عمرکشان(عید الزهراء)
یکی از روزهایی که در بین مردم رواج یافته و جشن می گیرند نهم ربیع الاول و ماه ربیع الاول می باشد البته اگر جشن گرفتن برای امامت امام زمان(عجل الله) باشد خوب است اما بعضی گمان کرده اند که روز کشته شدن عمر است با توجه به تاریخ عمر در بيست وششم ذي الحجه ترور شد و بعد از حدود سه روز درگذشت.اين مطلب را همه ي مورخان اعم از شيعه و سني در آثار خود آورده اند اما متأسفانه برخی این روز را جشن گرفته و دراين مراسم آنچه از سخنان ركيك، و حتّى خلاف مى دانند، مى گويند بلكه گاه مردان، خود را به شكل زن در مى آورند و هنگامى كه به آنان تذكّر داده مى شود، به روايت «رُفِعَ القَلَمْ» استناد جسته، و مى گويند طبق اين روايت، اعمال مذكور اشكالى ندارد.
جواب:
اوّلا: روايتى با عنوان رفع قلم در آن ايّام مخصوص، در منابع معتبر نداريم.
ثانياً: بر فرض، چنين چيزى باشد (كه نيست) مخالف كتاب و سنّت است، و چنين روايتى قابل پذيرفتن نيست، و حرام و گناه در هيچ زمانى مجاز نيست. همچنين سخنان ركيك و كارهاى زشت ديگر.
و ثالثاً: تولّى و تبرّى راههاى صحيحى دارد، نه اين راههاى خلاف
این مراسم برخاسته از کینه ای دیرین نسبت به آزار دهندگان اهل بیت(علیه السلام) است که در میان شیعیان وجود داشته است. یک شبهه تاریخی ویک حدیث ضعیف السند چاشنی این کینه شد و به تدریج باعث نهادینه شدن این مراسم در میان برخی از شیعیان شده است.
در این خصوص به چند نکته اشاره می شود :
از نظر تاریخی ، مرگ خلیفه دوم اصلا در روز نهم ربیع نیست.هیچ سند معتبر تاریخی اعتبار چنین روزی را به عنوان تاریخ وفات خلیفه دوم اعلام نکرده است. تمامی مورخین معتبر تاریخ مرگ خلیفه دوم را 26 ذی الحجه اعلام کرده اند.
از جمله این تواریخ می توان به مروج الذهب ،تاریخ یعقوبی ،تاریخ طبری،معارف ابن قتیبه ،المصنف ابن ابی شیبه ،تاریخ مدینه ابن شبه نمیری،موطا مالک بن انس،طبقات الکبری ابن سعد ،التنبیه والاشراف مسعودی،تاریخ دمشق ،استیعاب ابن عبد البر،انساب الاشراف ،اسدالغابه ابن اثیر،شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید و…اشاره نمود. بسیاری از علمای شیعه از جمله شیخ مفید در مسار الشیعه ،ابن ادریس حلی در سرائر،سید بن طاوس درالاقبال ،کفعمی در جنه الامان،علامه حلی در عدد القویه ،و… نیز بر این نکته تصریح نموده اند.
آنچه در کتب تاریخ در مورد نهم ربیع گفته شده است حادثه مرگ عمر بن سعد است نه عمر بن خطاب وشاید علت اولیه این اشتباه از تشابه اسمی بین این دونفر باشد.
مستمسک برگزاری جشن وسرور در این روز، روایتی است که طی آن، دو تن از شیعیان در روز نهم ربیع برای پرسش سوالاتی پیرامون خلیفه به یکی از صحابه امام هادی (علیه السلام) مراجعه می کنند. هنگام مراجعه ،وی را درحال جشن وسرور می بینند وچون از وی علت را جویا می شوند. صحابی مورد نظر به آنها پاسخ می دهد که من در چنین روزی به ملاقات امام هادی (علیه السلام) نایل شدم و چون به منزل ایشان وارد شدم مشاهده کردم که اهل خانه در حال جشن وسرور هستند و چون علت برگزاری جشن و سرورحضرتش را سوال کردم امام در پاسخ ضمن بیان فضایل بی شمار برای این روز ، آن را سالروز مرگ یکی از دشمنان خدا ومنافقان بد سیرت قلمداد نمود . شرکت کنندگان در این مراسم با تطبیق مشخصات مذکور در روایت فوق بر خلیفه دوم، آن را دست مایه برگزاری این مراسم نموده اند.
