#امیدت_به_خدا_باشد
#امیدت_به_خدا_باشد
مـردی از اولیاء الهی ، در بیابـان گم شده بــود . پـس از سـاعـت هـا ســردرگـمی و تشنگی ، سر چاه آبی رسید. وقتی قـصد کرد تا از آب چاه بنوشد . متوجه شد که ارتفاع آب خیلی پایین است و بدون دلو وطناب نمیتوان از آن #آب کشید. هرچه گشت وسیله ای برای آب کشیدن از چاه پیدا نکرد
لذا روی تخته سنگی دراز کشید و بیحال افتاد. پس ازلحظاتی یک گله آهو پدیدار شد و بر سر چاه آمدند. بلافاصله ، آب از چاه بیرون آمد و همه آن حیـوانات از آن نوشیدند ورفتند. با رفتن آنها، #آب_چاه هـم پـایین رفت!
او با دیـدن این منظره ، دلـش شکست و رو به آسمـان گفت خـدایـا می خواسـتی بـا همان چشمی که به آهـوان نگاه کردی به من هم نگاه کنی!
همـان لحظـه #ندا آمد: ای بنـده من ، تـو چشمت به دنبـال دلو و طناب بود ، بایـد بــروی و آن را پـیـدا کـنی . امـا آن زبـان بسته ها امـیدی بـه غیـر از مـن نـداشتند لذا من هم به آنها آب دادم…
#مومن_باید_شوخ_باشد
#مومن_باید_شوخ_باشد
شهـیـد مـطهـری میفـرمـود خـدای متـعال دوست می دارد مـردمی را کـه وقـتی در جمع دیگـران می نشینند عبوس نیستند، بلکه با مردم خوش و بش و شـوخی می کنند ، به اصطلاحِ دیگـر ادخال سرور در قلب #مؤمنین می کنند
میدانیم که بعضی از مؤمنینِ معمولی ما جزء آدابشان این است که کأنه یک نـوع تکبـری بر همه مـردم دارند که ما مـؤمـن هستیم و چنان ، به اینکه همیشه عبوس کننـد ، چـهره شـان را بگـیـرند ، به مـردم بی اعـتنایی کنند ، یعـنی همـه شمـا اهل جهنم هستید ، همه شما مورد خشم خدا هستید و مورد خشم من ؛ در صورتی که این برخلاف دستور #اسلام است…
روایت است که خدا دوست دارد مؤمنی را که وقـتی در مـیـان جمـع است ، بـرای اینکـه دیگـران را مـسـرور کـنـد سخـنـان خوشحال کننده می گـوید ولی وقتی که تنها می ماند به فکـر و اندیشـه فـرو می رود و #عبرتها به نظرش می آید
#نقاشی_فرشته_و_شیطان
#نقاشی_فرشته_و_شیطان
حاکم ماهرترین نقاش رامامور کرد که در مقـابل مبلغی زیـاد ، از فـرشته و شیطان تصـویری بکـشد کـه به عنـوان آثار هنری زمانش باقی بماند
نقاش به جستجو پرداخت که چـه بکشد کـه نمـاد #فرشته باشـد؟ چـون فـرشتـه برایش قابل رویت نبود ، کـودکی خوش چهره و معصوم را پیدا کرد و تصویر او را کشـید تا اینکـه تصـویری بسیـار زیـبـا آماده شد که حاکم و مردم به زیبایی آن اعتراف کردند
نقاش به جاهای بسیاری میرفت، تا کسی را پیدا کند که نماد چهرهی شیطان باشد و به هر زنـدان و مجـرمی مراجعه نمـود، اما تصـویر مورد نظرش را پیدا نمی کرد چـون همـه #بندگان خدا بـودند هـر چند اشتباهی نمودہ بودند
سالها گذشت امـا نقاش نتوانست تصویر مورد نظر را بیابد، زمانی رسید که حاکم احساس کرددیگر عمرش نزدیک است به نقاش گفت هر طور که شده این طرح را تکمیل کن تا در حیاتم این کار تمام شود
نقـاش دوباره گـشت تا یـک مجـرم زشت چهـره و مست با مـوهایی درهـم ریخـته را در گوشه ای از شهـر یافت . در مقـابل مبلغی ناچیز اجازہ گـرفت نقاشیش را به عنوان #شیطان رسـم کند ، او هم قبول نمود
