#هنـرمند_شهید_بهروز_مرادی
?????
بعد از آزادسازی خرمشهر ، معمولا وقتی دلمان میگرفت در شهر قدم میزدیم و میرفتیم سمت مسجد جامع ، البته بعضی وقتها هم با بچّه ها میرفتیم لب شط.
یکی از روزها که داشتم میرفتم سمت مسجد جامع، دیدم بنده خدایی مشغول کشیدن نقّاشی روی دیوار جنب مسجد است. جلوتر رفتم ، دیدم بهروز مرادی است ، تعجّب کردم و پرسیدم : ” اینجا چه کار میکنی ؟
گفت: ” نقّاشی میکشم ، نقاشی ام قشنگه، یا نه؟ تعدادی نخل های بی سر را کشیده بود که بعضی از آنها در حال سوختن بود ، آتش یک سری از نخل ها هم خاموش شده بود و از آنها دود برخاسته بود . جالب اینکه نخل هایی که در جلو قرار گرفته بودند ، همه بی سر و سوخته بودند ، در حالی که نخل های پشت سر ، همگی سالم بودند ، انصافا نقّاشی زیبایی کشیده بود .
از او پرسیدم: “فلسفه این نقّاشی چیه؟ گفت : “تو چی فکر میکنی؟ ” گفتم: “چیزی به ذهنم نمیاد!” گفت: ” میدونی این نقّاشی رو با چه ذهنیتی کشیدم؟؟ ” گفتم: ” چه ذهنیتی؟” گفت: ” چند شب پیش توی مدّاحی شعری خوندی که یه بیتش این بود:
نمیرد کسی تا نزاید هزار
هر آزاده مرد و هر آزاده مرد
این نقّاشی رو بر اون اساس کشیدم ….
یعنی تعدادی از آدمها باید خودشونو فدا کنن تا دیگران بتونن در کمال آرامش زندگی کنن .
این نخل های بی سر درست همون کسایی هستن که خودشونو قربانی میکنن تا دیگران زنده بمونن”
#هنـرمند_شهید_بهروز_مرادی
خالق تابلوی به خرمشهر خوشآمدید
« جمعیت ۳۶ میلیون نفر »
#شهادت_۴خرداد۶۷_شلمچه