همنشینی و شکل گیری شخصیت
?همنشینی و شکل گیری شخصیت
✍️علامه ذوالفنون #حسن_زاده_آملی
?همنشینی مؤثر است . مصاحبت اثر دارد. نفس انسانی خوپذیر است. انسانی که با انسانی مدتی به سر برده است می بینی چنان از یکدیگر خو گرفته اند که احوالات هر یک حکایت از دیگری می کند؛ بلکه مطلقا همنشینی اثر دارد.
?مثلا شاگرد بر اثر مصاحبت با استاد، از سیرت و خوی استاد حکایت می کند و همچنین فرزند از پدر که «الولد سر ابیه » به قول خواجه عبدالله انصاری:
دود از آتش چنان نشان ندهد و خاک از باد که ظاهر از باطن و شاگرد از استاد
?غرض، این که مصاحبت مطلقا مؤثر است؛ حتی در حیوانات،بلکه در جمادات به قول شیخ اجل سعدی:
گِلی خوشبوی در حمام روزی
رسید از دست محبوبی به دستم
بدو گفتم که مُشکی یا عبیری
که از بوی دلاویز تو مستم
بگفتا من گِلی ناچیز بودم
ولیکن مدتی با گُل نشستم
کمال همنشین در من اثر کرد
وگرنه من همان خاکم که هستم
?حالا این معنا را بالا ببرید؛ در مصاحبت با ملکوت عالم، با حقیقت عالم، با خدای عالم در نظر بگیرید. اگر چنین توفیقی پیدا کردیم که توانستیم همواره و در همه حال “عندالله” حضور داشته باشیم، چه خواهیم شد؟! خوشا به حال کسانی که همواره مصاحبت با خدایشان دارند، جلیس و انیس آنان خدایشان است.
?آن هایی که همنشینی با خداوند عالم دارند، کسانی هستند که اسمای جمالی و جلالی خداوند سبحان در ایشان رسوخ کرده است. جوادند، رحیمند، عطوفند، عالمند و همچنین دارای دیگر اسماء الله هستند.
?دروس معرفت نفس، درس شانزدهم، (صفحه ۵۴)
طالب سرّ
?طالب سرّ
?
دل به دست یار دادن کار آسان است؛نیست
داستان عشق با افسانه یکسان است؛ نیست
?
هر که نام او تَهمتَن آمده در روزگار
میتوان گفتن چو رستم مرد میدان است؛ نیست
?
مأمنی جز آستان عشق گویی هست؛ نیست
درد عاشق را بجز معشوق درمان است؛ نیست
?
زنده ی پاینده آیا مرده ی او نیست؛ هست
مرده ی زنده مگر ای دوست انسان است؛ نیست
?
سر بباید داد تا دل درج سرِّ حق شود
طالب سرّش ز سردادن هراسان است؛ نیست
?
نقد جان آمد بهای اِشترای قرب دوست
نعمت قربش مگر ای خواجه ارزان است؛ نیست
?
شبروان را رحمتی کاندر سفرهای شب است
وحشتی از رحمت خار بیابان است؛ نیست
?
در شبی ازصورت عقرب حسن با خویش گفت
ای کم از عقرب تُرا این قلب؛ رخشان است؛ نیست
?
