انسان کامل چه ویژگی هایی د ارد؟
از دیدگاه نهج البلاغه
کسی انسان کامل به شمار می رود که:
1.نسبت به همه ارزش ها و فضیلت های اخلاقی توجه داشته باشد.
2.روز و شب، از یاد خدا و شکرگزاری از نعمت های بی کرانش غفلت نورزد.
3.در دینداری نیرومند، نرم خو و دوراندیش است؛
4.دارای ایمانی سرشار از یقین؛ حریص در کسب دانش؛ با داشتن علم، بردبار؛ در توانگری، میانه رو؛ در عبادت، فروتن؛ در تهی دستی، آراسته؛ در سختی ها بردبار؛ در جستجوی کسب حلال؛ در راه هدایت، شادمان و از آزمندی به دور است. اعمال نیکو انجام می دهد و ترسان است. روز را به شب می رساند با سپاسگزاری و شب را به روز می آورد با یاد خدا. شب می خوابد اما ترسان؛ و برمی خیزد؛ شادمان. ترس برای اینکه دچار غفلت نشود و شادمانی برای فضل و رحمتی که به او رسیده است».
پرهیز از دنیاپرستی
دنیاپرستی، بزرگ ترین عامل سقوط انسان و انحراف او از مسیر کمال و سعادت است. در روایات اسلامی علاقه و محبت به دنیا، ریشه و اساس همه گناهان شمرده شده است. از این رو، پرهیز از دنیا و دوری از ظواهر فریبنده آن، سیره و روش اصلی انسان های کامل است.
بصیرت و آگاهی
بصیرت و آگاهی، یکی از ویژگی های انسان کامل است که در هر موقعیت و زمان، همراه و ملازم اوست. غفلت زدگی، خواه ناخواه انسان را از مسیر حق دور می کند و فطرت حق جو، عدالت خواه و کمال طلب را در انسان کمر رنگ جلوه می دهد. امیر مؤمنان( علیه السلام )می فرمایند:
«انسان بینا کسی است که به درستی شنید و اندیشه کرد؛ سپس به درستی نگریست و آگاه شد و از عبرت ها پند گرفت. سپس، راه روشنی را پیمود و از افتادن در پرتگاه ها و گم شدن در کوره راه ها، دوری کرد و کوشید تا عدالت را پاس دارد و برای گمراهان، جای اعتراض باقی نگذارد که در حق سختگیری کند یا در سخن حق، تحریف روا دارد و یا از گفتن سخن راست، بترسد.
پس به هوش باش،از خواب غفلت بیدار شو، از شتاب خود کم کن و در آنچه از زبان پیامبر (صلی الله علیه و آله )بر تو رسیده اندیشه کن، که ناچار به انجام آن می باشی و راه فراری وجود ندارد».
گام در مسیر هدایت
فراگیری علم و دانش و شناخت راه هدایت، نخستین مرحله برای انسان، در راه رسیدن به کمال است؛ پس از آن، به کارگیری دستورات الهی در زندگی و دوری از غفلت زدگی و پرهیز از آرزوهای دروغین و استقامت در مسیر هدایت و فاصله نگرفتن از آن، بزرگ ترین عامل برای دستیابی انسان به سعادت و کمال است.
چه عاملی باعث بدبختی انسانهامی شود؟
عامل بدبختی انسانها
((وانماهلک من کان قبلکم بطول آمالهم وتغیب آجالکم حتی نزل بهم الموعودالذی ترد عنه المعذره وترفع عنه التوبه وتحل معه القارعه والنقمه.(خطبه147)
حضرت علی (علیه السلام)به همگان هشدارمیدهدکه تاریخ امم پیشین رامطالعه کنندودرباره عوامل بدبختی آنهابیندیشندودرس عبرت گیرند.
حضرت می فرمایند:آنهاکه پیش ازشمابودندتنهابه جهت آرزوهای طولانی وپنهان بودن و(فراموش کردن)سرآمدزندگیشان گمراه وهلاک شدند.واین طول امل همچنان ادامه یافت تامرگشان فرارسید.( وانماهلک من کان قبلکم بطول آمالهم وتغیب آجالکم حتی نزل بهم الموعود).
منظورازهلاکت درجمله((وانمااهلک))به گفته جمعی ازمفسران نهج البلاغه هلاکت معنوی یعنی گمراهی است که نتیجه آن عذاب اخروی می باشد.
ولی بعیدنیست که هم هلاکت معنوی واخروی وهم هلاکت مادی ودنیوی راشامل شودیعنی آرزوهای دورودراز وفراموش کردن پایان زندگی وغرق شدن درشهوات هم آخرت آنهاراتباه کرده وهم قدرت وعظمت آنهارادردنیابرباددادوسرانجام آنهاراگرفتارانواع عذابهای دنیوی مانندطوفان قوم نوح وزمین لرزه های قوم لوط وصاعقه های آسمانی اقوام دیگر.
آری طول امل که یکی ازآثارآن ((تغیب آجال))(به فراموشی سپردن سرآمدزندگی)است ازبزرگترین دشمن سعادت انسانهاست چراکه حجاب ضخیمی دربرابردیدعقل انسانهامی افکندوهواوهوس رابروجوداوحاکم می سازدواوراغرق انواع گناهان ومعاصی خطرناک می کند.
این همان چیزی است که درحدیث معروف پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)وامیرالمومنان (علیه السلام)آمده است:((واماطول الامل فینسی الاخره))آرزوهای درازآخرت رابه فراموشی می سپارد)).ازجمله((حتی نزل بهم الموعود:تازمانی که وعده الهی یعنی مرگ آنهافرارسد))چنین برمی آیدکه این افراددرآن لحظه بیدارمی شوند.آری بیدارمی شوندولی این بیداری برای آنهاسودی نداردولذاامام علی (علیه السلام)می فرماید:همان مرگی که هنگام فرارسیدنش عذرهاپذیرفته نمی شودودرهای توبه بسته میشودومصائب سخت ومجازاتهاباآن فرامی رسد ((الذی ترد عنه المعذره وترفع عنه التوبه وتحل معه القارعه والنقمه)).
پی نوشت:پیام امام امیرالمومنین(علیه السلام)ج5