بررسی سندی روایت :
تنها منبع این روایت، کتاب «زواید الفوائد» از فرزند سید بن طاوس و «المختصر» به قلم شخصی به نام حسن بن سلیمان حلی است که هر دو از نویسندگان قرن هشتم به شمار می آیند. البته کتاب دیگری به نام «مصباح الانوار» به عنوان منبع این روایت ذکر شده است که متاسفانه هیچ نسخه قابل استفاده ای از آن در دسترس نیست. گفتنی است، سند مورد اشاره دو کتاب مذکور از ایرادات رجالی وحدیثی قابل توجهی رنج می برد. سند منسوب به کتاب «مصباح الانوار» منسوب است همگی افراد آن مجهول هستند.1
بررسی متن روایت :
فارغ از کیفیت جملات و داستان عجیبی که در ابتدای آن نقل شده است، این روایت دارای جملاتی است که با اصول اعتقادی مورد تائید قران و سنت ناسازگار است.
در بخشی از این روایت طولانی، گفته می شود که خداوند متعال به برکت چنین روزی تا سه روز بر گناه جمیع خلایق قلم عفو می کشد :
” وامرت الکرام الکاتبین ان یرفعوا القلم عن الخلق کلهم ثلاثه ایام من ذالک الیوم ولا اکتب علیهم شیئا من خطایاهم …”
“ به فرشتگان نگارنده اعمال فرمان دادم، که تا سه روز بعد، قلم از نگارش اعمال خلایق بازگیرند وهیچ گناهی از ایشان را ثبت نکنند”
جای آن دارد که بپرسیم ، آیا خدایی که در قران می فرماید :
” لایغادر صغیره ولاکبیره الا احصیها “: هیچ ریز ودرشتی نیست مگر اینکه در کتاب اعمال ثبت می شود، وخدایی که می فرماید
“فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره ومن یعمل مثقال ذره شرا یره” هرکس کوچکترین عمل خیر ویا کوچکترین عمل شری انجام دهد (جزای ) آن را در قیامت می بیند
همان خدایی است که فرمان به رفع قلم از گناهان بندگانش داده است ؟؟!!
آیا عقل سلیم چنین ارفاق بی مناسبتی را می پذیرد؟
️از برگزار کنندگان این مراسم باید پرسید اگر چنین روزی آنچنان که متن روایت مذکور می گوید،بزرگترین عید نزد خداست ، چرا در هیچ یک از مصادر مهم شیعه نامی از آن به میان نیامده ؟
چگونه است که تا زمان امام هادی (علیه السلام) هیچ نقل تاریخی به برگزاری چنین مراسمی از سوی ائمه شیعه اشاره نکرده است. این درحالی است که ائمه معصومین (علیه السلام) در هر فرصتی به بیان ریز و درشت مراسم وآئین ها و اعمال شیعیان پرداخته اند. واصولاً آیا واقعه مهم تری در تاریخ اسلام وجود نداشت که به بهانه آن خداوند دستور به رفع قلم از اعمال خلایق صادر کند؟!
آیا میلاد پیامبر اسلام یا ائمه معصومین روز غدیر خم عید فطر و قربان و….هیچکدام به اهمیت روز مذکور نبودند؟؟؟!!آیا مناسب تر نبود مژده عفو الهی در روز عید غدیر خم که به فرمایش امام صادق وطبق احادیث معتبر عیدالله الاکبر است ودهها روایت معتبر پشتیبان آن است به مومنین داده می شد؟
نتیجه :
از بررسی متن وسند روایت رفع القلم ون یز با توجه به عدم تطبیق تاریخ مذکور با تاریخ مورد اشاره کتب معتبر تاریخی ونیز با توجه به جو بدی که انجام این مراسم در روابط شیعه با برادران اهل سنت می گذارد به این نتیجه میرسیم که مراسم «عید الزهرا» ویا «عید عمرکشان» نه تنها هیچ وجهی از صحت ندارد بلکه چیزی جز خسارت برای شیعه در بر نداشته است.
حتی بر فرض صحت سندی روایت مذکور و به فرض که از نظر تاریخی قتل خلیفه دوم در چنین روزی باشد آیا بهتر نیست در چنین دوران سختی که امت اسلام از دو دستگی و تشتت واختلاف رنج می برد و چهره ای زشت از این دین آسمانی در مقابل چشم جهانیان ترسیم شده است، لااقل برای حفظ وحدت امت اسلام که بدان سخت نیازمند هستیم از برگزاری چنین مراسمی اجتناب نمائیم؟؟
پی نوشت:
1-مجموعه رسائل آیت الله صافی گلپایگانی ج 2 ص395
2-برگرفته از کتاب “نهم ربیع؛ جهالتها ,خسارتها “نوشته مهدی مسائلی
مسئولیت امامت پایکوبی ندارد
سنت های ناروایی که به امام حسن عسگری(علیه السلام) می دهند و می گویند تو امام نیستی چون فرزند نداری چون نرجس خاتون(سلام الله علیها) آثار حاملگی را نداشتندو در کتاب کمال الدین نوشته شده که تولد حضرت مهدی از معجزات بوده و 3 روز به آسمان ها برده شدند.
