عمرکشان(عید الزهراء)
یکی از روزهایی که در بین مردم رواج یافته و جشن می گیرند نهم ربیع الاول و ماه ربیع الاول می باشد البته اگر جشن گرفتن برای امامت امام زمان(عجل الله) باشد خوب است اما بعضی گمان کرده اند که روز کشته شدن عمر است با توجه به تاریخ عمر در بيست وششم ذي الحجه ترور شد و بعد از حدود سه روز درگذشت.اين مطلب را همه ي مورخان اعم از شيعه و سني در آثار خود آورده اند اما متأسفانه برخی این روز را جشن گرفته و دراين مراسم آنچه از سخنان ركيك، و حتّى خلاف مى دانند، مى گويند بلكه گاه مردان، خود را به شكل زن در مى آورند و هنگامى كه به آنان تذكّر داده مى شود، به روايت «رُفِعَ القَلَمْ» استناد جسته، و مى گويند طبق اين روايت، اعمال مذكور اشكالى ندارد.
جواب:
اوّلا: روايتى با عنوان رفع قلم در آن ايّام مخصوص، در منابع معتبر نداريم.
ثانياً: بر فرض، چنين چيزى باشد (كه نيست) مخالف كتاب و سنّت است، و چنين روايتى قابل پذيرفتن نيست، و حرام و گناه در هيچ زمانى مجاز نيست. همچنين سخنان ركيك و كارهاى زشت ديگر.
و ثالثاً: تولّى و تبرّى راههاى صحيحى دارد، نه اين راههاى خلاف
این مراسم برخاسته از کینه ای دیرین نسبت به آزار دهندگان اهل بیت(علیه السلام) است که در میان شیعیان وجود داشته است. یک شبهه تاریخی ویک حدیث ضعیف السند چاشنی این کینه شد و به تدریج باعث نهادینه شدن این مراسم در میان برخی از شیعیان شده است.
در این خصوص به چند نکته اشاره می شود :
از نظر تاریخی ، مرگ خلیفه دوم اصلا در روز نهم ربیع نیست.هیچ سند معتبر تاریخی اعتبار چنین روزی را به عنوان تاریخ وفات خلیفه دوم اعلام نکرده است. تمامی مورخین معتبر تاریخ مرگ خلیفه دوم را 26 ذی الحجه اعلام کرده اند.
از جمله این تواریخ می توان به مروج الذهب ،تاریخ یعقوبی ،تاریخ طبری،معارف ابن قتیبه ،المصنف ابن ابی شیبه ،تاریخ مدینه ابن شبه نمیری،موطا مالک بن انس،طبقات الکبری ابن سعد ،التنبیه والاشراف مسعودی،تاریخ دمشق ،استیعاب ابن عبد البر،انساب الاشراف ،اسدالغابه ابن اثیر،شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید و…اشاره نمود. بسیاری از علمای شیعه از جمله شیخ مفید در مسار الشیعه ،ابن ادریس حلی در سرائر،سید بن طاوس درالاقبال ،کفعمی در جنه الامان،علامه حلی در عدد القویه ،و… نیز بر این نکته تصریح نموده اند.
آنچه در کتب تاریخ در مورد نهم ربیع گفته شده است حادثه مرگ عمر بن سعد است نه عمر بن خطاب وشاید علت اولیه این اشتباه از تشابه اسمی بین این دونفر باشد.
مستمسک برگزاری جشن وسرور در این روز، روایتی است که طی آن، دو تن از شیعیان در روز نهم ربیع برای پرسش سوالاتی پیرامون خلیفه به یکی از صحابه امام هادی (علیه السلام) مراجعه می کنند. هنگام مراجعه ،وی را درحال جشن وسرور می بینند وچون از وی علت را جویا می شوند. صحابی مورد نظر به آنها پاسخ می دهد که من در چنین روزی به ملاقات امام هادی (علیه السلام) نایل شدم و چون به منزل ایشان وارد شدم مشاهده کردم که اهل خانه در حال جشن وسرور هستند و چون علت برگزاری جشن و سرورحضرتش را سوال کردم امام در پاسخ ضمن بیان فضایل بی شمار برای این روز ، آن را سالروز مرگ یکی از دشمنان خدا ومنافقان بد سیرت قلمداد نمود . شرکت کنندگان در این مراسم با تطبیق مشخصات مذکور در روایت فوق بر خلیفه دوم، آن را دست مایه برگزاری این مراسم نموده اند.
