زیارتی برتر از حج
ما بارها به قصد برآورده شدن حاجات یا به امید بخشش گناهان راهی مشهد شدهایم. زیارتی که نه تنها گرههای دنیوی ما را رفع میکند؛ بلکه تیرگی و سنگینی گناه را از دوش ما بر میدارد و آخرت ما را نیز آباد میسازد. این راهکار برگرفته از سفارش پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) است که در حدیثی فرمودند: «سَتُدْفَنُ بَضْعَةٌ مِنِّی بِخُرَاسَانَ مَا زَارَهَا مَكْرُوبٌ إِلَّا نَفَّسَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ كَرْبَهُ وَ لَا مُذْنِبٌ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَه ؛ پارهای از تن من در خراسان دفن خواهد شد که هیچ گرفتاری نیست مگر آنکه با زیارت او خداوند مشکلش را حل کرده و هیچ گناهکاری نیست مگر آنکه خدا گناهش را میبخشد.» (من لا یحضره الفقیه، ج2، ص583) پس گرفتن حاجات پشت پنجره فولاد و احساس پاکی در صحن و سرای رضوی نباید عجیب باشد. این همان وعده رسول خداست که ما به آن رسیدیم.
همچنانکه امام رضا(علیهالسلام) پس از ذکر اخبار غیبی از نحوه شهادت و محل دفنشان فرمودند: «مَنْ زَارَنِی فِی تِلْكَ الْبُقْعَةِ كَانَ كَمَنْ زَارَ رَسُولَ اللَّهِ وَ كَتَبَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَهُ ثَوَابَ أَلْفِ حَجَّةٍ مَبْرُورَةٍ وَ أَلْفِ عُمْرَةٍ مَقْبُولَةٍ وَ كُنْتُ أَنَا وَ آبَائِی شُفَعَاءَهُ یَوْمَ الْقِیَامَة؛ هر کس مرا در این بقعه زیارت کند مانند کسی است که رسول خدا را زیارت کرده و خداوند پاداش هزار حج صحیح و هزار عمره مقبوله به او میدهد و من و پدرانم شفیعان او در روز قیامت هستیم.» (همان، ص585)
زیارت اباعبدالله الحسین(علیهالسلام) پاداش بسیار زیادی دارد. اما زیارت امام رضا(علیهالسلام) از آن نیز با فضیلتتر است. فردی خدمت امام جواد(علیهالسلام) رسید و پرسید: فدایت شوم؛ زیارت حضرت رضا پر فضیلتتر است یا زیارت اباعبدالله الحسین؟ حضرت میفرمایند: زیارت پدرم پرفضیلتتر است. زیرا همه مردم امام حسین را زیارت میکنند و پدرم را تنها خواص شیعه زیارت میکنند
همچنانکه در پاداش حج و عمره، دوری مکانی نمیتواند مانع اجر و پاداش محبان امام رضا(علیهالسلام) شود؛ 1400 سال فاصله نیز نمیتواند ما را از پاداش مسلمانان صدر اسلام دور نگه دارد. چرا که امام محمد باقر(علیهالسلام) در حدیثی فرمودند: «یَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ مُوسَى اسْمُهُ اسْمُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع فَیُدْفَنُ فِی أَرْضِ طُوسَ وَ هِیَ مِنْ خُرَاسَانَ یُقْتَلُ فِیهَا بِالسَّمِّ فَیُدْفَنُ فِیهَا غَرِیباً فَمَنْ زَارَهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَجْرَ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قَاتَل ؛ فرزندی از فرزندان موسی که اسمش همنام امیرالمؤمنین است؛ در زمین طوس که بخشی از خراسان است؛ دفن میشود. او غریب است و به وسیله سم کشته شده و هر کس که او را با معرفت زیارت کند از طرف خداوند مشمول پاداش مجاهدان صدر اسلام قبل فتح مکه میشود.» (من لا یحضره الفقیه،2،ص583) در حدیث دیگری نیز امام صادق(علیهالسلام) مشابه این حدیث فرموده و بیان داشتند که زائران حضرت رضا به پاداش هفتاد شهید از شهدای صدر اسلام و زمان پیامبر نائل میآیند.(همان، ص584)
در زندگی پس از مرگ شکی نیست. در حساب و کتاب الهی نیز تردیدی وجود ندارد و صد البته در اینکه ما دستمان خالیست و قرارگاههای هولناکی در برزخ و قیامت به دنبال داریم نیز هیچ شکی وجود ندارد. برای آن لحظات سخت باید اندیشید. امام رضا(علیهالسلام) برای آن مواقع بهترین یاور است. خودش نیز وعده داده که به فریاد ما برسد. حضرت فرمودند: «مَنْ زَارَنِی عَلَى بُعْدِ دَارِی أَتَیْتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِی ثَلَاثَةِ مَوَاطِنَ حَتَّى أُخَلِّصَهُ مِنْ أَهْوَالِهَا إِذَا تَطَایَرَتِ الْكُتُبُ یَمِیناً وَ شِمَالًا وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ وَ عِنْدَ الْمِیزَان ؛ هر کس مرا که از منزل و کاشانه به دور افتادم زیارت کند؛ در روز قیامت در سه جایگاه به سراغش میروم تا او را از ترس و سختی آن مکانها خلاص کنم؛ هنگام دادن نامه اعمال به دست راست و چپ و در عبور از صراط و نزد حسابرسی و میزان.»(همان، ص584)
زائر امام رضا(علیهالسلام) باید قدر این پاداشها را بداند و از آنها برای شکوفایی معنویت و معرفت در زندگی خود استفاده کند. در چنین شرایطی دنیا و آخرت ما آباد و بهشتی میشود.
