#گوسفندان_و_سیل
26 فروردین 1398
#گوسفندان_و_سیل
یکی از بزرگان و سرشناس مکه گـوسفند زیادی داشت . هرگاه چوپانِ او شیـر آنها را میدوشید و به او میداد ، مقدار زیادی آب را با آنها مخلوط میکـرد و به دیگران میفروخت
چوپان که از این عمل صاحب گوسفندان بسیـار ناخشـنـود بـود خطاب به او گفت #خیانت نکـن کـه عاقـبت بـدی را در پی دارد اما او تـوجه نمیکرد
روزی گوسفنداندر دامنه کوهی مشغـول چرابودند که ناگهان باران شدیدی شروع به باریدن کرد و سیل بزرگی به راه افتاد و همه گوسفندان را با خود برد #چوپان بدون گوسفندان به نزد مـالک گوسفندان رفت
اووقتی چوپان رابدون گوسفند مـشاهده کــرد ســؤال کـرد کـه گوسفندان مـرا چه کــردی؟ چـوپـان در جـواب گـفـت آن آب هایـی کـه بـا #شیر مخلـوط کـردی جمـع گردید و سیلی شـد و همه گوسفنـدان را با خود برد . جوامع الحکایات