روغن سوخته را نذر امام زاده کن
میتوانی از تفریحت سودی ببری که خیلیها از عبادتشان نمیبرند!
چطور با نشاط و تفریح خودمان میتوانیم آخرت بهدست بیاوریم؟
یکی با تغییر نیتمان، یکی با تغییر نگاهمان!
اگر نگاهت به بهار، محبت خدا به تو باشد، آنوقت بهار برایت یک فصل معنوی خواهد بود
۹۹درصد دینداری به نیت است!
امام علی(علیه السلام): آدم با «نشاط خودش» میتواند آخرت بخرد!
دنیا بر اساس نگاه و نیت ما تغییر خواهد کرد.
اگر نگاه کسی به بهار، محبت خدا به خودش باشد، آنوقت بهار برای او یک فصل معنوی خواهد بود. آدم میتواند تعطیلات و تفریحاتش را با نیت خودش، سرشار از عبادت کند. همۀ اینها فرصتهایی برای بندگی است.
اگر نیت کسی در تعطیلات نوروز بهرهگیری برای معنویتش باشد، خدا فضا را بر اساس نیت او نورانی خواهد کرد، و او از تفریحش سودی میبرد که خیلیها از عبادتشان نمیبرند!
مهمترین کاری که ما در این عالم میتوانیم انجام دهیم، نیت کردن است. نیت مؤمن از عمل او بهتر است(عدهالداعی/۲۷) ما با نیتهای خودمان خیلی بیشتر از اعمال و کارهای خوبمان میتوانیم عالم را تحت تأثیر قرار دهیم.
ما برای تفریح خودمان هم میتوانیم نیت قربه الی الله داشته باشیم. خُب شما که میخواهی به تفریح بروی، بگو: «خدایا! بهخاطر تو به تفریح میروم!» روغن سوخته را نذر امامزاده کن؛ خدا از تو قبول میکند! البته بعضیها نمیتوانند اینطور نیت کنند و میگویند: «من که بهخاطر خودم دارم به تفریح میروم، چطور بهخاطر خدا نیت کنم؟!»
امیرالمؤمنین(علیه السلام) در ذیل آیه «وَ لا تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیا»(قصص/۷۷) فرمود: یعنی سلامتی، قدرت بدنی، جوانی، فراغت و نشاط خودت را فراموش نکن که تو با اینها میتوانی آخرت بخری(امالی صدوق/۲۲۸) یعنی آدم با نشاط و تفریح خودش هم میتواند آخرت بخرد! یعنی بهخاطر خدا به تفریح بروید و نشاط داشته باشید.
پیامبر(صلی الله علیه و آله) میفرماید: اینکه با خانمت بشینی و صحبت کنی، ثوابش از اعتکاف در مسجدالنبی هم بالاتر است(مجموعۀ ورّام/۲/ ۱۲۲)
چگونه با نشاط و تفریح خودمان میتوانیم آخرت بهدست بیاوریم؟ یکی بانیت خودمان و یکی هم با نگاه خودمان. مثلاً شُکر که اینقدر ارزش دارد، وقتی در دل انسان میآید که نگاهش درست شود. خدا میفرماید همینکه بندهام بفهمد من این نعمت را به او دادهام، اینرا بهعنوان شکر، از او قبول میکنم(کافی/۲ /۹۶)
خانمی که در خانه غذا درست میکند، نیتش این باشد که «بهخاطر خدا غذا درست میکنم؛ میخواهم بهخاطر خدا به خانوادهام خدمت کنم» آنوقت چقدر این غذا نورانی و متفاوت میشود!
یکی از آثار معنویت این است که ایمان به غیب(چیزهای پنهان) داشته باشیم، و یکی از چیزهای پنهان، همین نور و اثر نیت اعمال است.