بررسی سندی روایت :
تنها منبع این روایت، کتاب «زواید الفوائد» از فرزند سید بن طاوس و «المختصر» به قلم شخصی به نام حسن بن سلیمان حلی است که هر دو از نویسندگان قرن هشتم به شمار می آیند. البته کتاب دیگری به نام «مصباح الانوار» به عنوان منبع این روایت ذکر شده است که متاسفانه هیچ نسخه قابل استفاده ای از آن در دسترس نیست. گفتنی است، سند مورد اشاره دو کتاب مذکور از ایرادات رجالی وحدیثی قابل توجهی رنج می برد. سند منسوب به کتاب «مصباح الانوار» منسوب است همگی افراد آن مجهول هستند.1
بررسی متن روایت :
فارغ از کیفیت جملات و داستان عجیبی که در ابتدای آن نقل شده است، این روایت دارای جملاتی است که با اصول اعتقادی مورد تائید قران و سنت ناسازگار است.
در بخشی از این روایت طولانی، گفته می شود که خداوند متعال به برکت چنین روزی تا سه روز بر گناه جمیع خلایق قلم عفو می کشد :
” وامرت الکرام الکاتبین ان یرفعوا القلم عن الخلق کلهم ثلاثه ایام من ذالک الیوم ولا اکتب علیهم شیئا من خطایاهم …”
“ به فرشتگان نگارنده اعمال فرمان دادم، که تا سه روز بعد، قلم از نگارش اعمال خلایق بازگیرند وهیچ گناهی از ایشان را ثبت نکنند”
جای آن دارد که بپرسیم ، آیا خدایی که در قران می فرماید :
” لایغادر صغیره ولاکبیره الا احصیها “: هیچ ریز ودرشتی نیست مگر اینکه در کتاب اعمال ثبت می شود، وخدایی که می فرماید
“فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره ومن یعمل مثقال ذره شرا یره” هرکس کوچکترین عمل خیر ویا کوچکترین عمل شری انجام دهد (جزای ) آن را در قیامت می بیند
همان خدایی است که فرمان به رفع قلم از گناهان بندگانش داده است ؟؟!!
آیا عقل سلیم چنین ارفاق بی مناسبتی را می پذیرد؟
️از برگزار کنندگان این مراسم باید پرسید اگر چنین روزی آنچنان که متن روایت مذکور می گوید،بزرگترین عید نزد خداست ، چرا در هیچ یک از مصادر مهم شیعه نامی از آن به میان نیامده ؟
چگونه است که تا زمان امام هادی (علیه السلام) هیچ نقل تاریخی به برگزاری چنین مراسمی از سوی ائمه شیعه اشاره نکرده است. این درحالی است که ائمه معصومین (علیه السلام) در هر فرصتی به بیان ریز و درشت مراسم وآئین ها و اعمال شیعیان پرداخته اند. واصولاً آیا واقعه مهم تری در تاریخ اسلام وجود نداشت که به بهانه آن خداوند دستور به رفع قلم از اعمال خلایق صادر کند؟!
آیا میلاد پیامبر اسلام یا ائمه معصومین روز غدیر خم عید فطر و قربان و….هیچکدام به اهمیت روز مذکور نبودند؟؟؟!!آیا مناسب تر نبود مژده عفو الهی در روز عید غدیر خم که به فرمایش امام صادق وطبق احادیث معتبر عیدالله الاکبر است ودهها روایت معتبر پشتیبان آن است به مومنین داده می شد؟
نتیجه :
از بررسی متن وسند روایت رفع القلم ون یز با توجه به عدم تطبیق تاریخ مذکور با تاریخ مورد اشاره کتب معتبر تاریخی ونیز با توجه به جو بدی که انجام این مراسم در روابط شیعه با برادران اهل سنت می گذارد به این نتیجه میرسیم که مراسم «عید الزهرا» ویا «عید عمرکشان» نه تنها هیچ وجهی از صحت ندارد بلکه چیزی جز خسارت برای شیعه در بر نداشته است.
حتی بر فرض صحت سندی روایت مذکور و به فرض که از نظر تاریخی قتل خلیفه دوم در چنین روزی باشد آیا بهتر نیست در چنین دوران سختی که امت اسلام از دو دستگی و تشتت واختلاف رنج می برد و چهره ای زشت از این دین آسمانی در مقابل چشم جهانیان ترسیم شده است، لااقل برای حفظ وحدت امت اسلام که بدان سخت نیازمند هستیم از برگزاری چنین مراسمی اجتناب نمائیم؟؟
پی نوشت:
1-مجموعه رسائل آیت الله صافی گلپایگانی ج 2 ص395
2-برگرفته از کتاب “نهم ربیع؛ جهالتها ,خسارتها “نوشته مهدی مسائلی