یه شکار خوب برات دارم‼️
26 شهریور 1399
توی فاو بودیم. چند بار خلیل را صدا زدم تا جواب داد.
+به گوشم‼️
یه شکار خوب برات دارم‼️
+خیره‼️
یه فرمانده عراقی آمده نزدیک خط‼️
ذوق زده پرسید :مطمئنی⁉️
بله، بچه ها توی شنود شنیدن.
?محدوده اون را پرسید. فرمانده عملیات لشڪر بود ، اما همیشه در پیشانے خط بود. الان در هفتاد، هشتاد متری عراقی ها بود. گفت: توڪل به خدا‼️
❌ نیم ساعت طول نکشید که فرمانده عراقے را دست بسته آورد. فرمانده تیپ بود. به زور فرمانده لشڪر براے بررسے وضعیت منطقه در محدوده ڪارخانه نمڪــ فاو جلو آمده بود??
آنقدر اطلاعات داشت ڪه یڪی دو روز او را تخلیه اطلاعاتی میڪردیم.??
شهید خلیل مطهر نیا