شما میتوانید با نیت خیر خودتان کلی ثواب بخرید. مثلاً نیت کنید که «ای کاش نوروز امسال میتوانستم به حرم امام رضا(علیه السلام) بروم» یا «ای کاش در مشهد یک هتل داشتم و دو هزار نفر را در ایام نوروز به زیارت میبردم» اینها خیالپردازی نیست، اینها دعا و نیت خیر است و حدّی هم ندارد!
خیلی بد است اگر ما فکر کنیم که مذهبی و دیندار بودن فقط به انجام رفتار خوب و مرتکب نشدن رفتار بد است؛ این شاید یکدرصد ماجرا باشد ۹۹درصد دینداری به نیت است! البته این هم درست نیست که بگوییم «دلت پاک باشد، اگر رفتارت هم خراب بود اشکال ندارد!» دل پاک، به اصلاح رفتار اهمیت میدهد.
اگر ما دینداری را غالباً به نیت بدانیم، با نیت خودمان سفری خواهیم کرد که در مقام عمل هم توفیقاتمان زیاد میشود.
نیت کردن مثل دویدن و بازی بدون توپ در زمین فوتبال است. آنجاهایی که بدون عمل، نیتهای خوب دارید و آنجاهایی که با اعمال سادۀ روزمرۀ خودتان نیتهای خوب دارید، همانجاست که نورانی میشوید و توفیق اعمال ویژه و قدرت ترک گناه پیدا میکنید!
اگر واقعاً «نیت خوب خیلی ارزش دارد» پس اول باید مسئولین مملکتی به این حرف گوش کنند و نیت خوب داشته باشند. و الا مردم حق دارند که بگویند: «اگر نیت اینهمه خیر و برکت دارد، خُب مسئولین مملکتی نیت قربه الیالله کنند و اینقدر حقوقهای بالا نگیرند!»
منبع:
سخنان آقای پناهیان حرم رضوی
۹۵.۱۲.۲۶
بصیرت فاطمی
اعتراض فاطمهزهرا(سلام الله علیها)به حذف علي(علیه السلام) ، اعتراض به اندیشهای است که به خود اجازه میدهد اسلام را به زعم خود تصحیح کند و سیرهی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را که حقیقتاً امری قدسی بود، پشت سر بگذارد و این آغاز فراموشکردنِ معنويت است و فاطمه(سلام الله علیها)با آن بصیرت آسمانی خود اصل قضيه را خوب متوجه شد و لذا جبههاي با مشخصهی مقدس دانستن قرآن و سنت در مقابل سکولارکردن دین و دینداری گشود تا جوانههای قرائتهایی که بسیاری از ابعاد دین را نادیده میگیرند بر اسلام بخشکاند.
فاطمه(سلام الله علیها) نمیتواند ساکت بنشیند تا احترامش محفوظ بماند و نگاهی که سیرهی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را عصری میداند و مدعی است دورهی آن حضرت گذشته است، عدالت و معنویت سکولارشده را جایگزین عدالت و معنویت حقیقی بکند.
بعد از رحلت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) کسانی به میدان آمدند که شخصاً مذهبی بودند ولی شخصیتاً مذهبی نبودند و در عین رعایت آداب دین، نسبت به همهی آموزههای دین آگاهی لازم را نداشتند و به زعم خود عزم اصلاح اسلام را در سر میپروراندند، همانطور که در زمان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به آن حضرت امر و نهی مینمودند و این همان خط لائیکسازی بود که امروز جهان اسلام به آن گرفتار است و زهرای مرضیه(سلام الله علیها) از ابتدا متوجه آن بود و آنها به خوبی میفهمیدند فاطمه(سلام الله علیها) چه میگوید و چون در مقابل او استدلال مشخصی نداشتند به تقابل فیزیکی دست زدند.