روز شهادت امام حسن عسگری(علیه السلام) باید غصه دار بود و می گویند شام عزای امام عسگری تاجگذاری حضرت مهدی است، امام عسگری غریب هستند روز بعد از شهادت شادی برای امامت حضرت مهدی باید داشت. مسئولیت امامت بر امت پایکوبی ندارد. امامت حضرت علی (علیه السلام) از غدیر شروع نشد از رحلت پیامبر شروع شد شماروزی راکه شهادت امامی باعث شادی باشد نام ببرید ؟ نداریم
بین مردم زندگی کنید ولی با مردم همراه نباشید عالم باید روشنگر باشد و با عرفیات و رسومات اشتباه مخالفت کند.
تعطیلی فقط باید به عنوان شهادت امام حسن عسگری (علیه السلام)باشد نه اینکه گفته شود شهادت و آغاز امامت ، باید در این روز شادی ها ی مردم حذف شود.
کتاب معجم المفهرس را یک عالم دین حتما باید داشته باشد (تمام مشتقات و ریشه کلمه را در این کتاب توضیح کامل داده اند) خواندن سوره یس بعد از نماز صبح فضیلت زیادی دارد در آیه 11 بیان شده که فقط کسانی انذار می پذیرند (موضوع دین بر پایه دین روی بر روی انذار بیان شده، پیامبر با موضوع انذار جلو می آید، فقیه باید انذار کند، وظیفه حوزه های علمیه انذار است، مردم خودشان دنبال شادی کردن هستند) که تفقه در دین می کنند و باید انذار کنند، بشارت از آن کسانی است که در دین وارد شده اند، «یا داوود بشر المذنبین، کسی که از رحمت خداوند نا امید شده بشارت می دهند؛ غصه نخور جهنم نمی روی نه اینکه غصه نخور به بهشت می روی.» که از ذکر تبعیت می پذیرند.
ائمه علیه السلام می فرمایند:ما ذکر هستیم باطن قران هم امام است.چون امام به قران عمل کرده است ؛ چیزهایی که در قران نیست اما در دین خدا هست را امام انجام می دهند؛ یک دستور الهی مفصل در قران است که در توارت و انجیل نیست کتابی که راهنمای بشر است، چرا مفصل نیست «هذا بیان للناس؛ قران: بیان و امام تبیین» انسان بدون بیان نمی تواند سراغ تبیین برود هیچ کسی نمی تواند سراغ امام برود و بدون قرآن تبیین کند.
کسی که تبعیت از قرآن و امام نداشته باشد انذار پذیر نیست و کسی که در پنهانی از خدا نمی ترسند.انذار پذیر نیست این افراد ترس از آبرو دارند نه ترس از خدا .جایی که آبرویش در خطر نیست وهیچ فشاری بر روی او نیست آیا حجاب همین حجاب است؟ دین همین دین است؟
از خدا در پنهانی بترسد
این همه لاف زن و مدعی اهل ظهور پس چرا یار نیامد..
ما هنوز یار برای امام زمان(عجل الله) نشدیم. ما باید موانع ظهور امام زمان را برطرف کنیم زمانی می توانیم موانع ظهور امام زمان(عجل الله) را برطرف کنیم که موانع ظهور حق(حق خدا، ائمه، پیامبر،کتاب خدا….) را برطرف کنیم.
شب ونصف شب از ترس خدا بیدار شوید تنها کسانی از خدا می ترسند که عالم هستند
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله ) می فرمایند: تمام تقوا این است که آنچه که نمی دانی بیاموزی و به آنچه که آموختی عمل کنی و «العاقبه للمتقین »
پی نوشت:
سخنرانی حجه الاسلام و المسلمین محمودی ، سالن مدرسه نرجس خاتون یکشنبه 5 آذر 1396
ﺍﻋﺠﺎﺯﻯ ﻋﺠﻴﺐ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺿﺎ ( ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ )
ﻫﺮﺛﻤﻪ ﺑﻦ ﺍﻋﻴﻦ (ﺧﻮﺍﺟﻪ ﻣﺮﺍﺩ) ﻧﻘﻞ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ:
ﺻﺒﻴﺢ ﺩﻳﻠﻤﻰ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺧﺎﺹ ﻣﺎﻣﻮﻥ ﮔﻔﺖ: ﺷﺒﻰ ﻣﺎﻣﻮﻥ ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﺳﻰ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﻏﻠﺎﻣﺎﻥ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺧﻮﺩ ﻃﻠﺒﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﮔﻔﺖ:
ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺣﺎﺟﺘﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺁﻭﺭﻳﺪ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻳﻚ ﻫﻤﻴﺎﻥ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻃﻠﺎ ﻭ ﺩﻩ ﻣﻠﻚ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﻣﻰ ﺩﻫﻢ ﻭ ﺗﺎ ﺯﻧﺪﻩﺍﻡ ﺷﻤﺎ ﻣﻘﺮﺏ ﺗﺮﻳﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻧﺰﺩ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺑﻮﺩ، ﺁﻳﺎ ﺣﺎﺿﺮﻳﺪ ﺣﺎﺟﺖ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﺁﻭﺭﻳﺪ؟
ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﻃﺎﻋﺖ ﺍﻣﻴﺮﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻣﺎﻣﻮﻥ ﺑﺮ ﻣﺎ ﻭﺍﺟﺐ ﺍﺳﺖ.
ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻳﻚ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺯﻫﺮ ﺁﻟﻮﺩﻯ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻫﻤﻴﻦ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﻋﻠﻰ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﻰ ﺍﻟﺮﺿﺎ ( ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ) ﻣﻰ ﺭﻭﻳﺪ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻰ ﮔﻴﺮﻳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺩﻭ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻗﻄﻌﻪ ﻗﻄﻌﻪ ﻣﻰ ﻧﻤﺎﺋﻴﺪ، ﻭ ﺧﻮﻥ ﻭ ﻣﻮ ﻭ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﻣﺨﻠﻮﻁ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﻧﮕﻮﺋﻴﺪ.
ﻣﺎ ﻃﺒﻖ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺑﻄﻮﺭ ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﻰ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺿﺎ (ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﺭﻓﺘﻴﻢ، ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﺧﺘﺨﻮﺍﺏ ﺩﻳﺪﻳﻢ، ﺩﻭﺭﺵ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ، ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﺪﻧﺶ ﺭﺍ ﻗﻄﻌﻪ ﻗﻄﻌﻪ ﻧﻤﻮﺩﻳﻢ ﻭ ﺧﻮﻥ ﺷﻤﺸﻴﺮﻫﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺭﺧﺘﺨﻮﺍﺏ ﺁﻥ ﺟﻨﺎﺏ ﭘﺎﻙ ﻧﻤﻮﺩﻳﻢ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﻣﺎﻣﻮﻥ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻴﻢ ﻭ ﺧﺒﺮ ﻛﺸﺘﻦ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩﻳﻢ ﻭ ﺳﻮﮔﻨﺪﻫﺎﻯ ﺯﻳﺎﺩ ﺧﻮﺭﺩﻳﻢ ﻛﻪ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﻋﻤﻞ ﺷﺪ.
ﻣﺎﻣﻮﻥ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺗﺸﻜﺮ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﺮﺧﺼﻰ ﺩﺍﺩ.
ﭼﻮﻥ ﺻﺒﺢ ﺯﻭﺩ ﻧﺰﺩ ﻣﺎﻣﻮﻥ ﺭﻓﺘﻢ، ﺩﻳﺪﻡ ﻟﺒﺎﺱ ﺳﻴﺎﻩ ﺩﺭ ﺑﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺳﺮﻭﭘﺎﻯ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﻗﺼﺪ ﺩﺍﺭﺩ ( ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﻯ ﺭﺣﻠﺖ ﺍﻣﺎﻡ ) ﺍﺯ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻳﺪ، ﻣﻦ ﺟﻠﻮ ﺩﺭ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﻭ ﺷﺪﻡ، ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺣﺠﺮﻩ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎه ﺭﺳﻴﺪﻳﻢ، ﺻﺪﺍﻯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ ﻣﺎ ﺭﺳﻴﺪ، ﻣﺎﻣﻮﻥ ﻟﺮﺯﺍﻥ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ:
ﺯﻭﺩ ﻭﺍﺭﺩ ﺣﺠﺮﻩ ﺑﺸﻮ ﻭ ﺧﺒﺮﻯ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﺑﻴﺎﻭﺭ ﻭﺍﺭﺩ ﺣﺠﺮﻩ ﺷﺪﻡ ﺩﻳﺪﻡ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺭ ﻛﻤﺎﻝ ﺳﻠﺎﻣﺘﻰ، ﻣﺸﻐﻮﻝ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﻭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﺍﻯ ﺻﺒﻴﺢ! ﻳﺮﻳﺪﻭﻥ ﺍﻥ ﻳﻄﻔﻮﺍ ﻧﻮﺭ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﺎﻓﻮﺍﻫﻬﻢ ﻭ ﻳﺎﺑﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺎ ﺍﻥ ﻳﺘﻢ ﻧﻮﺭﻩ ﻭ ﻟﻮﻛﺮﻩ ﺍﻟﻜﺎﻓﺮﻭﻥ.
ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﻮﺭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺎﺩﻫﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻛﻨﻨﺪ ﻭﻟﻰ ﺧﺪﺍ ﺟﺰ ﺍﻳﻦ ﻧﻤﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﻪ ﻧﻮﺭﺵ ﺭﺍ ﻛﺎﻣﻞ ﻛﻨﺪ ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﻧﭙﺴﻨﺪﻧﺪ.
ﺳﭙﺲ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﻴﺮﻧﮓ ﺁﻧﻬﺎ (ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ) ﺑﻪ ﻣﺎ ﺿﺮﺭ ﻧﻤﻰ ﺭﺳﺎﻧﺪ ﺗﺎ ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﺍﺟﻞ ﻓﺮﺍ ﺭﺳﺪ.
ﺻﺒﻴﺢ ﮔﻮﻳﺪ: ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ ﻭ ﺳﻠﺎﻣﺘﻰ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﻮﻥ ﺍﻃﻠﺎﻉ ﺩﺍﺩﻡ ﻣﺎﻣﻮﻥ ﺑﺎ ﻛﻤﺎﻝ ﺷﺮﻣﻨﺪﮔﻰ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ.
ﻫﺮﺛﻤﻪ ﮔﻮﻳﺪ: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺍ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺷﻜﺮ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺑﺤﻀﻮﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺳﻴﺪﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﻧﮕﻮ ﻣﮕﺮ ﺑﻪ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﻗﻠﺒﺶ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺍﺯ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﻣﺎ ﺍﺳﺖ.
پی نوشت:
-داستان های صاحبدلان
راهکار های مطالعه سودمند
مطالعه به معنای نگریستن به هر چیزی برای آگاه شدن از آن به همراه تفکر و اندیشه و بررسی است.
ضرورت: مطالعه کتاب برای افزایش آگاهی، ارتقاء سطح دانش و کسب اطلاعات از شاخه های مختلف علم برای هر انسانی ضرورت است
سرانه مطالعه کشور ایران: بین 2-7 دقیقه
سرانه مطالعاتی کشورها: 20-30
1- به مطالعه کتاب هایی بپردازیم که به موضوع آن ها علاقمندیم و هیچ کتابی را به زور نخوانیم.
2- فهرستی از ندانسته ها ی خود تهیه کنیم.
3- از کتاب های کم حجم شروع کنیم.
4- فضا: مکان و زمان مناسب برای مطالعه در خانه مان ایجاد کنیم.
بهترین زمان: قبل از خواب و استراحت است به شرطی که خوابمان نیاید زیرا ذهن آرام است و قدرت نظم دهی و ثبت اطلاعات را دارد.
5- به هنگام مطالعه برای اعضای خانواده خوراکی و نوشیدنی مناسب بیاورید
6- خود را نسبت به کتابخوانی متعهد کنیم و برای این کار بهتر است یک تایم خاص را مقدر کنیم. با نذر کردن کتاب و خواندن کتاب در اوقات فراغت یا هدیه کردن کتاب در قفسه های کتابخوانی –مدرسه
7- سعی کنیم همیشه کتاب مورد علاقمان در سفر همراهمان باشد ، تفریح در پارک ،در مطب پزشک ، تا بتوانیم از زمان خود استفاده کنیم.
8- طلبه ها باید برنامه روزانه مطالعه قرآن و تدبر در آن به همراه سیر مطالعاتی (همیشه یک تفسیر+ نهج البلاغه + صحیفه سجادیه ) داشته باشید و حتما در زمان مشخص روزانه مثل مدیتیشن عمل کنیم.
9- در سالن های پذیرایی تان ویترین کتابخانه ای درست کنیم یا قسمتی از ویترینمان را به آن اختصاص دهیم.
10- در تمام ساختمان مان، اتاق خواب سالن، حتی آشپزخانه کتابخانه هایی کوچک داشته باشیم تا به دست آوردن فرصتی کوتاه کتاب بخوانیم.
11- سر رسید تهیه کرده و هر ساله خلاصه کتاب ها را در آن بنویسید.
12- یک لیست برای خود و اعضای خانواده در مورد کتاب هایی که در طول یکسال می خوانیم داشته باشید و در پایان سال به اعضای خانوادتان جایزه می دهید.
13- خودمان را با کتابخانه ها مقایسه کنیم .
14- در رابطه با کتابهایی که می خوانیم با دیگران صحبت کنیم.
15- به دیگران کتاب هدیه بدهیم.
16- از تماشای بیش از حد تلویزیون فرار کنیم زیرا وقت را از ما می رباید.
