نكوهش از فرمانده شكست خورده
?? نامه 61 #نهج_البلاغه:
نكوهش از فرمانده شكست خورده
(نامه به #كميل بن زياد نخعى ، فرماندار «هيت» و نكوهش او در ترك مقابله با لشكريان مهاجم شام كه در سال 38 هجرى نوشته شد)
پس از ياد خدا و درود سستى انسان در انجام كارهايى كه بر عهده اوست، و پافشارى در كارى كه از مسؤوليّت او خارج است، نشانه ناتوانى آشكار، و انديشه ويرانگر است. اقدام تو به تاراج مردم «قرقيسا» در مقابل رها كردن پاسدارى از مرزهايى كه تو را بر آن گماردهبوديم و كسى در آنجا نيست تا آنجا را حفظ كند، و سپاه دشمن را از آن مرزها دورسازد، انديشه اى باطل است.
تو در آنجا پلى شدهاى كه دشمنان تو از آن بگذرند و بر دوستانت تهاجم آورند،
نه قدرتى دارى كه با تو نبرد كنند، و
نه هيبتى دارى كه از تو بترسند و بگريزند،
نه مرزى را مىتوانى حفظ كنى، و
نه شوكت دشمن را مىتوانى در هم بشكنى،
نه نيازهاى مردم ديارت را كفايت مىكنى، و نه امام خود را راضى نگهمىدارى.