دو درس مهم از عاشورا
شجاعت
وقتی شب عاشورا شد و حضرت اباعبدالله اصحاب را فراخواندند و از کشته شدن آنها به سخت ترین روش ها توسط شقی ترین انسان ها در روز عاشورا خبر دادند، و فرصت و مهلتی را جهت رفتن کسانی که تمایل و توان شرکت در جنگ نداشتند فراهم کردند، پاسخ و واکنش اصحاب حضرت بسیار قابل تامل است.
کسانی همانند زهیربن قین که حاضر است صدبار کشته شود و دوباره زنده شود و باز در رکاب حضرت شهید شود و یا پاسخ بسیار لطیف حضرت قاسم ابن الحسن که گفت مرگ در نزد من. از عسل شیرین تر است، درکنار ده ها درس متعدد نشان از شجاعت یاران حضرت است.
در روایات مختلف در وصف یاران امام عصر به محکم و قوی و شجاع بودن آنان اشاره شده است، و با توجه به پیوند عمیق عاشورا و مهدویت دوستان حضرت ولیعصر نیز بایدهمچون اصحاب امام حسین علیه السلام شجاعت را در خود ایجاد و تقویت کنند.
زندگی در شرایط سخت
وقتی کاروان حضرت به صحرای عاشورا رسیدند و در آنجا سکنی گزیدند، اول اینکه خود زندگی صحرایی با تمام امکانات هم که باشد برای زندگی با خانواده و کودک و شیرخواره سخت خواهد بود.
حالا شما تصور کنید همین سختی با بستن و قحط اب همراه شود،
مورد محاصره سنگدل ترین انسان ها هم باشی.اگر هر کدام از اصحاب ظرفیت زندگی در شرایط سخت را نداشتند،میتوانست ضربه سنگینی به اتحاد و انسجام کاروان بزند…
واکنش و رفتارهای کاروان حضرت در این شرایط بسیار زیبا و البته شایسته توجه و الگو برداری ست.
وقتی ما در وصف شرایط آخرالزمان قحطی و خشکسالی را داریم،
وقتی می دانیم در آخرالزمان با اوضاع اقتصادی که احتمال به حرام آلوده شدن ان بسیار است، ایمان ما مورد هجمه و امتحان قرار خواهد گرفت،
وقتی یکی از امتحانات الهی، امتحان در شرایط سخت می تواند باشد،
چرا خودمان را برای زندگی در شرایط سخت آماده نمیکنیم؟