17- از موبایل و تبلت به کتاب پناه ببریم این دو اتلاف وقت + بمباران اطلاعات بی ثمر و بدون منبع اند
18- قصه گویی کنید و سعی کنید بیشتر داستان ها را از روی کتاب بخوانید تا فرزندان متوجه ارزش کتاب بشوند.
19- ایستگاه های مطالعاتی در سر کار و کلاستان تهیه کنید.
20- در مورد خواندن کتاب در اعضای خانواده انگیزه ایجاد کنید مثلا می خواهید فرزندتان تاریخ بخواند اول از شهر خودتان شروع کنید.
21- کتابخوانی از کودکی ترویج داده شود.
22- بعد از 24 ساعت 50 درصد مطالعه می میرد با مرور دوباره آن کتاب مطالعه را تثبیت کنیم. کتاب خوب مشوق بشر مطالعه است.
23- کتاب خوب معرفی کنیم و بخوانیم و از همان اول به فرزندمان یاد بدهیم کتاب خوراک روح است و باید طیب و طاهر باشد
24- کتاب های خوب را اطلاع رسانی کنیم. در پانل مدرسه، در وایتبرد کلاس، در پانل منزل در تلگرام ترویج شود.
25- برای کتاب بودجه ای ماهانه تنظیم کنید.
26- کسانی که هر روز زمان زیادی را منتظر می مانند کتاب های کوچک جیبی تهیه کنند مثل ایستادن در صف اتوبوس
27- برنامه هفتگی داشته باشیم سر کلاسمان کتاب خوبی را معرفی کرده و خلاصه آن را برای دیگران بیان کنیم.
28- یک ساعت در ماه از ساعات فرهنگی باید به نقد کتاب اختصاص داشته باشد.
29 – کتاب هایی که خوانده اید و ضرورتی ندارد. نگهداری کنید آن را به دیگران هدیه بدهید.
30- دیدن کتابخانه ها و کتابفروشی و رفتن به نمایشگاه کتاب
پی نوشت:
جلسه پژوهشی با موضوع راه کار های مطالعه موثر توسط سرکار خانم ملکوتی خواه شنبه 20 آبان 1396 در سالن مدرسه نرجس خاتون (س)
چرا قبر حر بن ریاحی از بارگاه امام حسین دور است؟
مگر نه این است که حر بخشیده شد پس چرا قبر حربن رياحي در فاصله اي بسيار دور از بارگاه امام حسين (علیه السلام) دفن است مگر نه اينكه حر نيز در همين ميدان شهيد شد؟
آیا حر بخشیده شد؟
گفتهاند که وی با حالی پریشان با امام مواجه شد و با اذعان به اینکه هرگز گمان نمیکرده است که کوفیان کار را به جنگ بکشانند، طلب بخشش کرد. امام برایش استغفار نمود و فرمود که تو در دنیا و آخرت آزادمرد (حرّ) هستی. حر در حالی که سپر خود را وارونه کرده بود به اردوگاه امام(علیه السلام) وارد شد.
او خدمت امام حسین(علیه السلام) آمد و عرض کرد:
فدایت شوم یابن رسول الله(صلی الله علیه و آله) من آن کسی هستم که از بازگشت تو (به وطن خود) جلوگیری کردم و تو را همراهی کردم تا به ناچار در این سرزمین فرود آیی؛ من هرگز گمان نمیکردم که آنان پیشنهاد تو را نپذیرند، و به این سرنوشت دچارتان کنند، به خدا قسم اگر میدانستم کار به این جا میکشد، هرگز به چنین کاری دست نمیزدم، و من اکنون از آن چه انجام دادهام به سوی خدا توبه میکنم، آیا توبه من پذیرفته است؟
امام حسین(علیه السلام) فرمود: آری خداوند توبه تو را میپذیرد.1
پس از آنكه عمر بن سعد نيروهاي خود را از كربلا بيرون برد، گروهي از بني اسد كه در آن منطقه زندگي مي كردند، آمدند و شهدا را دفن كردند، امام حسين(علیه السلام) را در همين مكاني كه الان مي بينيد دفن كردند، علي اكبر را پايين پاي امام حسين دفن كردند، شهداي ديگر را در يك قبر بزرگ دفن كردند و ابوالفضل العباس را در همانجايي كه به شهادت رسيد دفن كردند.
بني اسد حبيب بن مظاهر را نزد سر امام حسين (علیه السلام) دفن كردند و او را به همراه شهداي ديگر در آن قبر بزرگ دفن نكردند چون نسبت به حبيب احترام فوق العاده اي داشتند و حبيب از همين بني اسد بود.
