#کلام_استاد
#کلام_استاد
امتحانهای الهی با ابهام توأم هستند. اساساً خداوند در جایی امتحان میگیرد که یک جهلی وجود داشته باشد(یبْتَلِی خَلْقَهُ بِبَعْضِ مَا یجْهَلُونَ أَصْلَهُ، نهجالبلاغه/خطبۀ ۱۹۲)
وقتی همه چیز واضح و روشن باشد که دیگر امتحان معنا ندارد!
خدا برای امتحانگرفتن ، طبیعتاً باید فرصتِ اشتباه کردن به انسان بدهد ، انسان هم اگر بخواهد یک اشتباهی مرتکب شود طبیعتاً دنبال بهانه میگردد و خداوند هم با این ابهامها ، فرصت بهانه آوردن را به او میدهد.
در آن لحظات سخت و حساس که میخواهی تشخیص مصداق بدهی ، تو هستی و تقوای خودت ! تو هستی و هوای نفس خودت ! تو هستی و بیماریهای دلت یا آن نوری که در قلبت هست!
کسی که مرضی در قلبش باشد ، محال است در امتحان اصلیِ خود ، بتواند از تشخیص مصداق ، سالم عبور کند.
برای امتحانهای الهی ، قدرت تشخیص و فهم و شعورِ انسان لازم است.
وقتی ابهام باشد ، کسی که بیمار دل است میتواند بهانه بیاورد و از فرمان خدا سرپیچی کند ، چون قضایا همیشه روشن نیست و گاهی اصلاً روشن نیست!
این را باید بدانیم و بپذیریم….
استاد علیرضا #پناهیان
هیئت ثارالله قم - ۹۷.۱۱.۱۹
? اللهم عجل لولیک الفرج…?