#زندگینامه_شهید_عبدالله_اسکندری #قسمت_اول
#سرّسر
نویسنده:نجمه طرماح
#زندگینامه_شهید_عبدالله_اسکندری
#قسمت_اول
باغ های انار و خرمالوی قصرالدشت میوه داده بود. کوچه باغ ها یکی در میان پر بود از خانه های قدیمی و ویلایی، با حیاط های بزرگ و یک حوض پر از آب وسطشان و اتاق هایی که با هفت هشت پله، بالاتر از سطح حیاط، دور تا دور خانه را احاطه کرده بودند. باغ هایی که صاحبانشان همین اهالی اصیل قصرالدشت بودند. شوق آزاد شدن حجاب، به من و همسالانم شخصیت بخشیده بود. این برایم لذت بخش تر از سال گذشته و کلاس پنجم ابتدایی و قبل تر از آن بود که مجبور بودیم بدون حجاب سرکلاس بنشینیم، خصوصا وقتی خبر می آوردند از اداره فرهنگ که بازرس آمده و سرکلاس ها می آید. خدا می داند که چقدر معذب بودم زیر بار سنگین نگاه نامحرم. پدر و مادرم بعد از نه سالگی همیشه در گوش من و سیمین می خواندند که سن تکلیف یعنی سن پوشش در مقابل نامحرم و رعایت حلال و حرام خدا.
تکلیفم را با خودم نمی دانستم. حرف مادر و پدر را در اولویت بگذارم یا ضربه محکم چوب و ترکه ناظمی که بر سر دخترهای محجبه فرود می آمد.
دست سیمین در دستم بود و با قدم های تند، خودمان را به امامزاده شاه قیس می رساندیم تا با اتوبوس راهی مدرسه شویم. بعد از چند روز کلنجار با برادر و پدرم اجازه داشتیم به مدرسه راهنمایی، که چند ایستگاه بالاتر از محله مان بود، برویم. حق داشتند نگرانم آن باشند.
ادامه دارد….
??????
رهبرم سلام
رهبرم سلام
نمازت قبول…
چه کردند بادلت که اینگونه اشک هایت میریزد
چه کردند که مابین نمازت مکث میکنی و بغض هایت را میخوری
چه کردند با مولایمان که اینگونه بالای سر علمدارش اشک میریزد
رهبرم مبادا دلت بلرزد باور کن اینها شعار نیست
ماهمه جانمان رابرایت خواهیم داد
سردارم بلند شو
بلند شو که رهبرم تنهاشد
سردارم بلندشو بااقتدار جلوی اقایمان بایست
بگذار هنوز هم دلش گرم نگاهت باشد
چه کرده ای، ای سردار
ملتی را داغدار کرده ای
پاشو بادستهایت اشک های رهبرم راپاک کن
پاشو دور علی را حرامیان گرفته اند
بلند شو
جیگرمان اتش گرفته است
رهبرم اشک هایت راپاک کن
من به فدای بغض هایت مبادا احساس تنهایی کنی
رهبرم چه زیبا با معبودت درددل کردی
چه زیبا نمازی بر پیکر علمدارت خواندی
من به فدای اشک های سوزانت
گریه نکن مولایم ماهنوز تای پای جان کنارت ایستاده ایم
رهبرم نمازت قبول
برای تسلّی دل رهبرم در حد توانت صلوات بفرست ?
پیامبر اکرم
پیامبر اکرم
الا انه الغراف من البحر العميق .
آگاه باشيد که مهدي (عج) نهري خروشان از اقيانوسي بيکران است .
بحارالانوار/ ج37/ ص213
انتظار مداوم ظهور آنحضرت"
⭕️ “انتظار مداوم ظهور آنحضرت”
☑️ یکی از وظایف شیعیان، پیوسته منتظر آن حضرت بودن است و هر لحظه خود را برای آن واقعه عظیم آماده سازد. خداوند در قرآن هدف از خلقت انسان را عبادت میداند.
?و پیامبر درتفسیر این آیه میفرمایند:
برترین عبادت ها، انتظار فرج است.
? منبع : مکیال المکارم - ج ۲
?تلنگر :
خود را محک بزنیم، واقعا چقدر منتظریم؟
#وظایف_منتظران
امام جعفرصادق (علیهالسلام)
✍️امام جعفرصادق (علیهالسلام)
سخاوتمندترین مردم آن کسی است که جان و مال خود را جوانمردانه در راه خدای متعال تقدیم نماید.
?مستدرک، ج ١١، ص۸╭─═ঊঈ??ঊঈ═─╮
بسم الله القاسم الجبارین...
بسم الله القاسم الجبارین…
آن مرد جان ما بود…
پدری برای یتیمان…
پناهی برای آوارگان…
امنیت برای منطقه مان…
وجودش آرامش بود…
صلابتی داشت حرفهایش…
عمق نگاهش هزاران هزار امید بود…
تفکرش آزادی و آزادگی…
مهربانی اش بی مثال…
غرورش که تن رستم و سهراب را میلرزاند…
دشمن ترسان بود از وجودش و دوست غرق در شادی و سرور…
چه بگویم ک عظمت و منش پهلوانانه اش را نشان دهد؟
کلمات در پیش بزرگی و مردانگی اش کم می آورند…
چه کلمه ایی میتواند به زیبایی ذوالفقار علی، باشد…
چه کلمه ای پر غرورتر و باعظمت تر از نام مالک اشتر…
افتخار بود برای ایرانِ عزیز
حرفش حق
و کلامش حجت بود.
دلش پرمیکشید برای شهادت…
دلمان گرم بود به بودنش…
چه کسی باور میکرد خبر شهادت مالک اشترِ سیدعلی را؟
و دستی که جا ماند…
آه که این دست، عجب حکایتی دارد… ?