بني تميم حر بن يزيد را در اين مكاني كه الان موجود است ، دفن كردند و او را به همراه شهداي ديگر در آن قبر بزرگ دفن نكردند حر از بني تميم بود و همين بني تميم نگذاشتند سر حر بن يزيد را از بدن جدا كنند با اينكه سرهاي همه شهدا را از بدن جدا كردند.2 اين مي رساند كه اين دو شهيد به دست قوم و قبيله خود به اين صورت دفن شده اند.
3- برخي اعتقاد دارند كه علت اصلي جدا بودن قبر حر بن يزيد از قبر امام حسين(علیه السلام) اين است كه چون حر صاحب مقامات معنوي خاصي است ، خداوند خواسته است كه او بارگاه مستقل داشته باشد تا اولياي الهي او رابطور مشخصي زيارت كنند.3 بر اين اساس اين خواست خدا بوده كه مرقد حربن يزيد زيارتگاه مستقلي براي زائران باشد و حق هم همين است زيرا در ميان آن همه شهيد ، فقط حربن يزيد موقعيت خاصي دارد.
حر كسي است كه با يك هزار سواره نظام براي جنگ با امام حسين (علیه السلام) آمده بود. اين فرمانده با اين موقعيت ، ناگهان منقلب مي گردد و به سوي امام حسين(علیه السلام) مي آيد و در اين راه جان خود را فدا مي كند.4
كدامين شهيد چنين بود؟ پس سزاوار است كه او مستقلا زيارت شود و اين نكته به دلها سپرده شود كه انسان در هر مقامي كه باشد، مي تواند به سوي خدا برگردد.
بنابراين دو علت براي جدا بودن قبر حر گفته شده است:
الف. اهتمام قوم و قبيله اش
ب. لطف الهي.
پی نوشت:
1-بلاذری، ج۲، ص۴۷۵ـ۴۷۶، ۴۷۹؛ طبری، ج۵، ص۳۹۲، ۴۲۲، ۴۲۷ـ۴۲۸؛ مفید، ج۲، ص۱۰۰ـ۱۰۱؛ اخطب خوارزم، ج۲، ص۱۲ـ۱۳، قس ص۱۴، که جمله امام درباره حرّ
2-المجالس السنيه ، سيد محسن عاملي، ص 119، مجلس 73
3-الحر بن يزيد الرياحي، نوشته علي محمد علي دخيل ، ص 41، بيروت ، لبنان
4-بحار ، ج 45، ص 10 و 14
شرح مختصر زیارت اربعین
علامت مؤمنان
روز بیستم ماه صفر، روز اربعین و به فرموده شیخ مفید و شیخ طوسی، روز بازگشت اهل حرم حسینی از شام به مدینه است. نیز در این روز، جابر بن عبداللّه انصاری، نخستین زائر امام حسین علیه السلام به دیدار ایشان شتافت و به کربلا رفت. زیارت اباعبداللّه الحسین علیه السلام در این روز مستحب است و به فرموده امام حسن عسکری علیه السلام ، یکی از پنج علامت مؤمنان شمرده می شود. مرحوم شیخ طوسی، در کتاب تهذیب و مصباح خود، زیارت ویژه روز اربعین را از حضرت امام صادق علیه السلام نقل کرده است که در اینجا به توضیح بندهایی از آن زیارت والا، می پردازیم.
درسی برای حسین شناسی
مقام معظم رهبری، حضرت آیت اللّه خامنه ای، زیارت_اربعین را، «یکی از بهترین زیارات» می داند و یکی از بزرگان نیز در مورد این زیارت سترگ چنین می نویسد: «برای معرفی سیدالشهداء، هیچ متنی بهتر از زیارت نامه ها نیست. جامع ترین متن حسین شناسی، همین زیارت اربعین است. با این زیارت، اهداف سیدالشهداء، دشمنان سیدالشهداء و دوستان سیدالشهداء را می توان شناخت. زیارت و زیارت نامه ها کانون معرفت اهل بیت علیهم السلام هستند».
نگاهی کلی به زیارت
زیارت اربعین، همچون زیارت عاشورا و زیارت وارث، از مضامین انسان ساز و پرمحتوایی برخوردار است. در بخش های گوناگون این زیارت والا، ضمن شهادت به بزرگی حضرت، فلسفه نهضت حسینی و اهداف قیام خونین عاشورا بازگو می شود. همچنین خواننده زیارت اربعین، همبستگی خود را با امام علیه السلام و دوستان او، و دشمنی اش را با دشمنان او تا روز قیامت بیان می دارد و از خداوند متعال می خواهد حیات و مرگش را، در پیروی از محمد صلی الله علیه و آله و آلش قرار دهد. در ادامه زیارت، بر اجرای وظایف بندگی از طرف امام حسین علیه السلام و یاران با وفایش تأکید می کند و بر قاتلان ایشان لعنت و نفرین می فرستد. نیز در پایان زیارت، پیروی خود را از امام معصوم اعلام می دارد و با صلوات بر آن بزرگواران، زیارت را به پایان می رساند.
