اهمیت تبلیغ در سیره نبوی
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از آغاز رسالت خویش تا واپسین روزهای حیات به امر مهم تبلیغ مبادرت ورزیدند. اولین خطابه رسمی پیامبر (صلی الله علیه و آله) در دعوت عمومی از کوه صفا بر بالای سنگ بلندی آغاز شد.[۱]
تبلیغ پیامبر در طول دوران رسالت هرگز تعطیل نشد و حتی آن حضرت در دوران تبعید در شعب ابی طالب، مردم را به اسلام دعوت می نمود.[۲]
سفرهای تبلیغی پیامبر به شهرهای اطراف مانند طائف،[۳] اعزام مبلغانی مانند مصعب بن عمیر به یثرب،[۴] و تبلیغ در ایام ویژه مانند ایام حج، شاهد اهمیت این امر است.
قرآن کریم مهم ترین وظیفه پیامبر را تبلیغ و رساندن پیام الهی به مردم می شمارد: «ان علیک الاّ البلاغ».[۵] نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «انّما انا مبلِّغ والله یهدی؛[۶] من تنها ابلاغ کننده هستم و خداوند هدایت می کند.»
قرآن کریم در یک اصل کلی می فرماید:
«و من احسن قولاً ممّن دعا الی الله و عمل صالحاً و قال انّنی من المسلمین؛[۷] و کیست خوشگفتارتر از آن کسی که به سوی خدا دعوت نماید و کار نیک کند و بگوید من از مسلمانانم.»
مراد از «من احسن قولاً»، شخص رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است، هر چند لفظ احد عمومیت دارد و شامل همه کسانی می شود که به سوی خدا دعوت می کنند. اما در بین داعیان ممکن است افرادی یافت شوند که برای رسیدن به هدف فاسد به سوی خدا دعوت کنند و روشن است که چنین دعوتی احسن القول نیست. از این رو دنبال آیه شرط «و عمل صالحاً» را اقامه نموده است. عمل صالح کشف می کند که صاحب آن نیت صالح دارد. عمل صالحی که دلالت بر اعتقاد حق و التزام به آن نداشته باشد، احسن القول نیست. از این رو شرط سوم آورده «و قال انّنی من المسلمین»، اعتنا به اسلام داشته باشد. «قال» به معنای رأی و اعتقاد است.[۸]
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «خیار امّتی من دعا الی الله تعالی وحبَّب عباده الیه؛[۹] برگزیدگان امت من کسانی هستند که به سوی خدای تعالی فرا می خوانند و بندگانش را محبوب او می سازند.» در بیان دیگر فرمودند: خداوندا، به جانشینانم رحم کن؛ «اللهم ارحم خلفائی.» پرسیدند: جانشینان شما چه کسانی هستند؟ فرمودند: «الذین یبلّغون حدیثی وسنّتی ثم یعلّمونها امّتی؛[1۰] کسانی که گفتار و کردار مرا تبلیغ می کنند و آنها را به امت من می آموزند»
برخی تعابیر به کار رفته در کلمات نورانی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در زمینه اهمیت تبلیغ و ترویج دین و حقوق مبلغ عبارت اند از:
۱. بهترین مردم: «المعلّمون خیر الناس کلّما اخلق الذکر جدّوده؛[1۱] آموزگاران بهترین مردم اند. هرگاه یاد خدا کهنه شود، آن را تجدید و احیا می کنند.»
۲. مورد غبطه انبیا و شهدا:
الا احدثکم عن اقوام لیسوا بانبیاء ولا شهداء یغبطهم یوم القیامة الانبیاء والشهداء بمنازلهم من الله علی منابر من نور، قیل: من هم یا رسول الله، قال: هم الذین یحببون عباد الله الی الله ویجبون الله الی عباده؛[1۲]
آیا به شما خبر دهم از مردمانی که از انبیا و شهیدان نیستند، اما روز قیامت آنان به جایگاه اینان غبطه می خورند که بر منبرهایی از نور قرار دارند. گفته شد: یا رسول الله! آنان کیستند؟ فرمود: افرادی که خدا را در نظر مردم و مردم را در نظر خدا محبوب سازند.
۳. ثواب آزادی برده: «من دعا عبداً من شرک الی الاسلام کان له من الاجر تعلق رقبه من ولد اسماعیل؛[1۳] هر کس بنده ای را از شرک به اسلام فرا خواند، برای او مزدی مانند آزاد ساختن بنده ای از فرزندان اسماعیل است.»
۴. شرکت در ثواب متعلّم: «من علّم علماً فله اجرمن عمل به لا ینقص من اجر العامل؛[1۴] هر کس دانشی را به دیگران بیاموزد، برای اوست پاداش آنکس که بدان عمل کند، بدون آنکه از پاداش عملکننده کم شود.»
پی نوشت:
[۱]. جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ص ۲۱۷.
[۲]. ابن هشام، السیرة النبویة، ج ۱، ص ۳۵۴.
[۳]. همان ج۲، ص۴۱۹.
[۴]. همان ج۲، ص۴۳۴.
[۵]. شوری: ۴۸.
[۶]. مسند ابن حنبل، ج۶، ص۳۳۳، ش۱۶۹۳۴؛ کنزالعمال، ج۶ ، ص۳۵۰، ش۱۶۰۰.
[۷]. فصلت: ۳۳.
[۸]. محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۷، ص۵۹۴.
[۹]. کنزالعمال، ج۱۰، ص۱۵۲، ش۲۸۷۷۹.
[1۰]. الامالی، طوسی، ص ۳۶۹، ح ۷۹۱؛ بحار الانوار، ج ۱، ص ۱۵۷، ح۳۰.
[1۱]. الفردوس بماثور الخطاب، ابن شجاع الدیلمی، ج۴، ص۱۹۳، ش۶۵۹۷.
[1۲]. بحارالانوار، ج ۲، ص ۲۴۱؛ کنز العمال، ج ۳، ص ۷۵۱، ش ۵۵۶۵.
[1۳]. التبلیغ فی القرآن والسنه، محمدی ری شهری، ش ۵۳.
[1۴]. سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۸۸