برگـــی از زندگـــی شهــــدا
برگـــی از زندگـــی شهــــدا?
#شهید_محمد_حسین_محمد_خانی
#قسمت_هفتم
?برای برنامه های تابستون نوجوان های محل ، دنبال مربی آموزش نظامی بودیم….
بیشتر از این که یک نظامی گر بخوایم ، دنبال کسی بودیم که بتونه فرهنگ ایثار و مقاومت رو برای بچه ها بازگو کنه .
اولین کسی که به ذهنم رسید محمد حسین بود ، عضو بسیج دانش آموزی بوده ، منظم بود و اخلاق محور ، یک بسیجی تمام عیار ، مقتدر ، یک نظامی کامل بود محمد حسین….
از رمز عملیات ها تا فرمانده ها و سرداران شهید همه رو می شناسه….
موعد مقرر با شلوار شش جیب همیشگی اومد مسجد ، با خیال راحت کلاس رو تحویل دادم و رفتم به چند تا کار برسم .
پایان کلاس دیدم بچه ها ، بچه های قبلی نیستن ، چشم هاشون رو از من قایم می کردن .
بچه های شر و شور مهرآبادی ، سرشون رو می انداختن پایین و با وقار خاصی خداحافظی و التماس دعا….!!!
بعد از یک جلسه خودم مشتری پر و پا قرص کلاسش بودم….
توی کلاس برای نوجوان های دهه ی هفتادی توی دهه ی هشتاد از شهدای دهه ی شصت می گفت….
از شب های عملیات….
ازخودگذشتگی و ایثار رزمنده ها….
نفَسش اون قدر گرم بود که گریه های همه بچه ها رو در میاورد .
#ادامه_دارد….