پایبندی عالمان شیعه به اربعین
? پایبندی عالمان شیعه به اربعین
? مراسم پیاده روی #اربعین در عصر مرجعیت شیخ مرتضی انصاری با شکوه تمام رواج داشته است. در حالی که پس از وی، این عمل متعلق به طبقه فقرا و نیازمندان معرفی شد ولی محدث نوری آن را احیا کرد.
? این مراسم در دورههای مختلف تاریخی استمرار داشت و حتی در دوره دیکتاتوری صدام حسین نیز به صورت مخفیانه برگزار میشد. بااین حال، علمای قدیم و علمای عصر حاضر بر شرکت در زیارت اربعین اصرار داشته اند.
? در میان مراجع تقلید، حضور آیت الله العظمی سید محمود شاهرودی، زبانزد همگان بود. معروف است که وی در این مراسم، نخست با پای پیاده از نجف خارج می شد و به سوی کربلا حرکت می کرد و سپس سایر آقایان، استادان و طلاب هم به دنبال وی به راه می افتادند و وقتی مراسم زیارت تمام می شد، بیشتر زائران از کربلا سوار وسیله نقلیه می شدند و به نجف باز می گشتند؛ اما آیت الله شاهرودی در بازگشت هم پیاده به نجف بازمی گشت. به نقلی ایشان 40 بار با پای پیاده تا کربلا رفتند[1]
? یکی دیگر از شخصیت های برجسته حوزه علمیه نجف که به طور مرتب، در این مراسم شرکت می کرد، علامه امینی مؤلف کتاب ارزشمند «الغدیر» بود که در این سفرها، همواره تعدادی از مؤمنین او را همراهی می کردند. علامه امینی وقتی به نزدیکی کربلا می رسید، حالش منقلب میشد و قطرات اشک از چشمانش جاری می شد. [2]
? امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان که در شهریور ۱۳۵۷ توسط صهیونیست ها ربوده و ناپدید شد، یکی از شیفتگان مراسم پیاده روی از نجف به کربلا بود. مرحوم آیت الله سید محمدعلی موحد ابطحی، یکی از عالمان بزرگ اصفهان که در نجف با امام موسی صدر هم بحث بود، می گوید:
? «وقتی که امام موسی صدر همراه ما با پای پیاده از نجف به کربلا می رفت، در این سفر، حضوری عاشقانه داشت و در وقت دعا و زیارت عاشورا، از همه باحال تر بود و هنگام گریه، چشمانش از شدت گریه سرخ می شد و وقتی نوبت ذکر مصیبت و خواندن اشعار و نوحه سرایی به او می رسید، با حال جان کاهی در مصیبت اهل بیت(علیهم السلام) اشعار فارسی و عربی فصیحی می خواند و هنگام کار و حمل اثاثیه سفر، وی بیش از همه کار می کرد».[3]
? آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی نیز از عالمان و استادان نجف بود که همواره در مراسم پیاده روی حضوری پیوسته و جدی داشت. او مقید بود که در تمام ایام زیارتهای مخصوص امام حسین(علیه السلام) (اول و نیمه رجب، نیمه شعبان، عرفه و به خصوص اربعین) پیاده از نجف به کربلا برود و در میان راه، گاهی کف پایش تاول می زد و زخمی میشد؛ ولی باز هم با شور و شوق تمام، به راه خود ادامه می داد و اصرار دوستان را برای سوار شدن به وسیله نقلیه، حتی در قسمتی از راه نمیپذیرفت.
? چون به نزدیک #کربلا میرسید و نگاهش به گنبد و گل دسته های حرم امام حسین(علیه السلام) و پرچم سرخ رنگ آن می افتاد، بی اختیار اشک از چشمانش سرازیر می شد و مصیبت اهل بیت(علیهم السلام) را زمزمه میکرد و به سر و سینه می زد و عزاداری و نوحه سرایی می کرد.[4]
منابع:
[1]. خاطرات آیت الله ملکوتی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص175.
[2]. علامه امینی، جرعه نوش غدیر، ص40.
[3]. عبدالرحیم اباذری، امام موسی صدر امید محرمان، ص178ـ176.
[4]. محمدحسن رحیمیان، حدیث رویش، ص 149.