در خلال رفتارها و گفتارهای پيامبر(صلی الله علیه و آله) در قبال فاطمه زهرا(سلام الله علیها)،بهخوبی معلوم میشود رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقش خاصی برای حضرت زهرا(سلام الله علیها)در ادامهی اسلام قائلاند. و مسلمانان ميتوانستند بهخوبي به اين موضوع پي ببرند كه او مورد عنايت خاص رسول خدا(صلی الله علیه و آله) است ولی گویا به راز مسئله پی نبردند که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) متوجهاند فاطمه(سلام الله علیها)در آینده مانع انحطاط اسلام خواهد شد و مانع میشود سیاست اسلام از دیانت آن جدا گردد.
فاطمه(سلام الله علیها) روشن کردند هیئت حاکمه آن طور که شایسته است به نبوت اعتقاد ندارد و فهم نکتهای که زهرای مرضیه(سلام الله علیها)گوشزد کردند نهتنها برای آن دوران بلکه برای این دوران نیز بسیار سخت است ولی این در کلمات فاطمه(سلام الله علیها) ظاهر شد و به همین جهت بعد از خطبهی حضرت زهرا(سلام الله علیها) خليفه در مسجد مدينه بالاي منبر رفت و گفت: «مردان در خانه نشستهاند و زنان را ميفرستند، مثل طحال[1] که جز به فحشا علاقه ندارد، اينها نيز جز به فتنه علاقه ندارند؛ و زنان را ميفرستند. مردم! اين که اين حرفها را زد، روباهي بود که دمش شاهدش بود».[2]
و این عکس العمل بهترین گواه است بر حقانیت سخن فاطمه(سلام الله علیها)که هیئت حاکمه؛ دورهی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را تمامشده میداند و با شكستن حريم دختر پيامبر، حريم پيامبر(صلی الله علیه و آله) خدا را بهراحتي زیر پا میگذارد، راستي آنهمه توصيهی پيامبر(صلی الله علیه و آله) در مورد فاطمه(سلام الله علیها)براي چنين روزي نبود تا فاطمه(سلام الله علیها)راز بيداري جهان اسلام گردد؟ ما رابطهی بین رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و فاطمه(سلام الله علیها) را رابطهی بین اجزاء یک کلِّ شگفتانگیز میبینیم که انسانها را به نقطههای عمیقی از حقیقت میکشانند تا راه رستگاری در همهی دورانها معلوم باشد.
[1] - فاحشهی مشهوری كه در عصر جاهليت بهسر میبرده.
[2] - ابنابيالحديد ميگويد: اين سخنان ابوبكر را بر نقيب ابويحيي، يحييبن ابو زيد بصري خواندم و گفتم: ابوبكر به چه كسي كنايه ميزند؟ گفت: كنايه نميزند، به صراحت ميگويد. گفتم: اگر سخن او صريح است از تو نميپرسيدم. خنديد و گفت: مقصودش علي است. گفتم: روي همهی اين سخنان تند، علي است؟! گفت: بلي، پسركم! حكومت است! گفتم: انصار چه گفتند؟ گفت: از علي طرفداري كردند، اما او ترسيد فتنه برخيزد و آنان را نهي كرد(شرح نهجالبلاغه ج16 ص214).
3-مقام ليلةالقدري حضرت فاطمه (س)،اصغر طاهرزاده
انقلاب اسلامی مقابل تفکر مدرنیته
انقلاب اسلامی صرفاً یک پدیدۀ سیاسی نیست، بلکه یک پدیدۀ اشراقی است که جایگاهی در عالم هستی دارد و هرکس به هر میزان به انقلاب اسلامی نزدیک شود، به همان میزان بر معنویتش افزوده میگردد. انقلاب اسلامی در مقابل تفکر مدرنیته قرار دارد.
تفکر مدرن، تفکری است که به عهد الهی پشت کرده است و مردمان را به مادیگرایی و حساب و کتابهای صرفاً دنیایی فرامیخواند. در مقابل، تفکر انقلاب اسلامی انسان را به عهد الهی و پیروی از قوانین الهی دعوت میکند.
همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، ما بنای تمدن اسلامی را بر مبنای ملاصدرا میدانیم. حضرت امام نیز تفکر ملاصدرا را داشتند و با این نگاه انقلاب کردند و کسانی که انتقادات زیادی به ملاصدرا میکنند در واقع امام را نقد میکنند. بسیاری از مباحث عمیق دینی با منظومۀ فکری ملاصدرا قابل هضم است. آشنایی با مباحث ملاصدرا باعث تغییر نوع نگاه ما به عالم هستی میشود.
پی نوشت :
استاد طاهرزاده -کتاب انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی
راه حل ادامه انقلاب اسلامی...
اگر ميخواهيم مشکلي جهت ادامهي انقلاب اسلامي نداشته باشيم و جامعه به راحتي با دين و احکام الهي کنار بيايد
اولاً: بايد عواملي را که موجب بيرنگشدن عالَم ديني ميشود شناسائي کنيم و در رفع آن بکوشيم، که مباحث نقد فرهنگ مدرنيته در اين امر مؤثر خواهد بود.
ثانياً: در تحقق عالم ديني بکوشيم، که مباحث عرفاني و معرفتالنفسي ميتوانند مقدمات خوبي باشند. مشکل امروز ما اين است که جوانان ما دارند عالَم دينيشان را از دست ميدهد وگرنه از من و شما بهتر ميتوانند خدا را ثابت کنند، ولي با علم به وجود خدا، وارد عالَمي نشدهاند که منجر به اُنس با خدا گردد و به همين جهت در عالَم خود جايگاهي براي احکام الهي نميشناسند.
اينکه ملاحظه کردهايد تحصيلکردههاي دانشگاههاي ما جايگاه بسياري از احکام ديني را نميشناسند و در مورد جزءجزء آنها سؤال دارند، به اين جهت است که از عالَم ديني که اين احکام در آن عالَم معني دارد جدا شدهاند، و لذا اگر به جاي جواب دادن به سؤالات اين عزيزان - که لازم است جواب داده شود- زمينهاي فراهم شود که آنها وارد عالَم انسانِ ديني شوند به خودي خود متوجه جايگاه اساسي دستورات الهي ميشوند. در همين رابطه اگر خواستيم جايگاه انقلاب اسلامي براي جوانان ما روشن شود بايد عالَم ديني براي آنها روشن گردد تا
اولاً: متوجه برکات و نتايج حضور در عالم ديني بشوند.
ثانياً: عظمت انقلاب اسلامي را در درون آن عالَم بشناسند و همانطور که در حفظ عالَم ديني خود ميکوشند، در حفظ انقلاب اسلامي با تمام وجود کوشا باشند، وگرنه شرايطمان مثل لباسِ پوسيدهاي ميشود که اين طرفش را ميکشيم، آن طرفش پاره ميشود، و شما هر برنامهاي براي اصلاح امور ميريزي، يک مشکل ديگر از دل همان برنامه سر بر ميآورد
پی نوشت:
انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی -اصغر طاهرزاده
انقلاب رفتنی نیست ...
انقلاب اسلامی دارای ذات و روحی است که عامل حفظ وحدت و بقای آن است؛ هرگاه سمی وارد جریان انقلاب میشود، آن را بیرون میاندازد. انقلاب حقیقتی است که در باطن عالم با سایر اجزای هستی در ارتباط است و صرفاً یک پدیدۀ سیاسی نیست. اصلیترین دغدغۀ امام خمینی در مورد انقلاب اسلامی همین ذاتداشتن انقلاب اسلامی است.
اگر نگاهی تاریخی به جریان هدایت بشریت توسط خدا داشته باشیم، متوجه میشویم که در واقع انقلاب اسلامی ایران، حقیقتی است که در ادامۀ جریان غدیر خم قرار دارد. عدهای در طول شصت روز، غدیر را فراموش کردند، اما حقیقت غدیر، از بین نمیرود و خود را به صورتهای مختلفی نشان میدهد.
