28اردیبهشت روزبزرگداشت کدام حکیم است؟
حکیم فیلسوف :خیام نیشابوری
حجه الحق، حكيم ابوالفتح عمر بن ابراهيم خيام نيشابوري، حكيم، فيلسوف، رياضيدان و منجّم قرن پنجم و اوايل قرن ششم ه-.ق است. سبب شهرت او به خيام معلوم نيست، احتمال داده اند كه پدرش خيمه دوز بوده است و به همين دليل او را “خيام” يا “خيامي” نام نهاده اند.
زندگي او در هاله اي از ابهام فرورفته و با افسانه هايي نيز آميخته شده است. عده اي مي گويند كه او در كودكي با خواجه نظام الملك و حسن صبّاح هم شاگردي بوده، گروهي ديگر به نقش او در ساختن زيج ملكشاه اشاره كرده اند كه هر دوي اينها خالي از اشكال نيست. از كهن ترين منابعي كه درباره خيام و زندگي او سخن گفته است، مي توان كتاب “ميزان الحكمه” از عبدالرحمان خازني، كتاب “الزاجر للصغار” از زمخشري، چهارمقاله عروضي و نيز نامه اي منسوب به سنايي غزنوي را نام برد.
معاصران او، وي را تالي حكمت ابوعلي سينا مي دانند و در احكام نجوم، قول او را مسلم مي شمارند. براي حكيم سفرهايي به سمرقند، بلخ، هرات، اصفهان و حجاز ذكر كرده اند. مشهور است كه در عراق و خراسان به تدريس حكمت و مطالعه در علوم رياضي مشغول بوده است. گفته اند در تدريس بخلي داشته است كه شايد به خاطر نيافتن شاگردي مناسب براي درك اين حقايق باشد.
با تمام فرزانگي، مردي تندخود بوده و به دليل آگاهي به حقايق و اظهار حيرت و سرگشتگي در حقيقت احوال وجود و ترديد در آخرت و ترغيب به استفاده از لذايذ موجود و حال و امثال اين مسايل، كه همه خارج از حدود ذوق و درك مردم ظاهربين است، مورد كينه ي علماي دين بوده است.
شهرت خيام به واسطه ي رباعيات اوست. البته در تعداد رباعيات منسوب به خيام جاي ترديد است. مضمون عمده ي غالب رباعيات او شك و حيرت، توجه به مرگ و فنا و تذكار ضرورت و اغتنام عمر است و از بعضي جهات افكار او با افكار ابوالعلاء معري، شاعر عرب، شباهت دارد و اين موارد شباهت قابل توجه است.
در تعداد رباعيات واقعي او بحث است. پيداست كه از قبل از قرن 9 و 10 ه-.ق، تعداد اين رباعيات در نسخ مختلف رو به فزوني نهاده و به جهات مختلف، هر رباعي كه گوينده ي آن مشخص نبوده و مضومنش با بعضي از گفته هاي خيام مناسب بوده به او نسبت داده اند. قديمي ترين مآخذي كه در مورد رباعيات او سخن گفته اند عبارتند از “تاريخ گزيده"، “مونس الاحرار"، “تاريخ جهانگشاي جويني"، “مرصادالعباد” و “تاريخ الحكماء” اثر شهرزوري.
خيام و مستشرقين: شهرت خيام فقط محدود به ايران نيست، بلكه افرادي چون “فيتز جرالد” انگليسي به ترجمه اشعار و رباعيات او پرداخته اند و از اين جهت، حكيم نيشابوري در اروپا نيز شهرت به سزايي دارد. رباعيات خيام به زبانهاي گوناگون پي درپي به چاپ رسيده است. از مشهورترين چاپهاي رباعيات او مي توان چاپ ژوكوفسكي، فردريش روزن، آربري و كريستين را ذكر كرد.
خيام در سال 509 يا 517 ه-.ق درگذشت و در صحن امامزاده محروق در شهر نيشابور به خاك سپرده شد.
