پس از ورود اسرا نزد عبیدالله...
پس از ورود اسرا نزد عبیدالله…
✅✅ عبیداللهبن زیاد روکرد بهامام سجاد (علیه السلام) و گفت «اسم تو چیست؟» پاسخ داد: «علی بن الحسین (علیه السلام)»؛ گفت: «مگر خدا علی را نکشت؟» آن حضرت پاسخ داد: «من برادر بزرگتری به نام علی داشتم که مردم او را کشتند.»
عبیدالله گفت: «بلکه خدا او را کشت»؛
پاسخ داد: «خداوند جانها را هنگام مرگ، میگیرد»؛
عبیدالله از پاسخ آن حضرت عصبانی شد و دستور داد او را بکشند، ا
ما حضرت زینب شجاعانه بر عبیدالله فریاد زد: «خونهایی که از ما ریختی کافی نیست، اگر میخواهی او را به قتل برسانی، مرا نیز همراه او بکش؛ پس دستور رهایی او را داد؛ سپس عبیدالله با چوب دستی خود بر لبان مبارک امام حسین (علیه السلام) زد.
زَید بن أَرقم و أنس بن مالک دو صحابی رسول الله (صلی الله علیه و آله ) به وی اعتراض کردند و هر کدام به وی گفتند: «من خودم شاهد بودم که رسول الله (صلی الله علیه و آله) بر موضع چوب دستی تو بوسه میزد؛ پس از چند روز عبیدالله دستور داد اسرا را به همراه علیبنالحسین (علیه السلام) که بهزنجیر کشیده شده بود، روانه شام کنند.
?پایگاه خبری حامیان ولایت