نقاش متـوجه شد که اشک از چشمان او میچکد . از او علت را پرسیـد؟ گفـت من همان بچهی معصومی هستـم که تصویـر فرشته را از مـن کشیدی ، امـروز اعمالـم مرا به شیطان تبدیل نموده . اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
#احمق_ترین_مردم
#احمق_ترین_مردم
سلطان محمود غـزنوی دستور داد بود تا بگـردنـد و یـک نفر را کـه در #حماقت از دیگران گوی سبقت را ربوده است ، پیدا کنند و به خدمتش بیاورند
ملازمان مدتها گشتند تا بر حسب اتفاق شخصی را دیـدنـد کـه بـر شـاخه درختی نشسته است و با تبـری در دست به بیـخ شاخه میزند تا آن را قطع کند
با خـود گـفتند از ایـن شـخـص احمـق تر یافت نمیشود . او را گـرفـتند به خـدمت #سلطان بردند و عمل احمقانه اش را در مقابل خودش برای سلطان بازگـو کردند
آن شخـص گـفت احمـق تر از من سلطان است کـه با دست خودش با تیشه #ظلم و تـعدی ، رعـیت خـود را که بنیاد و بیخ درخت حکومتش هستند ، قطع میکند
#اثر_محبت_اهل_بیت
#اثر_محبت_اهل_بیت
یکی از چیـزهایی که انسان را در قبـر از عـذاب و ناراحـتی نجـات می دهــد و از همـه اعـمـال کـارسـازتـر است ، #مـحبت اهلبیت عصمت و طهارت علیهـم السلام است . حضـرت امـام رضـا علیـه السـلام فرمود از مواردی که به زیارت زائرم می آیم شب اول قبر اوست
محـدث قمی در کتاب مفاتیح نقل میکند شخصی پـس از مـرگ به خـواب یکی از علما آمـد . عالم از او پرسیـد چـگونه در راحتی به سر میبری حال آنکه باید دچار درد و شکنجه باشی؟
شخـص گنهکار در پاسـخ گـفت تا دیشب در #عذاب می سـوختـم و قبـرم مملو از آتش بود ، ولی از دیشب تا کنـون عـذاب بطور مـوقت از قبـرستان برداشـته شـده زیرا ، حضرت سید الشهداء علیه السلام، دیشب سه بار به دیدن یک بانوی محترم آمد
عالم به جستجوو تحقیق درباره این بانو پرداخت ، تا همسر او را پیدا کرد . از او پرسید همسر شما چه اعمال نیکی انجام میداد که #امام_حسین_علیه_السلام به دیدنش آمده است؟!
مرد مقداری ازاعمال همسرش را برشمرد که از جمله آنها این بود که او بر خواندن زیارت عاشورا مـداومت داشته است …
#بیمارستان_اعصاب_و_روان
#بیمارستان_اعصاب_و_روان
برای مـلاقات فردی به یکی از بیمارستان هـای روانی رفتـیـم . بیـرون بیمـارسـتان غلغله بود. چند نفر سر جای پارک ماشین دست به یقه بـودند . چنـد راننده مسافر کِش سـر مسافـر با هـم #دعوا داشتند و بستـگان همـدیگر را با بـد و بیـراه مـورد لطف قرار میدادند
وارد حیاط بیمارستـان که شدیم ، دیدیم جاییاست آرام و پُر دِرَخت بیماران روی نیمکـت هـا نشسـته بودنــد و با ملاقــات کنندگان گفت و گو می کردند
بیماری از کنار ما بلند شد و با کمال ادب گـفت مـن مـیـروم روی #نیمکت دیگـری مینشینم تا شما راحتتر بتوانید صحبت کنید
پروانه ی زیبایی روی زمـین نشسته بود. بیمـاری پروانه را نـگاه می کـرد و نگـران بودکه زیر پا له نشود. آمد آهسته پروانه را بـرداشـت و کـف دستـش گـذاشـت تـا #پرواز کند و برود. من بالاخره نفهمیدم بیمارستان روانی این ور دیوار بود یا آن ور دیوار …