قبله هفتم
چرا به امام رئوف قبله هفتم می گویند؟
نظر به اينكه هفت مدفن براى معصوين «عليهمالسلام» وجود دارد حرم پيامبر، قبرستان بقيع، نجف، كربلا، كاظمين، سامراء و مشهد. لذا مدفن امام على بن موسى الرضا (علیه السلام)در ميان برخى از مردم، به عنوان «قبله هفتم» شهرت يافته است. البته قبله در اينجا به معنى قبله نماز نيست.1 ممكن است مقصود، هفت شهر مقدس يا هفت شهر عشق باشد پس از مكه به عنوان قبيله حقيقى، شهرهاى مدينه، نجف، كربلا، كاظمين، سامرا و هفتيمن محل، مشهد مقدس مراد است كه معصومين در آن شهرها مدفون اند.
پی نوشت ها: 1. ناصر مكارم شيرازى، استفتائات جديد، ص 513-. 512
گلبرگی از کرامات امام رئوف
اطاعت باد
ابن طلحه می گوید :وقتی که مامون امام رضا (علیه السلام ) را به عنوان ولی عهد و خلیفه پس از خود قرار داد بعضی از نزدیکان مامون از این کار کراهت داشتند زیرا می ترسیدند که خلافت از بنی عباس به فرزندان فاطما علیها سلام برگردد بنابراین از امام رضا (علیه السلام ) متنفر شدند در حالی که عادت امام رضا (علیه السلام ) این بود که هر گاه به نزد مامون می رفت همه اطرافیان مامون که در راهروها بودند به امام (علیه السلام ) سلام می کردند و پرده ای را که مامون پشت آن قرار داشت کنار می زدند و امام (علیه السلام ) وارد می شد .
وقتی که آنها از امام متنفر گشتند به همدیگر سفارش می کردند اگر امام رضا (علیه السلام ) نزد خلیفه رفت از او روی گردانند و پرده را برایش کنار نزنند.
روزی در حالی که آنان نشسته بودند امام (علیه السلام ) وارد شد آنان بی اختیار به او سلام کردند و پرده را طبق عادت همیشه کنار زدند. سپس هم دیگر را ملامت کردند که چرا از توافق خود سرپیچی کردند. آنها گفتند این بار ، دیگر پرده را کنار نمی زنیم.
روز بعد وقتی امام (علیه السلام ) وارد شد به پا خاستند و به او سلام کردند اما پرده را کنار نزدند ناگاه خداوندباد شدیدی فرستاد و پرده را بیش تر از همیشه بالا برد و امام (علیه السلام ) داخل گشتند . سپس وزش باد تمام شد و پرده در جای خود قرار گرفت . وقتی امام (علیه السلام ) خارج شدند دوباره باد پرده را بالا زد سپس با فرو نشستن باد ، پرده به جای اول خود بازگشت . در این هنگام به هم دیگر گفتند: این اتفاق را دیدید ؟؟ گفتند بله سپس بعضی به بعض دیگر می گفتند این مرد نزد خدا منزلت والایی دارد و خداوند به او عنایت کرده است. ندیدید که شما پرده را بالا نزدید ولی خداوند باد را برای او فرستاد و پرده را برای او بالا زد و باد را برای او مسخر گردانید همان طور که برای سلیمان ، مسخر کرده بو ؟!پس به خدمت گزاری او بازگردید که برای شما بهتر است . آنان به خدمت گزاری بازگشتند و دلبستگی آنها نسبت به امام (علیه السلام ) بیشتر شد..
