تربیت سیاسی در نهضت کربلا
از جمله کلمات امام حسین که شاهد بارز دخالت در سیاست به عنوان وظیفه یک مسلمان است سخنرانی آن :»ایها الناس ان رسول الله قال من راي سلطانا جائراً مستحلًا لحرام الله ناکثاً» امام با تمسک به کلام رسول خدا است که میفرماید:
«عهده مخالفاً لسنۀ رسول الله یعمل فی عباد الله بالاثم والعدوان فلم یغیّر علیه بفعل و لاقول کان حقاً علی الله ان یدخله مدخله الا و انّ هولاء قدلزموا طاعۀ الشیطان و ترکوا طاعۀ الرحمن و اظهروا الفساد و عطّلوا الحدود و استأثروا بالغی واحلوا حرام الله وحرموا حلاله وانا احق ممن غیّر و قد اَتَتْنی کتبکم و قدمت علی رسلکم ببیعتکم انکملاتسلّمونی و لا تخذلونی فان اتممتم علی بیعتکم تصیبوارشدکم» ..؛ مردم پیامبرخدا ص فرمود: هر مسلمانی با سلطان زورگویی مواجه گردد که حرام خدا را حلال نموده و پیمان الهی را درهم می شکند، با سنت و قانون پیامبر از در مخالفت درآمده در میانبندگان خدا راه گناه و معصیت و عدوان و دشمنی در پیش میگیرد، ولی او در مقابل چنین سلطانی با عمل و یا با گفتار اظهار مخالفت ننماید، بر خداوند است که این فرد را به محل همان طغیان گر و آتش جهنم داخل کند. مردم آگاه باشید، اینان بنی امیه اطاعت خدارا ترك و پیروي از شیطان را بر خود فرض نموده اند. فساد را ترویج و حدود الهی را تعطیل نموده فیء را به خود اختصاص داده اند. حلال و حرام و اوامر و نواهی خداوند را تغییر داده اند و من به هدایت و رهبري جامعه مسلمانان و قیام علیه این همه فساد و مفسدین که دین جدّم را تغییر دادهاند از دیگران شایسته ترم گذشته از این حقایق مضمون دعوتنامه هایی که از شما به دست من رسیده و پیام پیکهایی که از سوي شما به نزد من آمده اند، این بود که شما با من بیعت کرده و پیمان بستهاید که مرا در مقابل دشمن تنها نگذارید و دست از یاري برندارید. اینک در این کلام امام حسین آنچه را که در .«… اگر بر این پیمان خود باقی و وفادار باشید بهسعادت و ارزش انسانی خود دست یافته اید توضیح میدهد و آنها را متذکر شده و تعلیم داده و ذهنیتشان را شکوفا میکند که چه حر عمل در حین انجام است براي لشگریان از جهت دینی و چه از جهت انسانی او باید نسبت به شرایط سیاسی موجود و سلطان جائر ساکت نباشد. از جهت دینی آنها راتربیت میکند و روشنگري میکند که طبق حدیث نبوي نباید در مقابل سلطان جائر و… ساکت بود و الاّ مسئولیت شرعی داشته و دوزخ هم جایگاه اوست از جهت انسانی نیز مسئله وفاي به عهد و پیمانها بسیار واجداهمیت است شما از من خواستهاید که به کوفه بیایم و من به بهاي بیعت و پیمان شما پا در مبارزه سیاسی گذاشتهام در این کلام هم تعامل دین و سیاست از نگاه دینی مستتر است و هم یک مسلمان را تعلیم داده و تربیت مینماید که در چه صورتی باید سکوت نکند و دست به قیام بزند و هم می آموزاند که سیاست » وفاي به عهد در مبارزات سیاسی تا چه حد واجد اهمیت است با این نگاه محصول تربیت سیاسی در یک جامعه دینی سیاست ستیزي نیست بلکه حساس و هشیار در صحنه حاضر شدن و نسبت به حکام و دولت مردان عصر موضع داشتن » گریزي وسیاست زدگی و همه مسایل را سیاسی دیدن و یا ابزار دست سیاسیها شدن نیست شناخت حریم » است البته این نکته به معناي دخالت وعدم دخالت در سیاست و معرفت نسبت به مسائل حیاتی و کم اهمیت سیاسی و آشناییبا وظایف نسبت به میزان مشارکت در مورد یک حادثه رویداد و امر سیاسی لزوماً تربیت سیاسی دقیق میطلبد. این جاست که اگر مداخله در سیاست از نگاه دینی و یاغیر دینی امري ضروري و اساسی باشد، تربیت سیاسی از لوازم آن است و از حادثه کربلا هم اصل دخالت در سیاست و هم ضرورت تربیت سیاسی را میتوان استنتاج نمود. زیرا چه بسا افراد زیادي در حادثه کربلا با نیت دخالت در قدرت و سیاست به قصد ادايِ وظیفه وارد صحنه شدند، اما به جهت فقدان تربیت سیاسی در جمع لشگریان یزید قرار گرفتند. اینجاست که سخنرانی نقل شده امام حسین براي لشکریان حر و یا سخنرانی ایشان در روز عاشورا، آشنا نمودن مخاطبان با وظیفه درست و تکلیف صحیح براي مواجهه با قدرت ودولت است پس میتوان نتیجه گرفت که اگر در تربیت دیگران عامل بودن مربی مؤثر است امام حسین دریک حرکت سیاسی علیه حکام وقت در حالی که جان و مال و خانواده ودوستانش را به خطر انداخته آن گاه دست به تعلیم وتربیت سیاسی مخاطبان در روز عاشورا و قبل از آن میزند.
منبع: بر گرفته از مقاله جلوه های تربیتی عاشورا،محمد منصورنژاد