شاید در مورد انقلاب اسلامی بتوان چنین تعبیر کرد که همانطور که امام زمان دوگونه غیبت دارند؛ غیبت کبری و غیبت صغری، از دوگونه ظهور نیز میتوان سخن گفت؛ ظهور صغری و ظهور کبری. ظهور صغرای امام زمان، انقلاب اسلامی است. ظهور صغری مرحلۀ آمادگی بشر برای ظهور کبراست.
بسیاری از مخالفان انقلاب، خواسته یا ناخواسته به این انقلاب لطف میکنند. انقلاب رفتنی نیست، بلکه حقیقتی است که آمده تا به قیام حضرت مهدیعلیهالسلام متصل شود.
پی نوشت:
جایگاه اشراقی انقلاب اسلامی - استاد طاهرزاده
انقلاب اسلامي يکي از جلوههاي غدير
تأکيد بنده بر عظمت انقلاب اسلامي از آن جهت است که براي حاکميت اهل تقوي بر زمين بستر مناسب نياز است و اگر فرهنگ اهلالبيت(علیهم السلام) مورد توجه قرار گيرد، معادلات جهان از حالت ظلماني فعلي به سوي نور تغيير جهت ميدهد.
اگر ملاحظه ميفرمائيد که وضع اقتصاي، اداري، آموزشي ما پريشان است، و اگر متوجه شديم هر چه به غرب نزديک شويم وضع بدتر ميشود، پس جايگاه انقلاب اسلامي را راه برونرفت از اين بحرانها مييابيم.
ما در گذشتهي تاريخي خود نزديکي به غرب را تجربه کردهايم و حاصل آن نزديکي وضعي بود که در نظام شاهنشاهي با آن روبهرو بوديم. پس از دفاع هشت ساله نيز بدون برنامه به غرب و فرهنگ مدرنيته رجوع شد که پس از چندي با انبوه مشکلات فرهنگي و اقتصادي روبهرو شديم، به طوري که فاصلهي طبقاتي بسيار آزار دهنده بر انقلاب تحميل شد، و اين در حالي بود که هر وقت انرژيهاي خود را براي برگشت به آرمانها و اهداف انقلاب صرف نموديم بيشترين نتيجه را براي ملت خود بهدست آورديم، به طوري که دشمنان انقلاب ادامهي کار ما را براي نظام ليبرال دموکراسي خطرناک ديدند و با تمام وجود سعي کردند با انواع تهمتها موضوع را وارونه جلوه دهند تا پيشرفتها به پاي فرهنگ انقلاب نوشته نشود.
مسلّم عظمت انقلاب اسلامي آنقدر هست که اگر کارها در بستر اهداف و ارزشهاي آن جلو رود بسياري از مشکلات ملت بر طرف خواهد شد، عمده آن است که بتوانيم جايگاه انقلاب اسلامي را درست تشخيص دهيم و مشکلات موجود را نهتنها به پاي انقلاب نگذاريم بلکه به جهت غربزدگي بعضي از مسئولان بدانيم.
آيا اميرالمومنين(علیه السلام) وقتي ريخت و پاشهاي عثمان را ملاحظه کردند، به اسم اسلام تمام کردند و از اسلام برگشتند، يا از عثمان برگشتند؟ عثمان آنقدر از بيت المال در قبالهي دخترش قرار داد که ابنمسعود به عنوان خزانهدار بيتالمال به عنوان اعتراض کليدهاي خزانه را به عثمان برگرداند و عثمان هم گفت: بگذار و برو.[1] اما حضرت علي(علیه السلام)در چنان وضعي متوجه عظمت اسلاماند و ميدانند بالأخره عثمان ميرود ولي اسلام نميرود و غدير به عنوان جزء لاينفک اسلام در وقت خود نقش آفريني خواهد کرد. حال انقلاب اسلامي يکي از جلوههاي غدير است که زمينهي نقش آفرينياش فراهم شده است.
پی نوشت:
شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ذيل خطبهي 3.
انقلاب اسلامي، باز گشت به عهد قدسي اصغرطاهرزاده