پی نوشت : مطالب الوول، ص 85 ، کشف الغمه ، ج 2، ص 260؛ بحار الانوار ج 49، ص 60
برگزاری مسابقه ادبی با محوریت سیره امام رضا(علیه السلام)
مسابقه ادبی «امام رئوف(علیه السلام) » از سری برنامههای امور فرهنگی مدرسه نرجس خاتون سلام الله علیها است که در روز ولادت امام رضا (علیه السلام )برگزار و در نهایت از سه نفر از برگزیدگان تجلیل می شود
هدف از برگزاری این مسابقه به عنوان حرکتی فرهنگی و ارزشمند، پرداختن بیش از پیش به ویژگیها و شخصیت برجسته امام هشتم شیعیان و توجه به سبک زندگی رضوی به عنوان یکی از تأکیدات مقام معظم رهبری است.
از نکات بارز و شاخص این مسابقه ادبی پرداختن به سبکی از زندگی است که امید میرود به سبک معیار در زندگی روزمره ملت تبدیل شود.
سیره و سخن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و خاندان پاک او سرمایه فکرى و اعتقادى شیعه است، پیشوایان معصوم (علیه السلام) در زندگانى پربرکت خود از این گنجینه ارزشمند پاسدارى کرده و دیگران را به حفظ و صیانت از آن تشویق نموده اند. حفظ این آموزه به قدرى نزد معصومان (علیه السلام) داراى اهمیت بوده که تعلیم آن را به ویژه در تربیت کودکان سفارش نموده اند.
کتاب حاضر برگزیده ای از سیره امام رضا (علیه السلام) با رویکرد به سه عنصر اساسى حدیث، سیره و کرامات می باشد.
هرچه داریم ازاین دخترموسی داریم
سائل لطف نوشتند بني آدم را
سر ِ اين سفره نشاندند همه عالم را
صبح فردا عجبي نيست اگر بنشانند
يك طرف آسيه و يك طرفت مريم را
حس ِ معراج نشينيِ من اين است فقط
گوشه اي از حرمت پهن كنم بالم را
در ضريحت شرف آدميت ريخته اند
پس محال است كه آدم نكند آدم را
همه بالفعل مسيح اند اگر پخش كنند
نفس ِ دختر موسايِ مسيحا دم را
مثل يك عرش براي تو حرم ساخته اند
كاش ميشد حرم حضرت زهرا هم را
با گدايي حرم، فخر به دنيا داريم
هرچه داريم از اين دختر موسي داريم
دل فرزندان دختر در گرو عشق و صميميت آنهاست .
خانواده مركز عشق و عواطف است ، محبت ها، دوستى ها، صلح ها، آشتى ها همه گاه از خانه منشاء مى گيرند و در ايجاد اين عاطفه و دوستى نقش اساسى دارند والدين هستند كه مى توانند كانون خانواده را مركز پر از صفا و روشنائى كرده و يا به جهنمى سوزان مبدلش سازند.دل فرزندان دختر در گرو عشق و صميميت آنهاست .
خانواده ، همچون كارگاهى است كه در آن خوبيهاى اصيل انسانى از محبت ، راءفت ، رقت ،، رعايت ، تعاون ، تضامن ، تجاوب ، عفو، اغماض ، ايثار و ديگر صفات انسانى هم مى رويد و هم نمو مى كند و اين همه صفات كه از نيازمنديهاى مبرم يك جامعه اصيل و مرفه انسانى است ، در آنجا نضج مى گيرد، نموى كه طبيعى و خالص است و از تشردهاى بى اثر و خشك قانونى بى نياز است
يكى از نيازهاى ضرورى دختران وجود عاطفه در محيط خانواده مى باشد.
اگر نياز عاطفى دختر رفع نشود، كمبود محبت پيدا مى شود و با اين كمبود عقده پيدا مى كند، خدا نكند يك دختر خانمى عقده اى شود چرا كه خيلى خطرناك است ، اگر در جامعه اى باشد دست به هر گونه عملى مى زند و اگر در جامعه نباشد آدم دل مرده اى بيش نيست .
مهم تر از هر چيزى ، نياز عاطفى دختران است.