حکمت عزاداري براي ائمه(عليهم السلام)
الف. محبت و دوستي:
قرآن و روايات، دوستي خاندان رسول اكرم( صلي الله عليه و آله و سلم) و اهلبيت(عليهم السلام) را بر مسلمانان واجب كرده است .(1) روشن است كه دوستي لوازمي دارد و محبّ صادق، كسي است كه شرط دوستي را - چنان كه بايد و شايد - به جا آورد. يكي از مهمترين لوازم دوستي، هم دردي و هم دلي با دوستان در مواقع سوگ يا شادي آنان است؛(2). از اين رو در احاديث، بر برپايي جشن و سرور در ايام شادي اهلبيت (عليه السلام) و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان، تأكيد فراوان شده است.
حضرت علي(عليه السلام) در روايتي ميفرمايد: «شيعه و پيروان ما در شادي و حزن ما شريكند». «يفرحون لفرحنا و يحزنون لحزننا» : در شادي ما شادندو در اندوه ما اندوهناکند، (3)
امام صادق(عليه السلام) نيز فرمودند: «شيعتنا جزء منا خلقوا من فضل طينتنا يسوؤهم ما يسؤنا و يسرّهم ما يسرّنا»(4). «شيعيان ما پارهاي از خود ما بوده واز زيادي گل ما خلق شده اند؛ آنچه كه ما را بدحال يا خوشحال ميسازد، آنان را بدحال و خوشحال ميگرداند».
اين وظيفه عقلاني و شرعي، ايجاب ميكند كه در ايام عزاداري اهلبيت(عليهم السلام)، حزن و اندوه خود را به «زبان حال»؛ يعني، با اشك، آه و ناله و زاري، از نظر خوراك، با كم خوردن و كم آشاميدن مانند افراد غمزده آشكار سازيم ، طبق فرموده امام صادق(عليه السلام) به معاوية بن وهب، «عزاداران سيدالشهدا در روز عاشورا از آب و غذا دوري جويند تا آن كه يك ساعت از وقت فضيلت نماز عصر بگذرد، و در حد لزوم به غذاي معمول صاحبان مصيبت، سدّ جوع و عطش كنند».(5). و از نظر پوشاك، با پوشيدن لباسي كه از حيث جنس و رنگ و نحوه پوشش در عرف، حكايتگر اندوه و ناراحتي ما مي باشد، آشكار سازيم.
ب. انسانسازي: از آنجا كه در فرهنگ شيعي، عزاداري بايد از سر معرفت و شناخت باشد؛ همدردي با آن عزيزان، در واقع يادآوري فضايل، مناقب و آرمانهاي آنان بوده و بدين شكل، آدمي را به سمت الگوگيري و الگوپذيري از آنان سوق ميدهد.
فردي كه با معرفت در مجالس عزاداري، شركت ميكند؛ شعور و شور، شناخت و عاطفه را درهم ميآميزد و در پرتو آن، انگيزهاي قوي در او پديدار گشته و هنگام خروج از مراسم عزاداري، مانند محبي ميشود كه فعّال و شتابان، به دنبال پياده كردن اوصاف محبوب در وجود خويشتن است.
ج. جامعه سازي: هنگامي كه مجلس عزاداري، موجب انسانسازي گشت؛ تغيير دروني انسان به عرصه جامعه نيز كشيده ميشود و آدمي ميكوشد تا آرمانهاي اهلبيت(عليهم السلام) را در جامعه حكمفرما كند.
به بيان ديگر، عزاداري بر اهلبيت(عليهم السلام)؛ در واقع با يك واسطه زمينه را براي حفظ آرمانهاي آنان و پياده كردن آنها فراهم ميسازد. به همين دليل ميتوان گفت: يكي از حكمتهاي عزاداري، ساختن جامعه براساس الگوي ارائه شده از سوي اسلام است.
د. انتقال دهنده فرهنگ شيعي به نسل بعد: كسي نميتواند منكر اين حقيقت شود كه نسل جديد در سنين كودكي، در مجالس عزاداري با فرهنگ اهلبيت(عليهم السلام) آشنا ميشوند. به راستي عزاداري و مجالس تعزيه، يكي از عناصر و عوامل برجستهاي است تا آموزههاي نظري و عملي امامان راستين، به نسلهاي آينده منتقل شود. مراسم عزاداري، به دليل قالب و محتوا، بهترين راه براي تعليم و تربيت نسل جديد و آشنايي آنان با گفتار و كردار اهلبيت(عليهم السلام) است.
پي نوشتها:
(1). شوري/ 23؛ هود / 29؛ ميزانالحكمه، ج 2، ص 236.
(2). المحبة في الكتاب والسنة، صص 169 - 170 و 181 – 182.
(3). بحارالانوار، ج 44، ص 287.
(4). امالي، ص 305.
(5). تاريخ النياحة الامام الشهيد الحسين بن علي، ج 1، صص 157-159.