زنان صحنه پردازند ...
در فرهنگ اموي، زن ابزاري در خدمت اميال حاكمان است، و هركس قدرتش بيشتر است ارزشش بيشتر و بدين سان پوچي نه تنها نصيب مردان مي شود، بلكه به سراغ زنان هم درخالص ترين جبهه خواهدآمد. در فرهنگ كربلا اگر مردان ميدان دارند، زنان نيز صحنه پردازند و اگر مردان با نثارخون خود مي درخشند و به زندگي خود معني مي دهند، زنان با دلي قو يتر از شير، صبورانه و پرمقاومت حادثه را تحمل مي كنند و از آن دفاع مي نمايند و باران كلمات دفاع از حقّانيت كربلا را بر يزيد مي افشانند و نمي گذارند، درخشش حقيقت فراموش شود، و بدين سان ازپوچي مي رهند. آري؛ برادر و خواهر هر دو بدين سان از پوچي مي رهند.
همه شما از نفله شدن و پو چ شدن و هيچ شدن كل زندگي تان بايد بترسيد، چون هميشه زمين پر ظلمت، ما را از يك پوچي به پوچي ديگري دعوت مي كند و هميشه ما بايد تلاش كنيم از اين پوچي و بي محتوايي رها شويم. وفقط در فرهنگ كربلا كه جلوه كامل فرهنگ اسلام است انسان از پوچي مي رهد. اين شما واين تاريخ و اين صحنه هاي همة دوران ها در همة زمين. هر كس اسلام ندارد و اسلامش به ختم نشو د، همچون آبي است كه در شنزار كوير دنيا فرو مي رود و هيچ نحوة زندگي با نشاطي نصيبش نمي شود. حكمت حسين پوچي است. شما هر كاري كه در اين دنيا مي كنيد اگر آن كار را موشكافي كنيد، مي بينيد كه مي خواهيد از پوچي فرار كنيد، ولي اگر به فرهنگ كربلا نزديك نشويد پوچي را پنهان مي كنيد، از دست يك پوچي به پوچي ديگر پناه مي بريد و خود را در سا ية سياه آن پوچي پنهان مي كنيد محال است كسي شور و نشاط معني دار پيدا كند.
آري؛ اگر در كربلا مردان ميدان دارند، زنان نيز صحنه پردازند و بدينسان كربلا به زن و مردمعني مي دهد و انسان را از پوچي مي رهاند، چراكه كربلا جنگ بين زندگي براي پوچي ها،با زندگي براي نجات از پوچي هاست. در يك زندگي همه چيز بي معني و سطحي و بيهوده است و در ديگري همه چيز عميق و پرمعني و با هدف. يكي نمي ميرد تا به خيال خود هيچ وپوچ نشود و ديگري حتي مرگ را ! آري مرگ را! اوج معني دارترشدن خود مي بيند.
اين جاست كه در فرهنگ جهت دار ديني، نه تنها نثار خو ن، براي انسان اوج عبوديت را به همراه دارد، بلكه نفس كشيدن او هم عبادت مي شود.