ به هر كاری كه می رسیم می گوییم این را نكن، آن را نكن، و مردم را گرفتار كرده ایم، یك جا هم باید مردم را تشویق كرد و به حركت آورد. همین مثال اتومبیل را ذكر كردم و گفتم كه ما باید مثل راننده ی اتومبیل باشیم، یك جا به اتومبیل گاز بدهیم، یك جا فرمان را بپیچیم، یك جا ترمز كنیم، یك جا كار دیگر مثلاً چراغ بدهیم؛ هر موقعیتی اقتضایی دارد. بعد شوخی كردم و گفتم: ما كه نباید همیشه «آقا شیخ ترمز» باشیم، همه جا ترمز بكنیم. تنها ترمز كردن كافی نیست، یك جا هم باید «آقا شیخ فرمان» باشیم، یك جا «آقا شیخ موتور» باشیم.
یكی از طلاب گفت: ما هیچ كدام نیستیم، ما «آقا شیخ دنده عقب» هستیم!
? مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 348