محبت از جلوه های ایمان
محبت، عبارت است از احساس میل نسبت به چیزی که برای انسان، لذت بخش است.
اسلام می خواهد جامعه ای بسازد که همه مردم، خود را برادر یکدیگر بدانند و تا سر حد ایثار نسبت به هم عشق بورزند، و این بدان جهت است که هیچ چیز مانند محبت در سامان دهی جامعه دلخواه انسانی، کارساز نیست.(محمدی ری شهری، 1379، ص23.)
اسلام به این قضیه از دو بعد نظر می کند.1.بعد انسانی و فطری.2.بعد جنسی و غریزی.
1. اسلام از تمامی انسانها (مؤنث و مذکر) می خواهد که به چشم هم نوع به یکدیگر بنگرند چندان که کرامت انسانی را در میان هم پاس دارند و در رفع حوائج هم بکوشند و از هم حمایت کنند و در گرفتاریها به یاری هم بشتابند و نسبت به انسانهای دیگر احساس نزدیکی و دوستی کنند. در حدیثی آمده که امام صادق(علیه السلام) در پاسخ به سؤالی در مورد دوستی و محبت فرموده:« هل الدین الا الحب؛آیا دین جز دوستی و محبت است؟!»» [بحار الأنوار، ج101 ص 130 باب 5 ص : 127.] ،
ازمجموعه احادیث این گونه استفاده می شود که اسلام بر مسأله دوستی و محبت که باعث ربط آدمیان به همدیگر و ایجاد نوعی احساس متقابل در میان آنان می گردد پافشاری می کند و این درجه از دوستی و پیوند درونی را یکی از جلوه های ایمان می شمارد رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) می فرماید:«ایمان کسی کامل نیست مگر آن که هر چیزی را که برای خود می پسند برای دیگران نیز بپسندد و آن چه را برای خود زشت می شمارد برای آنان زشت بداند»
بر این اساس نگاه بی روح و بی عاطفه به دیگران و مشکلاتی که در زندگی، با آنها دست و پنجه نرم می کنند نگاهی مؤمنانه نیست. حدیث معروف دیگری نیز هست که به روشنی گویای این دیدگاه بلند اسلام است
در قرآن از محبت و دوستی این چنین یاد می کند:« عَسی اللَّهُ أَن یجْعَلَ بَیْنَکمْ وَ بَینَ الَّذِینَ عَادَیْتُم مِّنهُم مَّوَدَّةً وَ اللَّهُ قَدِیرٌ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ، امید است که خدا میان شما و میان کسانی از آنان که [ایشان را] دشمن داشتید، دوستی برقرار کند، و خدا تواناست، و خدا آمرزنده مهربان است» [ سوره ممتحنه، آیه 7.]
2. بعد دیگر جنبة غریزی است که کسی، کس دیگری را تا سر حد طبیعی ترین نیازهایش از قبیل خوردن و آشامیدن دوست بدارد و به او تعلق خاطر بسپارد، در این جنبه محبت و دوستی خود به خود جنبه جنسی گره می خورد . این نوع دوستی را در فضای ذهن بسیاری از جوانان و نوجوانان و حتی برخی از بزرگسالان نیز می توان دید در این فضاست که در حقیقت افراد مجذوب زیبایی ظاهر و دیگر مسائل برانگیزاننده جنسی قرار دارند و آن چه بیش از همه اهمیت می یابد همین طرق قضیه است.
در نگاه اسلام این گونه محبت ورزیدن و عشق تنها در صورتی که مقدمه ای برای ازدواج باشد پذیرفتنی و مقبول است.
هر آن چه که سرانجام به انحرافات جنسی بیانجامد از هر نوع چه قلبی، چشمی یا زبانی یا عملی، و یا در نهایت زمینه وقوع انحراف و تحریک جنسی را فراهم کند، از آنجا که پدید آورنده مشکلاتی اخلاقی خواهد شد که آدمی را به باتلاق انحراف خواهد کشید از جنبه دینی و اسلامی مطرود است و خلاصه این که اسلام می خواهد به عاطفه و احساس جنبه عقلی بخشیده شود تا از این رهگذر، انسان افسار عاطفه خویش را به دست عقل بسپارد و از پوسته به ژرفا و مغز فرو رود. اسلام نمی خواهد دختر و پسر جوان به صرف یک نگاه ساده و یا مسائل سطحی دیگر خود را ببازند و آهنگ دلدادگی سرکنند زیرا که قطعاً این مسائل بسیار زودگذر و غیر واقعی است، نظر اسلام نه تنها در این مسأله که در همه روابط انسانی مانند دوستی ها و همکاریها و سایر معاشرتها نیز چنین است و از آنجا که انسان دارای دو بعد مادی و معنوی بوده و اسلام نیز برای همه ابعاد او برنامه ای دارد در این مورد که یکی از جنبه های مادی انسان است را او را رها نکرده است و آن چه مایه سعادت و کمال وی و دوری و نجات او از شقاوت و بدبختی است بیان نموده و به همین جهت برای این نوع محبت قائل به ضوابط و شرایطی است و خلوت کردن با همدیگر یا دست زدن به کارهایی را که فراهم آورنده تحریکات جنسی است مجاز نمی شمارد، اما با این همه، آنان را از سخن گفتن های پاک و بی شائبه باز نمی دارد. [تفسیر المیزان .]
عشق و علاقه هم آثار نيك و جهات مثبت دارد و هم اگر بي حساب و بي معيار و خارج از كنترل باشد، پيامدهاي سوء خواهد داشت. به همان اندازه كه دوست داشتن و عشق ورزيدن در انسان اميد و دلگرمي ايجاد مي كند، او را به همرنگي و همساني با محبوب و اطاعت از معشوق مي كشاند و عاشق را به فداكاري، گذشت و ايثار در راه محبوب مي كشاند، گاهي هم حقايق را بر انسان پوشيده مي سازد و عيب ها را كتمان مي كند و نقاط ضعف را به نقاط قوت تبديل مي نمايد و زشت را زيبا جلوه مي دهد و اين از عوارض سوء “افراط در محبت” است.
به تعبير رسول اكرم(صلی الله علیه و آله)، علاقه به چيزي انسان را كور و كر مي كند. حضرت امير(علیه السلام) هم می فرمایند:« كسي كه به چيزي عاشق و شيفته شود، اين محبت، چشم صورت و چشم دل او را نابينا مي سازد، پس او با چشمي ناسالم مي نگرد و با گوشي ناشنوا مي شنود و خواسته ها و تمنيات، عقل او را از هم مي گسلد و دنيا،دلش را مي ميراند.»
محبت، گاهي در داوري انسان نسبت به ديگران هم اثر مي گذارد و محبت را به داوري ناحق مي كشاند. علاقه در نپذيرفتن نقد و انتقاد هم موثر است. اگر شما دوستدار كسي باشيد، اغلب حاضر نيستيد در باره او انتقاد و عيب جويي بشنويد.
کارهای پدید آورنده دوستی:
1. با دل به خدا روی آوردن 2. دل سپردن به نماز 3. نیکی کردن به مردم 4. بخشش 5. بی رغبتی به داشته های مردم 6. رفتار بر اساس حق 7. کاردانی 8. دید و بازدید 9. آشکارگی در سلام 10. نرمی سخن 11. هدیه دادن 12. دست دادن 13. خیر خواهی 14. پیروی از نصیحت گر 15. انتقاد از عاقل 16. سجده کردن میان اذان و اقامه 17. یاری جستن از خدا
پی نوشت:
خلاصه مقاله های محبت در اسلام