❖ ◈ ١۵ توصیه برای زندگی مؤمنانه◈❖ حاج میرزا اسماعیل دولابی
❖ ◈ ١۵ توصیه برای زندگی مؤمنانه◈❖
✨حاج میرزا اسماعیل دولابی✨
❖◈❖◈❖◈❖◈❖◈❖◈❖
① هر وقت در زندگیات گیری پیش آمد و راهبندان شد، بدان خدا کرده است، زود برو با او خلوت کن و بگو با من چکار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفتهی یار است.
② زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن
کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آنرا سالم به بعدی برسان.
اگر این کار را بکنی، دائمی میشود، دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.
③ اگر غلام خانهزادی پس از سالها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصهدار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟
این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت میکند.
بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصهدار و نگران باشیم.
④ گذشته که گذشت و نیست،
آینده هم که نیامده و نیست.
غصهها مال گذشته و آینده است.
حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصهای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه
⑤ موت را که بپذیری، همهی غم و غصهها میرود و بیاثر میشود وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصههایت کم میشود.
آمادگی موت خوب است، نه زود مردن! بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پر ارزش خواهد بود.
ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک میکند و آخرت را بزرگ.
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: یک ساعت دنیا را به همهی آخرت نمیدهم.
آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن
⑥ اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیا قابل مشاهده است، مثل آدم بداخلاق که خود و دیگران را در فشار میگذارد.
⑦ تربت، دفع بلا میکند و همهی تب ها و طوفانها و زلزلهها با یک سر سوزن از آن آرام میشود. مؤمن سرانجام تربت میشود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور میکند.
⑧ هر وقت غصهدار شدید، برای خودتان و برای همهی مؤمنین و مؤمنات از زندهها و مردهها و آنهایی که بعداً خواهند آمد، استغفار کنید. غصهدار که میشوید، گویا بدنتان چین میخورد و استغفار که میکنید، این چینها باز میشود.
⑨ تا میگویم شما آدم خوبی هستید، شما میگوئید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید.
خدا هم همین طور است
تا به خدا میگوئید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی و…خدا میفرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحمانی و….
کار محبت همین است.
① با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل میشود. بعد عادت به عبادت منجر میشود. عبادت هم معرفت ایجاد میکند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود میآید و نهایتاً به ولایت منجر میشود.
⑪ خدا عبادت وعدهی بعد را نخواسته است، ولی ما روزی سالهای بعد را هم میخواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعدهی بعد زنده باشیم.
⑫ لبت را کنترل کن، ولو به تو سخت میگذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو
حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کمکم بر تو معلوم شود که به راستی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف میکردی، فیالواقع راست میگفتی و خدا خوب خدایی بود.
⑬ از هر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست.
اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در میآوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از رَبَّت تعریف کن.
بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او، هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن،
همانطور که امیرالمؤمنین علیهالسلام در دعای دههی اول ذیالحجه میفرماید:
به عدد همهی چیزهای عالم لا اله الا الله
⑭ دلهای مؤمنین که به هم وصل میشود، آب کُر است. وقتی به علــی علیهالسلام متّصل شد، به دریا وصل است…
شخصِ تنها، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس میشود، ولی آب کُر نه تنها نجس نمیشود، بلکه متنجس را هم پاک میکند.
⑮ هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در اِلّا، تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه الله را بگو همهی دلت را تصرف کند.
? اشتراک این پیام صدقه جاریه است…