از علی آموختم :
?حکمت های علوی ?
?از علی آموختم :
با مردم آن گونه معاشرت كنم، كه اگر مْردم بر من اشك ريزند، و اگر زنده ماندم، با اشتياق سوى من آيند.
?از علی آموختم :
ناتوان ترين مردم كسى است كه در دوست يابى ناتوان است، و از او ناتوان تر آن كه دوستان خود را از دست بدهد.
?از علی آموختم :
كار اندكي كه ادامه يابد، از كار بسياري كه از آن به ستوه آيم اميدوار كننده تر است.
?از علی آموختم :
براي من در مالم دو شريك است: وارث، و حوادث.
?از علی آموختم :
بخشنده باشم، ولی اسراف کننده و ولخرج نه!
?از علی آموختم :
با نیایش موجهای بلا را از خودم دور کنم.
?از علی آموختم :
کسی که به گفتار سخن چین اهمیت بدهد، دوستان واقعی خودش را از دست می دهد.
?از علی آموختم :
حسد ورزیدن به دوستان، از بیماری دوستی به شمار می آید.
?از علی آموختم :
جاهل را با این دو علامت بشناسم:
که یا افراط و زیاده روی می کند یا تفریط و کم گذاشتن
?از علی آموختم :
نسبت به مردم، زیاد خرده گیری نکنم، و قدر و ارزش خودم را با کناره گیری از کارهای بی ارزش بالا ببرم.
?از علی آموختم :
عالمانه و زیبا سخن بگویم، تا قدر و ارزشم روشن گردد.
?از علی آموختم :
افتخار کردن انسان به خودش و کارهایش، نشانه ی کم عقلی اوست.
?از علی آموختم :
اگر اخلاص داشته باشم رستگار می شوم.
?از علی آموختم :
قلب خودم را از کینه دیگران پاک کنم، تا قلب آنها از کینه من پاک شود.
?از علی آموختم :
زبان، حیوان درنده ای است، که اگر رها شود می گزد و می درد
?از علی آموختم :
می شود انسان بود و خدایی زندگی کرد و به خدای کعبه رستگار شد.