چندآثارحکیم
- رساله اي در جبر و مقابله
- رساله في شرح ما اشكل من مصادرات اقليدس و همچنين مختصري در طبيعيات
- رساله در كون و تكليف
- رساله اي منسوب به او به نام “نوروزنامه”
- مجموعه رسائل عمر خيام
- الجواب عن ثلاث مسائل، الضياء العقلي، رساله في الوجود، رساله في كليه الوجود
- كتاب الزيج الملكشاهي
خلیج خوک ها در کلام رهبری
حضرت آیتالله خامنهای فرمانده معظم کل قوا در دیدار جمعی از فرهنگیان سخنانی پیرامون حضور نظامی ایران در خلیج فارس مطرح کردند. ایشان فرمودند: “وقتی مقابل دشمن از نشان دادن قدرت بترسیم، دشمن پررو میشود، میگویند ایران در خلیجفارس رزمایش نداشته باشد؛ چه غلطها!” رهبر معظم انقلاب تاکید کردند: “از آن طرف دنیا میآید رزمایش برگزار میکند؛ خب بروید همان خلیج خوکها، اینجا چه میکنید!؟ خلیج فارس خانه ما است. جای حضور ملت ایران است، اینطور باید با قدرتهای زیادهخواه مواجه شد". اشاره فرمانده معظم کل قوا به خلیج خوکها کنایهای به ضعف ارتش آمریکا و عملیات ناموفق «خلیج خوکها» در کوبا بود
عملیات خلیج خوکها
بلافاصله بعد از به ثمر نشستن انقلاب کوبا؛ ایالات متحده آمریكا پیرو سیاست خصمانه خود در مقابل انقلابهای مردمی اعلام كرد دیكتاتوری در كوبا برقرار شده و خصومت خود را آغاز كرد. كاسترو اصلاحات خود را اجرا كرد و با ملی كردن منافع و دارایی های آمریكا در كوبا، حكومت سوسیالیست خود را آغاز كرد. بسیاری از ثروتمندان كوبا به آمریكا گریختند تا به كمك سیا دولت كاسترو را سرنگون كنند. در آوریل 1961 فراریان كوبا با كمك سیا عملیات “خلیج خوكها” را اجرا كردند كه شكست سختی به همراه داشت.
اتحاد جماهیر شوروی اعلام كرد علیه آمریكا وارد جنگ خواهد شد و در سال 1962 موشكهای هستهای خود را در كوبا مستقر كرد. بعد از اطلاع آمریكا از این اقدام شوروی، مناقشه دو ابرقدرت ادامه پیدا كرد تا اینكه آمریكا تعهد كرد به كوبا حمله نكند و در مقابل شوروی، كلاهكهای هستهای خود را از كوبا خارج كرد. مخالفان كاسترو از همان ابتدا در یك نكته اتفاق نظر داشتند، اینكه این انقلاب وابسته به شخص كاسترو است و اگر او نباشد انقلاب خیلی زود شكست خواهد خورد. با همین تحلیل از اولین روزهای به قدرت رسیدن كاسترو، نقشههای مختلفی برای ترور او طراحی و اجرا شد.
عملیات خلیج خوکها (Bay of Pigs Invasion) که در کوبا از آن به نام La Batalla de Girón یاد میشود، یک عملیات نظامی ناموفق بود که توسط آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا برای ساقط کردن حکومت سوسیالستی فیدل کاسترو در کوبا طراحی شده بود. در 17 آوریل 1961 به دستور جان کندی رئیس جمهور ایالات متحده آمریکاو با ارزیابی اشتباه سازمان سیا، نیروی 1700 نفری آمریکا وارد جزیره خوکها شد. نیروهای طرفدار کاسترو، با غافلگیر کردن ضد انقلابیون کوبایی، ظرف ۴۸ ساعت، نیروهای شرکتکننده در عملیات خلیج خوکها را قلع و قمع کردند و صدها تن از مخالفین کاسترو دستگیر، زندانی و اعدام شدند.
