هنگام تنگدستی
?هنگام تنگدستی?
هنگام تنگدستى، در عیش كوش و مستى
كاین كیمیاى هستى، قارون كند گدا را
#شرح : اى خواجه ! مبادا فقر و بى چیزى و تنگدستى ات سبب باز ماندن از عیش و عشرت با دوست گردد؛ زیرا اگر توجّه نمایى خواهى دانست كه فقر ظاهرى تو را به نادارى و فقر واقعى ات توجّه مى دهد ؛ كه : «ألْفَقْرُ زینَةُ الإیمانِ.» فقر، زینت و آراستگى ایمان مى باشد.
و به شهود گفتارِ الهى كه : «یا أَیُّهَا النَّاسُ! أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ، وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ» اى مردم! همه شما نیازمندان به خدایید، و تنها خداست كه بى نیاز ستوده مى باشد. نایل خواهى شد.
اینجاست كه سلطنت و غناى حقیقى از آن تو خواهد بود و فرموده رسول اللَّه (صلّى اللَّه علیه وآله) كه :
«ألْفَقْرُ فَخْرى، وَبِهِ أفْتَخِرُ عَلى سآئِرِ الأنْبِیآءِ وَالمُرْسَلینَ.» (فقر، [مایه] فخر و بالندگى من است و به آن بر تمام پیامبران و رسولان افتخار مى كنم.)
- كلام علىّ علیه السلام را كه : «كَمْ مِنْ فَقیرٍ غَنِىّ، وَغَنِىّ مُفْتَقِرٍ.»: (چه بسیار نادارى كه توانگر، و توانگرى كه نیازمند است.) را لمس خواهى نمود.
- درجایى مى گوید :
با گدایان دَرِ میكده اى سالكِ راه!
به ادب باش، گر از سرّ خدا آگاهى
بر دَرِ میكده، رندانِ قلندر باشند
كه ستانند و دهند افسرِ شاهنشاهى
خشت زیر سر و بر تارك هفت اختر پاى
دست قدرت نگر ومنصب صاحب جاهى
اگرت سلطنت فقر ببخشنداى دل!
كمترین مُلك تو از ماه بود تا ماهى
?جمال_آفتاب ، ج1، ص 45