يك لحظه ايستاد عقب را نگاه كرد
18 فروردین 1398
يك لحظه ايستاد عقب را نگاه كرد
انگار ماه بود كه شب را نگاه كرد
يك لحظه ايستاد خودش را مرور كرد
از خوب و زشت خاطره هايش عبور كرد
گفت اي خداي فاطمه(س) ،من كه كبوترم
دارم هواي سوريه را خوب ميپرم
آماده ام كه از همه دنيام بگذرم
حالا دو راه مانده ،حرم يا كه دخترم
روزي شكست بال و پر دختر حسين(ع)
پس دخترم ،فداي بال و پر حسين(ع)
سرباز زينبيه دل از دخترش بريد
از نفس دست شست و به سمت خدا دويد…
“جاویدالاثر”
#شهید_محمد_اینانلو ?
#سـالروز_ولادت