#همواره_غریب_و_مظلوم
07 خرداد 1398
#همواره_غریب_و_مظلوم
✅پس از قضیه ی حکمیت که عده ای به امیرالمومنین علیه السلام اعتراض کردند ، مولا با خشم و حسرت دست روی دست زده و فرمودند :
?أرِیدُ أَنْ أُدَاوِیَ بِکُمْ وَ أَنْتُمْ دَائِی، کَنَاقِشِ الشَّوْکَهِ بِالشَّوْکَهِ وَ هُوَ یَعْلَمُ أَنَّ ضَلْعَهَا مَعَهَا. اللَّهُمَّ قَدْ مَلَّتْ أَطِبَّاءُ هَذَا الدَّاءِ الدَّوِیِّ وَ کَلَّتِ النَّزْعَهُ بِأَشْطَانِ الرَّکِیِّ…
من مى خواهم به وسیله شما بیمارى ها را درمان کنم ولى شما درد بى درمان من شده اید، کسى را مى مانم که خار در پایش رفته و با خار دیگرى مى خواهد آن را بیرون کشد، در حالى که مى داند خار در تن او بیشتر شکند و بر جاى ماند. خدایا طبیب این درد مرگبار به جان آمده، و آب رسان این شوره زار ناتوان شده است.