سلام های توصیفی ابتدای زیارت
حضرت امام صادق علیه السلام در ابتدای زیارت_اربعین، با پنج سلام، ارادت خود را به آستان حضرت اباعبداللّه الحسین علیه السلام ابراز می دارد:
«سلام بر ولی و دوست خدا؛
سلام بر خلیل و انتخاب شده الهی؛
سلام بر برگزیده و پسر برگزیده؛
سلام بر حسین مظلوم و شهید؛ و
سلام بر کسی که گرفتار اندوه ها و کشته اشک ها شد».
زائر با عرض این سلام ها، خود را به پیشگاه آن حضرت نزدیک می کندو با تکرار آن، روح و روان خود را از زشتی ها و پلشتی ها پاک می نماید. در واقع زائر با این سلام ها، چهره اجتماعی - سیاسی خود را نمایان می سازد و اعلام می دارد که نه تنها با بت درون مبارزه می کند، بلکه همانند خود آن بزرگوار، با طاغوتیان، ستمگران، مستبدان و خائنان به مردم، مبارزه می نماید و با شعار سلام، خود را در زمره یاران آن حضرت قرار می دهد.
فلسفه نهضت حسینی
حضرت امام صادق علیه السلام در بخشی از زیارت_اربعین می فرماید: «خدایا! امام حسین علیه السلام جانش را در راه تو بخشید تا بندگانت را از نادانی، سرگردانی و گمراهی نجات دهد».
خود امام حسین علیه السلام هم پیش از خروج از مکه، خطاب به برادرش محمد حنفیه وصیت نامه ای نوشت و در آن فرمود: «من برای اصلاح دین جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و امربه معروف و نهی از منکر قیام می کنم».
با مطالعه تاریخ امام حسین علیه السلام ، در می یابیم که در دین اسلام، تغییرات بسیاری پدید آمده و بدعت های فراوانی نهاده شده بود. حضرت اباعبداللّه الحسین علیه السلام برای آنکه حقیقت دین محمدی حفظ شود و دینی سالم به نسل های بعد برسد، چاره ای جز قیام نداشت. این قیام خونین، فریاد اعتراض ایشان به وضع موجود بود تا همگان دریابند دین کنونی آنها، دینی به یغما برده شده و تحریف گردیده است.
شباهت قیام حسینی و قیام مهدوی
یکی از اهداف والای قیام حضرت مهدی(عجل الله) در آخر الزمان، نجات انسان ها از بردگی فکری و برداشتن زنجیرهای اسارت از دست و پای فکر و اندیشه آدمیان است تا آزادانه بیندیشند و حق و باطل را تشخیص دهند.
امام باقر علیه السلام دراین مورد می فرماید: «هنگامی که قائم(عجل الله) قیام کند، هر آینه باطل از میان می رود».
جالب اینجاست که هدف امام حسین علیه السلام نیز در زیارت اربعین چنین بیان شده است: «خون خود را تقدیم تو کرد تا انسان ها را از نادانی و گمراهی رهایی بخشد». پس قیام مهدوی، در امتداد قیام حسینی است و هدف هر دو بزرگوار، زنده نگهداشتن دین الهی و جلوگیری از انحطاط ارزش هاست.
قاتلان حضرت امام حسین علیه السلام
حضرت امام صادق علیه السلام در بخشی از زیارت اربعین، ویژگی های قاتلان امام حسین علیه السلام را برمی شمارد. آنها کسانی هستند که:
1. دنیا ایشان را فریب داد؛
2. هستی خود را به بهای ناچیز فروختند و آخرت را به هیچ رها کردند؛
3. گردن فرازی نمودند و خود را در پرتگاه هوس انداختند؛
4. خدای بزرگ و پیامبر والامقام او را به خشم آوردند؛
5. پیروان کسانی شدند که اختلاف انگیز و نفاق افکن بودند؛
6. گناه سنگینی بر دوش خود گذاشتند و سزاوار آتش شدند.
شهید مطهری در توصیف این انسان های بدکردار می نویسد: «در پستی یاوران یزید همین بس که در کربلا به جهت اعتقادی که به کرامت و حق آن حضرت داشتند، از مقابله رودرو با وی می هراسیدند، ولی پس از شهادت، لباس او و اهل بیتش را [غارت کردند.]… اینان اگر به دین او و رسالت جد هم کافر بودند، این عملشان در مذهب مردانگی، پست ترین کار بود».
پی نوشت:
فاطمه بانوی عالمیان