?دیوان اشعار علامه ذوالفنون #حسن_زاده_آملی ص ۴٧ (ذوالقعده ۱٣٨٨هـ . ج)
پیشنهاد دانلود و #مطالعه_کتاب (مِصْباحُ الشّریعَة و مِفْتاحُ الْحَقیقَة) رهنمودهای امام صادق(علیه السلام)
?پیشنهاد دانلود و #مطالعه_کتاب
(مِصْباحُ الشّریعَة و مِفْتاحُ الْحَقیقَة)
رهنمودهای امام صادق(علیه السلام)
✍️مترجم: عباس عزیزی
?این نوشتار یک صد باب دارد که در این یک صد باب راه نزدیکی به خدای متعال را بیان می دارد و در ضمنِ بیان این نکات؛ راهنمایی هایی درباره مسائل مختلف زندگی و دستورات دینی دارد. یکصد موضوع در یکصد باب عرفانی؛ عبادی، اخلاقی و اجتماعی
?آنچه باعث شده است این کتاب بسیار مورد توجه و گاه نقد قرار بگیرد محتوایی است که در این کتاب نهفته است . نوشتاری دربردارنده نکته های ناب اخلاقی در کنار معارف توحیدی و بیان مراحل سیر و سلوک ، ویژگی های مراتب ایمان که این مراتب بسیار عمیق بیان شده است و مرزهای این سیر و سلوک با عرفانهای دروغین دیگر به بیان عالی مشخص شده است.
✅سید بن طاووس؛ شهید ثانی ؛فیض کاشانی ؛ کفعمی؛ میرزا حسین نوری طبرسی؛ سید حسین قزوینی؛ شیخ حسن مصطفوی؛ سید هاشم بحرانی ، ابن فهد حلی، سید علی خان؛ لاهیجی و حضرت امام(ره) در کتاب های اخلاقی و عرفانی خویش؛ احادیثی را از این خزانه پر مایه نقل کرده اند و انتساب این کتاب را به امام صادق (ع) پذیرفته اند.
?سید بن طاووس در کتاب خود؛ امان الاخطار آورده است: باید مسافر با خود همراه دارد کتاب مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه را که از امام صادق (ع) است؛ زیرا این کتاب، کتابی لطیف و شریف در بیان راه سلوک به طرف خداوند متعال و توجه به سوی او و راهنمای دستیابی به اسرار سیر و سلوک می باشد و اسرار مطویه در خود را در اختیار و دسترس خواننده می گذارد و خلاصه کلام این کتاب کثیر المعنی و قلیل اللفظ است.
#شرح_نهج_البلاغه (شرح حکمت۵٧ )
#شرح_نهج_البلاغه
(شرح حکمت۵٧ )
?امام(ع) در این گفتار کوتاه و حکمت آمیز به اهمیت قناعت اشاره کرده مى فرماید:
?الْقَنَاعَةُ مَالٌ لاَ یَنْفَدُ
قناعت؛ مالى است که هرگز تمام نمىشود
?قناعت یعنی حالتى که انسان با داشتن آن به حد اقل ضروریات زندگى مى سازد و به دنبال زرق و برق و اضافاتى که فکر و وقت انسان را پیوسته به خود مشغول مى دارد و آلوده انواع محرمات مى کند نمى رود.
داشتن این روحیه به منزله ثروت پایان ناپذیر است، چرا که انسان را از تمام ثروت هاى دنیا بى نیاز مى سازد؛ همواره سربلند زندگى مى کند و با عزت و آبرو ادامه حیات مى دهد. دست نیاز به سوى دیگران دراز نمى کند و عمر خود را در مسیر تشریفات و تجملات بر باد نمى دهد
?در خطبه ۱٩٢ نیز امام در میان اوصاف انبیا این وصف برجسته را شمرده بود:
?[مَعَ قَنَاعَة تَمْلاَُ الْقُلُوبَ وَالْعُیُونَ غِنًى]آنها داراى قناعتى بودند که دل ها و چشم ها را پر از بى نیازى مى کرد. در جای دیگری فرمود: من در جستجوى توانگرى برآمدم ولى آن را جز در قناعت نیافتم زیرا حرص، غالب توانگران را راحت نمى گذارد، بنابراین قناعت پیشه کنید تا غنى شوید
? سرچشمه بسیارى از نارضایى هاى مردم و شکایت آنها از وضع زندگى کمبودها و فقر نیست، بلکه گاه مى بینیم همه چیز دارند اما باز ناله و فریاد مى کنند. عامل اصلى آن عدم قناعت و توقعات بى حد و حساب است و اگر همگى به مقدار نیاز قانع باشند آرامش بى مانندى در جامعه حاکم مى شود و بسیارى از پرونده هاى جنایى و تجاوز بر اموال برچیده خواهد شد و کرامت انسانى و پاکى دامان از گناه فراهم مى شود
#شرح_نهج_البلاغه (شرح حکمت۵٧ )
#شرح_نهج_البلاغه
(شرح حکمت۵٧ )
?امام(ع) در این گفتار کوتاه و حکمت آمیز به اهمیت قناعت اشاره کرده مى فرماید:
?الْقَنَاعَةُ مَالٌ لاَ یَنْفَدُ
قناعت؛ مالى است که هرگز تمام نمىشود
?قناعت یعنی حالتى که انسان با داشتن آن به حد اقل ضروریات زندگى مى سازد و به دنبال زرق و برق و اضافاتى که فکر و وقت انسان را پیوسته به خود مشغول مى دارد و آلوده انواع محرمات مى کند نمى رود.
