کودکی دیدم که هنگام نماز سوی مسجد رفت با اغوش باز
31 فروردین 1398
#تلنگر
کودکی دیدم که هنگام نماز
سوی مسجد رفت با اغوش باز??
با وضو دستان خود را پاک کرد
روی “شیطان” را سیاه و خاک کرد
جای خوبی بهر خود پیدا نمود
در صف اول خودش را جا نمود??
پیرمردی گفت کیست این بی ادب!!
جامه اش بگرفت و او را برد عقب
با صدایی زشت گفت ای بی حیا!!
سوی این مسجد دگر اصلا نیا
بر سر کودک چنین فریاد کرد
دست “شیطان” را ز بند آزاد کرد??
کودک از رفتار او آزرده شد
قلب پاکش یک گل پژمرده شد
در دلش شد نفرتی از دین پدید
رنگ مسجد را دگر هرگز ندید .