مناجات با خدا، برتر از تلاوت قرآن
معاویة بن عمّار[1] می گوید: به امام صادق علیه السّلام عرض کردم: دو نفر باهم وارد نماز می شوند و باهم نمازشان را به پایان می برند، ولی یکی از آنها در نمازش بیشتر قرآن می خواند و دیگری بیشتر دعا می کند، نماز کدام یک برتر است؟
حضرت فرمود: هردو خوبند، هرکدام از جهتی مزیت دارند.
عرض کردم: می دانم که هردو خوبند و هرکدام مزیتی دارند.
فرمود: دعا برتر است؛ آیا نشنیده ای که خدای تعالی می فرماید: «وَ قالَ رَبُّکمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکمْ إِنَّ الَّذِینَ یسْتَکبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی سَیدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ»[2]؛ به خدا قسم دعا عبادت است. آیا دعا عبادت نیست؟ به خدا قسم دعا عبادت است، به خدا قسم دعا عبادت است. آیا دعا مهم ترین عبادت نیست؟ به خدا قسم مهم ترین است به خدا قسم مهم ترین است».[3]
در روایت است که از امام باقر علیه السّلام سؤال شد: آیا زیاد قرآن خواندن در نماز بهتر است یا رکوع و سجود طولانی؟
فرمود: رکوع و سجود طولانی، مگر نشنیده ای که خدای تعالی فرموده است:
«فَاقْرَؤُا ما تَیسَّرَ مِنْهُ»[4] و فرمود: «أَقِیمُوا الصَّلاةَ»[5] در این آیه منظور از اقامه نماز رکوع و سجود طولانی است.
راوی می گوید: از او پرسیدم آیا زیاد قرآن خواندن برتر است یا زیاد دعاکردن؟
فرمود: زیاد دعاکردن؛ آیا نشنیده ای که خدای تعالی می فرماید: «قُلْ ما یعْبَؤُا بِکمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکمْ [6]؛ بگو: اگر دعای شما نباشد پروردگارم به شما هیچ توجّهی نخواهد کرد».
پی نوشت
[1] معاوية بن عمّار از ثقات اصحاب امام صادق و امام كاظم عليهما السّلام است، در سال 175 ه ق وفات نموده، نجاشى او را توثيق كرده، شيخ در فهرست نامش را ذكر نموده و تعدادى از كتبش را برشمرده است و ابن حجر از علماى اهل سنت او را به صداقت توصيف نموده است.
[2]( سوره غافر، آيه 60) مرا بخوانيد تا دعاى شما را مستجاب كنم، زيرا آنان كه از عبادت( دعا) من از روى تكبر اعراض مى كنند، به زودى با ذلّت و خوارى وارد جهنّم مى شوند.
[3] بحار الانوار، ج 84، ص 223 و ج 93، ص 298.
[4]( سوره مزمل، آيه 20). هرقدر مى توانيد قرآن بخوانيد،
[5] ( سوره بقره، آيه 43).نماز را به پا داريد،
[6] سوره فرقان، آيه 77.بحار الانوار، ج 84، ص 233،
یکماه زیر سایه حق بودن
ابتدا باید فراموش نکنیم که یک ماه زیر سایهی حقْ جای شکر دارد و شکر الهی بهجای آوریم که: پروردگارا! چه لطف بزرگی بود که یک ماه ما را زیر سایهی خاص خود قرار دادی، واین شکر را وسیله ادامه اُنس با منعِم قرار دهیم تا انشاء الله از نعمتی به نعمتی دیگر منتقل شویم.
آن ماه عزیر را به عید ختم فرمودي،عیدی که شرایط گشودهشدن درهای رحمت و سعادت است وموقع در یافت صله کامل یعنی لقاء الهی.
با خارجشدن از این ماه از گناهان خارج شدید، سعی کنید برنگردید و عزم خود را در حفظ پاکی استوار دارید تا صفای ماه رمضان بماند.
عید فطر؛ روز اجازهی گشودن دست گدایی به سوی کرم پروردگار است و با اطمینان از خدا در قنوتها تقاضا میکنید و میگویی:
اللَّهُمَّ أَهْلَ الْكِبْرِيَاءِ وَ الْعَظَمَةِ وَ أَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ أَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ أَهْلَ التَّقْوَى وَ الْمَغْفِرَةِ أَسْأَلُكَ فِي هَذَا الْيَوْمِ الَّذِي جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمِينَ عِيداً وَ لِمُحَمَّدٍ ص ذُخْراً وَ مَزِيداً أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى عَبْدٍ مِنْ عِبَادِكَ وَ صَلِّ عَلَى مَلَائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ وَ رُسُلِكَ وَ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَاتِ الْأَحْيَاءِ مِنْهُمْ وَ الْأَمْوَاتِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ خَيْرِ مَا سَأَلَكَ عِبَادُكَ الْمُرْسَلُونَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ مَا عَاذَ بِكَ مِنْهُ عِبَادُكَ الْمُرْسَلُونَ.