سرویس جاسوسی شوروی از نقشه عملیات خلیج خوکها به نحوی مطلع شد و فیدل کاسترو را در جریان وقایع قرار داد.
خلیج خوکها کجاست؟
خلیج خوکها شاخه کوچکی از دریای کارائیب در جنوب کوبا است که در ۳۰ کیلومتری جنوب خاگوئی گرانده، ۷۰ کیلومتری غرب سینفوئگوس و ۱۵۰ کیلومتری جنوب شرقی هاوانا، پایتخت کوبا، قرار دارد. در غرب این خلیج دیوارههایی مرجانی وجود دارند که مرز بین خلیج خوکها با باتلاق زاپاتا واقع در شبهجزیره زاپاتا را تشکیل میدهند.
راهپیمایی 22 بهمن ماه 1394 در دولت آبادبه روایت تصویر
حضور مردم در راهپیمایی نسبت به ۳۴ سال گذشته بی سابقه و کم نظیر بود. مردان و زنان ولایت مدار شهرستان برخوار در سال۱۳۹۴ با حضور خود ثابت کردند که تحریم ها و مشکلات اقتصادی نمی تواند آن ها را از آرمان های انقلاب، امام و شهدا دور کند.
دیداررئیس حوزه های خواهران دربیت آیه الله ناصری(درمورد انتخابات)
حجت الاسلام ابطحی: امسال علی رغم اینکه در حدود هشتصد نفر در شورای نگهبان کاندیدا شده بودند اما شورای نگهبان با شجاعت وظیفه خود را انجام داد و هم اکنون وظیفه روحانیت است که مردم را برای حضور حداکثری در انتخابات و برای انتخاب اصلح دعوت و راهنمایی کنند.
حجت الاسلام و المسلمین ابطحی در بیت آیت الله ناصری در جمع روحانیون و طلاب شهرستان برخوار ضمن تبریک ایام الله دهه فجر و اشاره به آیه «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللّهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ» فرمودند خداوند در این آیه دو مأموریت حضرت موسی علیه السلام در قومش اشاره می کند و می فرماید: ما موسی را برای قوم بنی اسرائیل فرستادیم تا مردم را از ظلمت به سمت نور هدایت کند و با طاغوت و ظالمان مبارزه کند، دوم اینکه مردم را به ایام الله متذکر شود.
همه روزها روز خداست اما برخی روزها ویژگی های خاصی دارد که آن روز را نسبت به سایر روزها متمایز می کند، ایام الله هم به روزهایی گفته می شود که خدا در آن روز لطف گسترده ای را نصیب ملت کرده است.
ایشان درمورد نقش و جایگاه روحانیت فرمودند در جامعه امروز در زمانی که در کشور ما دین افیون ملت ها شناخته می شد و تمام برنامه های دینی از جامعه ما رخت بر بسته بود، خداوند متعال ذخیره خود را که حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) باشد برای پیروزی حق علیه باطل برای مردم فرستاد.
این نظام اسلامی با روشنگری های یک طلبه و روحانی پایه گذاری و این انقلاب به کل جهان صادر شد.
وی با بیان اینکه شیخ نمر و شیخ زکزاکی از همین دسته روحانیونی بودند که چراغ راه ملت ها شدند، تصریح کرد: شیخ زکزاکی کسی است که مدتی در حوزه علمیه قم به تحصیل علم پرداخت و سپس به آفریقا رفت و در حدود ۱۰ میلیون شیعه را تربیت کرد.
ایشان درمورد موضوع انتخابات و جایگاه خبرگان رهبری تاکید کرد در روزهای گذشته برخی مسئولان با مطرح کردن شبهات و انتقادات در مورد اصل ولایت فقیه و شورایی بودن رهبری و نقد غیر منصفانه شورای نگهبان سعی بر ایجاد فتنه و تفرقه در بین مردم دارند.
