یافتن مدرسه زندگی حقیقی
پس از پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله)، در پى تحوّلاتى سياسى، اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى دگرگونیهايى اساسى، شكل گرفت و اين دگرگونيها، در حكومت معاويه و سپس یزید، به نقطهٔ اوج رسيد: بيعت اجبارى، برهم خوردن مساوات_اجتماعى و شكلگيرى نظام طبقاتى، منسوخشدن عدالت، حاكمشدن جاهليت در لباس اسلام، بستهشدن باب آزادى، تبديل بيتالمال مسلمانان به خزانهٔ شخصى زمامداران، متداولشدن دستگيرى، زندانىكردن، شكنجه، كشتار و گاه قتل عام، مصادرهٔ اموال، بدون مجوّز شرعى، شكنجه و آزار به خاطر گرويدن به مذهبى خاص يا داشتن طرز تفكّرى مخصوص، تبديل خلافت به سلطنت و پيدايش نظام استبدادى موروثى.
اينگونه بود كه حسين (علیه السلام) به پا خاست و با خون خود اين ننگها را از دامن اسلام و مسلمانى شُست و مدرسه حسينى را بنيان گذاشت.
حسين (علیه السلام) ديدهها را بر اسلامى گشود كه ارمغانش آزادى، بينايى، ارجمندى، برابرى، برادرى، دادگرى، آسودگى و بندگى است و زندگى حقيقى با اين امور معنا مىيابد.
حسين (علیه السلام) همگان را به تلاش و مبارزه براى دستيابى به حقيقت زندگى فرا خوانده است. آن حضرت در مسير نهضت خود به سوى كوفه، پس از رويارويى با سپاه حرّ بن يزيد رياحى كه مانع حركت آن حضرت به سوى كوفه بودند، در منزل «بِيْضَه » خطاب به آنان و ياران خود و كوفيان، و همه مردمان خطبهاى ايراد كرد و چنين فرمود:
«أَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّ رَسُولَ اللهَ ـ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ ـ قَالَ: ‘’مَنْ رَأَى سُلْطَانًا جَائِرًا مُسْتَحِلاًّ لِحُرَمِ اللهِ، نَاكِثًا لِعَهْدِ اللهِ، مُخَالِفًا لِسُنَّةِ رَسُولِ اللهِ، يَعْمَلُ فِي عِبَادَ اللهِ بِالاِْثْمِ وَ الْعُدْوَانِ، فَلَمْ يُغَيِّرْ عَلَيْهِ بِفِعْلٍ وَ لاَ قَوْلٍ، كَانَ حَقًّا عَلَى اللهِ أَنْ يُدْخِلَهُ مُدْخَلَهُ'’. أَلاَ وَ إِنَّ هوُلاَءِ قَدْ لَزِمُوا طَاعَةَ الشَّيْطَانِ، وَ تَرَكُوا طَاعَةَ الرَّحْمَانِ، وَأَظْهَرُوا الْفَسَادَ، وَ عَطَّلُوا الْحُدُودَ، وَ اسْتَأْثَرُوا بِالْفَىْءِ، وَ أَحَلُّوا حَرَامَ اللهِ، وَحَرَّمُوا حَلاَلَهُ، وَ أَنـَا أَحَقُّ مَنْ غَيَّرَ. قَدْ أَتَتْنِي كُتُبِكُمْ وَ قَدَّمَتْ عَلَيَّ رُسُلُكُمْ بِبَيْعَتِكُمْ، أَنـَّكُمْ لاَ تُسَلِّمُونِي وَ لاَ تَخْذُلُونِي، فَإِنْ تُمْتُمْ عَلَيَّ بَيْعَتَكُمْ تُصِيبُوا رُشْدَكُمْ؛ فَأَنـَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ، وَ ابْنُ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللهِ ـ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ـ نَفْسِي مَعَ أَنْفُسِكُمْ، وَ أَهْلِي مَعَ أَهْلِيكُمْ، فَلَكُمْ فِيَّ أُسْوَةٌ. وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَنَقَضْتُمْ عَهْدَكُمْ، وَ خَلَعْتُمْ بَيْعَتِي مِنْ أَعْنَاقِكُمْ، فَلَعَمْرِي مَا هِيَ لَكُمْ بِنُكْرٍ، لَقَدْ فَعَلْتُمُوهَا بِأَبِي وَ أَخِي وَ ابْنِ عَمِّي مُسْلِمٍ، وَ الْمَغْرُورُ مَنِ اغْتَرَّ بِكُمْ، فَحَظَّكُمْ أَخْطَأْتُمْ، وَ نَصِيبَكُمْ ضَيَّعْتُمْ، وَ مَنْ نَكَثَ فَإِنَّمَا يَنْكُثُ عَلَى نَفْسِهِ، وَ سَيُغْنِي اللهُ عَنْكُمْ، وَ السَّلاَمُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُهُ.»تاریخ الطبری، ج ۵، ص ۴۰۳
مردم! همانا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده است:
«هركس حاكم ستمگرى را مشاهده كند كه حرامهاى خدا را حلال مىسازد، عهد و پيمان الهى را زير پا مىگذارد، با سنّت و قانون پيامبر مخالفت مىورزد، با بندگان خدا با دشمنى و از سرِ گناه رفتار مىنمايد، ولى در برابر چنين حاكمى با زبان و عمل نشورد و قيام نكند، بر خداوند است كه او را با همان ستمگران در يك جايگاه عذاب كند».
مردم! آگاه باشيد كه اينان (امويان) پيروى از شيطان را بر خود واجب نموده و اطاعت خدا را ترك كردهاند، و فساد را ترويج نموده و حدود الهى را تعطيل كردهاند، و اموال عمومى را به خود اختصاص دادهاند، و حرام خدا را حلال نموده و حلال او را حرام ساختهاند، و من شايستهترين كسى هستم كه اين وضع را تغيير دهم. نامههاى شما را دريافت كردهام و سفيران شما بيعتتان را به من رساندهاند كه پيمان بستهايد كه مرا در برابر دشمن تنها نگذاريد و دست از يارى من برنداريد. پس اگر بر پيمان خود وفادار بمانيد و استوار باشيد به هدايت و سعادت دست يابيد، زيرا من حسين، فرزند فاطمه، دختر پيامبر و فرزند على هستم، من با شمايم و خاندانم با خاندان شماست، و من [در حيات و ممات] سرمشق و الگوى شمايم. و اگر چنين نكنيد و پيمان خود بشكنيد و بيعتى كه با من بستهايد از گردن خويش برداريد، به جان خودم سوگند كه اين كار از شما شگفتى ندارد، زيرا پيشتر اين كار را با پدرم و برادرم و پسرعمويم مسلم كردهايد. پس فريبخورده كسى است كه به شما دل بندد و به پيمانتان اعتماد نمايد. شما مردمانى هستيد كه در يافتن خواستهٔ خود به اشتباه رفتهايد و بهرهٔ حقيقى خود را تباه نمودهايد؛ و هركه پيمانشكنى كند، بىگمان به زيان خود عمل نمايد؛ و خداوند مرا از شما بىنياز سازد، و سلام و رحمت و بركات الهى بر شما باد.
بدين ترتيب حسين (علیه السلام) همگان را به مدرسهٔ تربيتى خود كه مدرسهٔ يافتن زندگى حقيقى است فرا مىخواند. پيام كربلا و عاشورا، پيام حرّيت، بصيرت، عبوديت، عدالت و عزّت است.
منبع:
مصطفى دلشاد تهرانی چرايى قيام امام حسين(علیه السلام)