#شعر_و_شعور#شعر_و_شعور
??
#شعر_و_شعور
??خدﺍ ﮔﺮ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﺯ ﺭﻭی ﻛﺎﺭ آﺩﻣﻬﺎ!
ﭼﻪ ﺷﺎﺩﻳﻬﺎ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﺮﻫﻢ…
ﭼﻪ ﺑﺎﺯﻳﻬﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﺳﻮﺍ…
یکی ﺧﻨﺪﺩ ﺯ آﺑﺎﺩی…
یکی ﮔﺮﻳﺪ ﺯ ﺑﺮﺑﺎﺩی…
یکی ﺍﺯ ﺟﺎﻥ ﻛﻨﺪ ﺷﺎﺩی…
یکی ﺍﺯ ﺩﻝ ﻛﻨﺪ ﻏﻮﻏﺎ…
ﭼﻪ ﻛﺎﺫﺏ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺻﺎﺩﻕ…
ﭼﻪ ﺻﺎﺩﻕ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻛﺎﺫﺏ…
ﭼﻪ ﻋﺎﺑﺪ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻓﺎﺳﻖ…
ﭼﻪ ﻓﺎﺳﻖ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻋﺎﺑﺪ…
ﭼﻪ ﺯشتی ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﻧﮕﻴﻦ…
ﭼﻪ تلخی ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺷﻴﺮﻳﻦ…
ﭼﻪ ﺑﺎﻻﻫﺎ ﺭﻭﺩ پايين…
ﻋﺠﺐ ﺻﺒﺮی ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺭﺩﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﻧﻤﻴﺪﺍﺭﺩ!!!.
#سهراب_سپهری
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله
إنّ المؤمنَ إذا قارَفَ الذُّنوبَ ابتُلِيَ بها بالفَقرِ ، فإن كانَ في ذلكَ كفّارةٌ لِذُنوبِهِ و إلاّ ابتُلِيَ بالمَرضِ ، فإن كانَ ذلكَ كفّارةً لِذُنوبِهِ و إلاّ ابتُلِيَ بالخَوفِ مِن السُّلطانِ يَطلُبُهُ ، فإن كانَ ذلكَ كفّارةً لِذُنوبِهِ و إلاّ ضُيِّقَ علَيهِ عِندَ خُروجِ نفسِهِ ، حتّى يَلقَى اللّه َ حِينَ يَلقاهُ و ما لَهُ مِن ذنبٍ يَدَّعِيهِ علَيهِ فَيَأمُرُ بهِ إلى الجَنَّةِ .;
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله
هر گاه مؤمن گناه كند ، به سبب آن گناهان گرفتار فقر شود . اگر آن فقر، گناهانش را پاك نكرد، به بيمارى مبتلا شود و اگر آن هم گناهانش را نزدود، به ترس از تعقيب قدرت حاكمه گرفتار آيد و اگر اين نيز گناهانش را پاك نكرد هنگام مردن بسختى جان دهد، تا آن كه سرانجام خدا را بدون گناهى كه به سبب آن بازخواست شود ، ديدار كند و دستور رسد كه او را به بهشت برند .;
بحار الأنوار : 81/199/56 .
"سُبحانَکَ یا اللهُ،تَعالَیتَ یا رَحمنُ"
دلم که میگیرد ” مُجیر ” را باز میکنم
“سُبحانَکَ یا اللهُ،تَعالَیتَ یا رَحمنُ”
” اَجِرنا مِنَ النارِ یا مُجیر”
کم کم،معصیت هایم از ذهنم عبور می کند
اشک،اشک ، اشک ، اشک
دانه های مروارید اشک هایم را به نخ میکشم
وقتی به صد و یکی رسید نخ را گره میزنم
شروع میکنم:
” استغفرالله ربی و اتوب علیه ” اما مگر
معصیت های من با یک دور تسبیح پاک میشود؟
تو نگاهم کردی،گناه کردم..گفتی : توبه کن !
اما نکردم… گفته بودی :
” شما را نیافریدم مگر برای عبادت “
در حالی که دوباره توبه شکستم …
اما تو باز هم روزی ام را نبریدی …
خندیدم و شکر نگفتم :
سالم بودم و سجده نکردم
اما بعد از هر قطره اشک شکایت کردم …
باز نگاهم کردی و خندیدی
ناشکرتر از من نیافریدی، نه؟؟؟؟
“سُبحانَکَ یا سَیِّدی، یا مَولی “
” اَجِرنا مِنَ النارِ یا مُجیر”
ای مولای من معصيت هايم بسيار است
اما تو آن بخشندهء مهربانی
” یا رَفیقَ مَن لا رَفیقَ لهُ “
” یا حَبیبَ مَن لا حبیبَ لَه “
جز خودت چه کسی رفیقم خواهد شد؟
” من که جز تو کسی را ندارم “
اگر تو هم نبخشی به چه کسی پناه ببرم؟
” تنها پناه بی پناهان “
?الهی العفو?
#یاصاحب_الزمان_عج
#یاصاحب_الزمان_عج❤️
?براے وصل تو امن یجیب میخوانم
سرود غم ز دل بی شڪیب میخوانم
?براے آمدنٺ انتظار ڪافی نیسٺ
همیشہ ذڪر غم و یا حبیب میخوانم
?گناه ڪردم و عاشق شدم بہ دنیا من
بہ باغ یخ زده چون عندلیب میخوانم
?بہ روزگار پر از درد و طعنہ و ڪینہ
بہ زادگاه خودم چون غریب میخوانم
?چو آدمی شده ام ڪز بهشت بیرون اسٺ
بہ یاد عطر تو از بوے سیب میخوانم
?علاج دل بہ ڪجا جز تو من بہ دسٺ آرم
طبیب من تو بیا یا طبیب میخوانم
?تو ڪیمیا شده اے من ولی چہ سرگردان
شدم ز چشم تو من بی نصیب میخوانم
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــ
ادای دین
?ادای دین?
محمّد بن ابی عمیر از شیعیان پاکی است، که اموالش از دست رفت و فقیر شد. او از مردی ده هزار درهم طلبکار بود که توانایی پرداخت آن را نداشت تا این که منزل خود را فروخت و پول آن را نزد محمّد بن ابی عمیر آورد.
محمّد پرسید: این پول برای چیست؟
او در جواب گفت: طلبی است که از من داری.
محمّد گفت: ارث به تو رسیده است؟
گفت: نه، ملکی فروخته ای؟ نه، پس این پول را از کجا به دست آوردی؟
مرد بدهکار گفت: منزل خود را فروختم تا این که دینم را ادا کنم. محمّد گفت: امام صادق علیه السلام فرمود:
مرد به خاطر قرضی که دارد از منزلش بیرون نمی رود.(خانه اش را نمی فروشد)
آن گاه گفت: پول خود را بردار، واللَّه! من در حال حاضر نیازمند یک درهم هستم امّا این پول را هرگز نخواهم گرفت.(1)
2. وسایل الشیعه، ج 13 ، ص 95
آیت الله بهجت (ره):
?آیت الله بهجت (ره): آیا شما را به دردتان و دوایتان خبر ندهم؟ درد شما گناهان است و دوای شما استغفار
با #خدا بساز، خدا کار رو درست میکنه