جایگاه روحانیت را در زمینه روشنگری و انتخاب اصلح مردم مؤثر و مهم است امروز بیش از هر روز دیگر، وظیفه طلاب و روحانیون در زمینه آگاه سازی و روشنگری در محافل، مساجد و مرکز تجمع مردم خطیر است.
امسال علی رغم اینکه در حدود هشتصد نفر در شورای نگهبان کاندیدا شده بودند اما شورای نگهبان با شجاعت وظیفه خود را انجام داد و هم اکنون وظیفه روحانیت است که مردم را برای حضور حداکثری در انتخابات و برای انتخاب اصلح دعوت و راهنمایی کنند.
بزغالههای مدرن!
معاویه به کمک دستیار دسیسه گرش عمروعاص تصمیم گرفتند تا از محبوبیت حضرت علی(علیه السلام) نزد کودکان شیعه بکاهند. نقشه های گوناگونی را مرور کردند تا اینکه به پیشنهاد عمروعاص قرار شد تعدادی بزغاله تهیه و از طرف معاویه به این کودکان هدیه بدهند و بعد از مدتی که کودکان با این بزغالهها انس گرفتند، آنها را دزدیده و تقصیر آن را گردن حضرت امیر(علیه السلام) بگذارند.
در دنیای ما هم به شیوههای دیگری این حکایت در حال تکرار شدن است. دشمن اول تصمیم میگیرد بازیهای جذاب رایانه ای، خدمات اینترنتی و مانند آن را رایگان در اختیار ما بگذارد و بعد از مدتی به بهانه تحریم، همه آنها را از کاربران پروپا قرص ایرانی میگیرد و محرومشان میکند. به نظر شما این دو حکایت شبیه هم نیستند؟ نوجوان ایرانی وقتی دلیل محروم شدن از بازی موردعلاقه خود را به نظام و سیاستهای آن مرتبط بداند، چه واکنش عاطفی از خود بروز خواهد داد؟
اینگونه حقه های حرفه ای شاید بهنظر ساده یا پیشپاافتاده بهنظر برسد ولی نه ساده است و نه بدون سابقه؛ بلکه شگردهایی است که دشمن در جنگ نرم از آنها بیشترین بهرهبرداری را میکند. فرزندان خود را از آسیب ها و حیله ها با خبر کنیم.
پی نوشت :
ماهنامه خانه خوبان، ابراهیم اخوی، شماره 71.
جمع بین دشمنی با استکبار و مذاکره با جهان(اصغر طاهرزاده)
تدبیر را همیشه می پسندم اما همیشه تدبیر به معنای صلح نیستو گاهی تدبیر مقاومت و جهاد است. این فرهنگ قرآن است و قرآن کلام خداوند و خداوند همه کاره عالم و همه هستی است و خالق همه.
من اقدام اخیر دولت و نیروهای مسلح را صد درصد درست می دانم و تاخیر این کار را به مصلحت آن هم در آستانه اجرای مثلا برجام نمی دانستم اما یک نکته امشب به ذهنم زد که فکر کنم کسی نگفته باشه یا من ندیدم، این نگاهی متفاوت به قضیه تفنگداران امریکایی است که اگر ایمان و تعهد و انقلابی بودن ظریف را نادیده بگیریم میشه اونو پذیرفت یا حداقل بهش فکر کرد.