داشتن این روحیه به منزله ثروت پایان ناپذیر است، چرا که انسان را از تمام ثروت هاى دنیا بى نیاز مى سازد؛ همواره سربلند زندگى مى کند و با عزت و آبرو ادامه حیات مى دهد. دست نیاز به سوى دیگران دراز نمى کند و عمر خود را در مسیر تشریفات و تجملات بر باد نمى دهد
?در خطبه ۱٩٢ نیز امام در میان اوصاف انبیا این وصف برجسته را شمرده بود:
?[مَعَ قَنَاعَة تَمْلاَُ الْقُلُوبَ وَالْعُیُونَ غِنًى]آنها داراى قناعتى بودند که دل ها و چشم ها را پر از بى نیازى مى کرد. در جای دیگری فرمود: من در جستجوى توانگرى برآمدم ولى آن را جز در قناعت نیافتم زیرا حرص، غالب توانگران را راحت نمى گذارد، بنابراین قناعت پیشه کنید تا غنى شوید
? سرچشمه بسیارى از نارضایى هاى مردم و شکایت آنها از وضع زندگى کمبودها و فقر نیست، بلکه گاه مى بینیم همه چیز دارند اما باز ناله و فریاد مى کنند. عامل اصلى آن عدم قناعت و توقعات بى حد و حساب است و اگر همگى به مقدار نیاز قانع باشند آرامش بى مانندى در جامعه حاکم مى شود و بسیارى از پرونده هاى جنایى و تجاوز بر اموال برچیده خواهد شد و کرامت انسانى و پاکى دامان از گناه فراهم مى شود
کشتی سوراخ ما....
?کشتی سوراخ ما….
✍️استاد #علی_صفایی_حائری
?کسانی که معاشر ما و امانات الهی در دست ما بوده اند و باید متحول می شدند،باید به غنایی در وجود می رسیدند باید دیوارهای وجود و محدودیت هاشان می ریخت، ما این ها را آن چنان محدود و صغیر و حقیربار آوردیم، که با کمترین چیزی شاد می شوند و از کمترین چیزی رنج می برند.
?این داستان مهمی است. حکایت حال ماست… بنشینید و از خود جمع بندی کنید، یک عمر، یک سال، نمی دانم یک روز و اگر اهل دقت و تامل هستید، لحظه های تان را برسی کنید. تَهِ جوال را بیرون بکشید و ببینید چه کرده اید؟ و چه جمع آوری کرده اید؟…
?تنها این نیست که بنویسیم چند تا غیبت کرده ایم. چند تا نگاه به نا محرم کرده ایم، که این ها خوبی های ماست! به خدا قسم! آن چه ما را غرق می کند، همان کشتی های طاعات ماست، که سخت سوراخ است. و ما نمی توانیم بر این کشتی ها سوار شویم تا از دریاها بگذریم!
? فوز سالک ، (ص۲۰۱)