قرآن کریم به مقتضای آسمانی و الهی بودن، شایستۀ احترام و تکریم است؛
کتاب بزرگی که عظمت آن از عظمت خداوند نشأت گرفته است. قرآن تجلی آشکار پروردگار است.
امام علی(علیه السلام) می فرماید: «فَتَجَلَّى لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِي كِتَابِهِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونُوا رَأَوْهُ؛[۱] خدای سبحان در کتابش خود را آشکار کرد، بی آن که او را ببینند.»
حضرت امام خمینی(رحمة الله علیه) ضمن بزرگ شمردن قرآن، همواره آن را در ظاهر و باطن حفظ می کرد. یکی از نزدیکان ایشان می گوید: «گاهی به دلایلی قرآن هایی را در کیف دستی به محضر امام می بردیم. در دفعات اولیه اتفاق افتاد که بدون توجه، قرآن را نیز همراه با چیزهای دیگر از کیف بیرون آورده، روی زمین می گذاشتیم. امام که مراقب بودند، می فرمودند: «قرآن را روی زمین نگذارید!» و بلافاصله دست شان را جلو میآوردند، آن را می گرفتند و روی میز می گذاشتند.»[۲]
از مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبایی(رحمة الله علیه) و نیز مرحوم شهید مرتضی مطهری(رحمة الله علیه) نقل شده که وقتی مرحوم آیتالله شیخ محمدتقی آملی در نجف اشرف مشغول تحصیل بود، یک شب به خاطر خستگی به بالشی که پشت سرش بود، تکیه داد و قرآن تلاوت کرد. فردا خدمت استاد اخلاقش مرحوم آیتالله میرزا علیآقا قاضی رفت. استاد بی مقدمه فرمود: «موقع تلاوت قرآن، خوب نیست که به بالش تکیه دهید.»[۳]
حضرت آیتالله شیخ محمدتقی آملی(رحمة الله علیه) می فرمود که من در بحث فقه آیتالله سید علیآقا قاضی; شرکت می کردم. روزی از ایشان سؤال کردم (آن روز هوا بسیار سرد بود): «با خواندن قرآن کریم آفاق برای عده ای باز می شود و غیب و اسرار برای آن ها تجلّی می کند؛ در حالی که ما قرآن می خوانیم و چنین اثری نمی بینیم!» مرحوم قاضی مدت کوتاهی به چهرۀ من نظر کرد و سپس فرمود:
«بلی؛ آن ها قرآن کریم را تلاوت می کنند و با شرایط ویژه، رو به قبله می ایستند، سرشان پوشیده نیست، کلامالله را با هر دو دست شان بلند می کنند و با تمام وجود به آن چه تلاوت می کنند توجه دارند و می فهمند جلوی چه کسی ایستاده اند؛ امّا تو قرآن را قرائت می کنی، در حالی که تا چانه ات زیر کرسی رفته ای و قرآن را روی زمین می گذاری!»
آیتالله شیخ محمدتقی آملی(رحمة الله علیه) می گفت: «بلی؛ من همین طور قرآن می خواندم و زیاد به قرائت آن می پرداختم؛ مثل این که مرحوم قاضی با من و مراقب و ناظر وقت قرائتم بوده است. بعد از این ماجرا با تمام وجود به سویش شتافتم و ملازم جلسه هایش شدم.»[۴]
يكى از راه هاى ترويج انس با قرآن، احترام و بزرگ داشت حاملان قرآن است. حمايت و تشويق قهرمانان قرآنی و احترام به قاریان، حافظان، اساتيد و مفسران قرآن، نقش بسزايى در گرايش مردم، بهويژه جوانان به قرآن دارد. بی شک اگر در نظام اسلامى ما يک دهم هزينه ها، حمايت ها و تشويق هايى كه نثار ورزشكاران، فوتبالیست ها و قهرمانان ورزشى كشور مى شود، به قهرمانان قرآنى اختصاص مى يافت، رویکرد مردم به قرآن شرايطى بسيار بهتر و متفاوت با امروز می داشت!
مقام معظم رهبرى كه خود اهميت این مساله را به خوبى دريافته و احترام ايشان به قهرمانان قرآنى مثال زدنى است، مى فرمايد: «اگر بخواهيد قرآن در خانه ها، بين بچه ها، بين بزرگ ها، بين زن ها و مردها رواج پيدا كند، بايستى قهرمانان قرآنى را احترام كنيد. اين است كه ما به اين ها احترام مى كنيم. اين ها حاملان قرآن اند. اين ها عزيزند. زبان اين ها عزيز است. لب ها و دل هاى اين ها عزيز است؛ چون با قرآن مأنوس است. جان ما به قربان قرآن!»[۵]
پی نوشت:
[۱]. صبحی صالح، نهجالبلاغه، خطبۀ ۱۴۷.
[۲]. مصطفی وجدانی، سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی;، ج ۵، ص ۶۹.
[۳]. علیاکبر دیلمی، انس با قرآن، ص ۶۲.
[۴]. صادق حسن زاده، اسوۀ عارفان، ص ۲۶ ـ ۲۵.
[۵]. مؤسسۀ فرهنگی قدر ولایت، قرآن كتاب زندگى در آينۀ نگاه رهبر معظم انقلاب، ص ۱۶۲.