کتاب «روضه الشهداء» ملا حسین کاشفى سبزوارى (متوفای ۹۱۰ ق) این گونه نقل شده است:
در کتاب «روضه الشهداء» ملا حسین کاشفى سبزوارى (متوفای ۹۱۰ ق) این گونه نقل شده است:
ابوالمفاخر نقل میکند: «چون ابن زیاد سر امام حسین (ع) را بر ران خود نهاد، قطرهاى خون بر قباى وى افتاد و قبا و جبّه و پیراهن و إزار، وى را سوراخ کرد و به گوشت ران وى رسید؛ از طرف دیگر بیرون آمد و رخت و تخت را سوراخ کرد بر روى زمین رسید و غایب شد.
آن سوراخ در ران او بماند هرچند علاج کردند به (بهتر) نشد و از زخم او عفونتى عظیم، ظاهر گشت؛ چنانکه هیچ شامّه را تحمّل شنیدن آن نبودى و پیوسته نافۀ مشک بر آن سوراخ بستى و باوجودآن رایحه کریه آن زخم بر بوى مشک غالب آمدى. به همین بلا مبتلا میبود تا به قتل رسید و ابراهیم بن مالک اشتر او را در میان کشتگان بدین علامت بشناخت؛ چنانچه در مختارنامه مذکور است.»
در کتاب «تاریخ حبیب السیر» نوشته «غیاثالدین بن همام» آمده است كه
چون سر مقدس امام حسين را نزد ابن زياد آوردند، آن را برداشته بر او و موى او می نگريست، ناگاه لرزه بر دست شومش افتاد، آن سر مكرم را بر روى ران خود نهاد، قطره اى خون از آن چكيد، از جامه هاى آن ملعون درگذشت و رانش را سوراخ كرد، بطوريكه زخم و بدبو شد، جراحان هر چه تلاش كردند، معالجه نشد، به ناچار ابن زياد همواره با خود مشك بر میداشت تا بوى بد ظاهر نشود
در کتاب «دمع السجوم» که ترجمه نفس المهموم شیخ عباس قمی است نیز نقل شده است.