این کار امریکایی ها را کاملا هماهنگ و عمدی می دانم و البته این نکته اصلی نیست بلکه چیزی که بنا شده بود از قبل خروجی این اقدامی نظامی امریکا و بعد ایران و سپس حل و فصل آن باشد را می گویم. مشخصا می خوام بگم این که
1. حتما باید این کار در سطح وزیر خارجه دو کشور حل بشه تا کم کم اینها عادی سازی بشه (نمیگم بده یا حتی خوب، حرفم چیز دیگری ست)
2. هماهنگ و حساب شده عمل کردن طرفین بعد اتمام قضیه، ظریف بیاد بگه دیپلماسی جواب میده، کری دقیقا همینو بگه (امروز در دانشکده دفاع ملی گفت آیا می شد 3 یا 4 سال پیش این را تصور کرد (دقت شود) و فرماندهان نیروهای مسلح هم یجورایی همین را بگن. دقت کنیم که همه رودست خوردند نظامی و غیر نظامی در دو کشور و این بین کسانی از داخل و خارج کاملا هماهنگ شده بود و طراحی از قبل (یک فرض متهورانه است اما از سیاست چیزی بعید نیست) من موافق کلیات اقدامات ظریف و اغلب جزئیات او تو دو سال اخیرم اما فقط یک لحظه به این فکر کنیم که می شینیم برنامه ای می ریزیم بعد با دخالت وزاری خارجه حل می کنیم و تصمیم گیری نظامی را دربند تصمیم وزارت خارجه می کنیم بعد داخل و خارج همه همزمان میگیم دیدید دیپلماسی جواب داد و نتیجه گیری مهم اینکه: بله ملت نگاه کنید دیپلماسی جواب داد. سپس این را تعمیم میدیم. خوب تا حالا میشه گفت این ها همه درسته اما مسئله تداوم این جور نتیجه گیری ست و یخورده مسئله خطرناک میشه. این که آمریکا شیطان بزرگ نیست، رهبری بیخود اینقد تاکید بر آمریکا ستیزی میکنه و آمریکا هم میشه با دیپلماسی رام کرد و داخل آمریکا هم کنگره بفهمه ایران را با دیپلماسی میشه رام کرد.
خوب نتیجه میشه اسلام رحمانی و نه اسلام همه جانبه. باید فکر کرد. من نظری ندارم درباره خروجی های خوب یا بد این تدبیر و دیپلماسی اما حرفای بسیار خوشکل و صوابی ست که ممکنه نتایج بدی به بار بیاره. خوبه تنش کم بشه خوبه اما طاغوت که دنیا را به لجن کشیده تفکر حاکم بر یک درصد راس در آمریکاست به همراهی صهیونیست ها و تئوری به مرحله اجرا درآمده دین بر علیه دین (داعش و وهابی و سلفی و …) هم زاییده زحمات 50 یا 100 ساله همین مغزهای متفکر غربی ست (خوبه مجددا به کتاب همفر سری بزنیم تا کار دستمان بیاد چقدر دقیق طراحی بلندمدت دارند این ها). طراحی داعش نسخه دقیق و علمی و منظم دشمنان اسلام و مسلمانان برای ملت های خاورمیانه و غیره را تورق کنیم.
نحوه مبارزه با افراط گری در سوریه و عراق را نگاه کنیم تا واقعیت آمریکا را بشناسیم و هزاران سیاست ظالمانه و مخوف این ها را. میخوام بگم در عین تدبیر نباید از طاغوت و خداستیزی آشکار سیاستمدران فعلی جهان غافل شد و فکر خامی ست حل شدن همچی با دیپلماسی. دیپلماسی هم وقتی جواب میده که پشتوانه ای از قدرت علمی و نظامی و مردمی داشته باشه و لاغیر.
پاسخ استاد طاهرزاده:
هرچه هست ما باید در حال حاضر در دو جاده حرکت داشته باشیم :یکی در جاده استکبار ستیزی که عامل بقای ما و حفظ هویت ما است ،و دیگر در عین حفظ هویت ، ارتباط داشتن با دنیا است و جمع این دو کار هرکسی نیست . رهبری عزیز در این مسیر بسیار موفق بوده اند . ولی آن هایی که به آمریکا خوشبین هستند . یقینا شکست می خورند.
پی نوشت :
لب المیزان ، اصغر طاهرزاده