نهجالبلاغه،
ثابت ثمالی از سوئد بن غفله روایت نموده است که امیرالمؤمنین علیهالسلام روزی در مسجد کوفه خطبه میخواند، مردی از پای منبر برخاست و گفت: یا امیرالمؤمنین! من از «وادی القری» میگذشتم، دیدم خالد بن غُرْفطه مرده است؛ برایش طلب آمرزش کنید.
حضرت فرمود: بخدا سوگند! خالد بن غرفطه نمرده و نمیمیرد تا سردار لشکر ضلالت (در جنگ با امام حسین «ع») شود و پرچمدار آن لشکر، حبیب بن حمار خواهد بود.
مرد دیگری از پای منبر برخاست و گفت: یا امیرالمؤمنین! من حبیب بن حمارم و شیعهٔ شما و دوست شما هستم!!
فرمود: تویی حبیب بن حمار؟ گفت: آری؛ دوباره فرمود: بخدا قسم تویی؟! گفت: آری بخدا قسم؛ فرمود: بخدا سوگند، تو هستی پرچمدار آن لشکر ضلالت که با پرچم از این در داخل میشوی و با دست اشاره کرد به دری که در مسجد کوفه به نام «باب الفیل» بود.
ثابت ثمالی گوید: بخدا سوگند، نمردم تا دیدم ابن زیاد عمر بن سعد را به جنگ حسین بن علی علیهالسلام فرستاد و خالد بن غرفطه را سردار لشکر و حبیب بن حمار را پرچمدارش نمود و پرچم به دست، از «باب الفیل» داخل مسجد کوفه شد تا از ابن زیاد اجازهٔ حرکت بهسوی کربلا را بگیرد.
?نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید، ج۲ ص ۲۸۷