ای خدایی که در مقام کبریاییِ عظمت وجُود و جبروت و عفو، و رحمت و تقوی و مغفرت هستی، به حق این روز که آنرا برای مسلمین عید قرار دادهای و زمینهی ارتباط با مقام کبریایی وجود و جبروت و … خود را برای آنها فراهم نمودهای ،و زمینهی پایداری و وسعت دین حضرت محمد«صلّیاللهعلیهوآله» و آل او را در این روز فراهم نمودهای، ضمن صلوات بر محمد و آل او مرا در همهی خیرها یی که این خانواده را وارد کردی، وارد کن و از همهی شرّها که این خانوادهی سراسر عصمت را از آنها خارج کردی، خارج کن، پرودگارا از تو تقاضای آن کمالاتی از قرب به سوی تو را دارم که بندگان صالح تو از تو تقاضا میکنند، و به تو پناه میبرم از انحرافات ا فساد در دین،که بندگان صالح تو از آنها به تو پناه میبرند.
وسعت دعاهای در قنوت نماز عید فطر نشان میدهد که در آن روز شرایط بیرونی و درونی طوری فراهم است که زمینهی نایلشدن به اوج کمالات را داری .غافل مباش و تکبیرات بین قنوتها را با فروتنی کامل اداء کن تا إنشاءالله نور کبریایی حق بر قلبت تجلی کند و بهکلی گناهان سوخته شده با شعلهی رمضان ریشهکن شود.
حال تو میمانی و خدا، هرچه میخواهی در راستای حفظ آن اُنس تلاش بکن.
انتظار ما از روزه
شما از روزه چه انتظاري داريد؟مطلوبتان از روزه چيست كه دنبالش ميگرديد؟
اول بايد مطلوب انسان مشخص شود، چون ما از روزه به اندازة مطلوبمان بهره ميگيريم و خداوند به ما بهره ميدهد.
مولوي داستان گاوي را نقل ميكند كه در تمام شهر بغداد گردش كرد و در عين اينكه با آن همه غذاها و خوراكيهاي گوناگون روبهرو ميشد جز پوست خربزه چيزي نميديد! چرا؟ چون مطلوب جسم و روح گاو، پوست خربزهاست بقيه چيزها ازنظر او چيزي نيست. مولوي ميگويد:
گاو را آري به بغداد ناگهان***بگذرد از اين كَران تا آن كَران
از همه خوب وخوشيها و مزه***او نبينـد غيـر قِشر خـربزه
بعد نتيجه ميگيرد كه:
طالـب هـر چيـز اي يار رشيـد***جزهمانچيزيكهميخواهد نديد
عمدة مطلب همين است كه هركس در هر عرصهاي دنبال مطلوب خود است و جز آن را نميبيند، حالا در عرصه روزه هم اگر مطلوب ما چيز كمي باشد، از آن حقايق برين روزه كه مطلوب اولياي الهي است محروم خواهيم ماند. پس اول بايد روشن شود از ماه رمضان چه انتظاري ميتوانيم داشته باشيم، اگر انتظارمان كم باشد بهرة كمي ميگيريم، و اگر همت ما بلند باشد، حقايق عالي نصيب ما ميشود. مثل آن گاو كه از آن همه چيز فقط پوسته خربزه را ميخواست. گندم، هم مغز دارد و هم كاه، بايد مطلوب ما فقط كاه نباشد، اگر مغز را بخواهيم كاه هم نصيبمان ميشود.
از طريق روزه هم ميشود از خداوند دنياي بهتر بخواهيم و هم ميشود مطلوبمان وَجه حق باشــد، يعني «اِبْتِغاءً لِوَجْهِ الله» روزه بگيريم تا خداوند، خودش را به ما بدهد.
پی نوشت:
روزه دریچه ای به عالم معنا استاد طاهرزاده
(روزه)آزادي از وَهم
قديميها قصهاي عبرتآموز دارند، ميگويند:
بين يك مار و يك زنبور مكالمهاي صورت گرفت، زنبور ادعا كرد زهرِ من كشندهتر از زهرِ تو است ولي چون هيكلم كوچكتر است آدمها باورشان نميآيد كه زهر من ميميراند و چون مُردن را به خودشان القاء نميكنند، زهر من تأثير واقعياش را نميكند و اين ترس مردم از هيكل توست كه مردم را ميكشد و نه زهر تو.
بالاخره بنا شد براي اثبات ادعاي زنبور برنامهاي ترتيب دهند. قرار بر اين شد هر دو بروند در كلونِ -قفل قديمي- درِ باغي كمين كنند تا وقتيكه باغبان آمد و انگشت خود را داخل كلون كرد كه در را باز كند، روز اول مار انگشت باغبان را نيش بزند و زنبور بيرون بپرد و روز دوم كار را برعكس كنند، همين كار را كردند.
در روز اول، باغبان يك مرتبه احساس كرد چيزي دستش را گزيد، دستش را بيرون آورد و ديد زنبوري پر زد و رفت، يك كمي مقاومت كرده ودستش را مكيد و رفت دنبال كارش، پيش خود گفت زنبور بود و چيزي نبود. روز بعد، زنبور نيش زد و مار خودش را از سوراخ نشان داد، باغبان فرياد زد واي! مار دستم را گزيد، و بيهوش شد. البته اين يك قصه است ولي نكته رواني دقيقي در آن نهفته است.
با بيان اين داستان مي خواهيم عرض كنيم بعضيها از ترس گرسنگي ميميرند، نه اينكه گرسنگي آزارشان دهد، بلكه سيري آزارشان ميدهد، ولي متوجه نيستند. ماه رمضان فرصت خوبي است تا اگر انسان خودش خودش را با القائات ذهني از پا در نياورد، به انسان ثابت شود چقدر با گرسنگي ميتوان روح را متعالي كرد. بياييد خوتان را به حداقل غذا عادت دهيد، حتي شما جوانان، عصرهاي ماه رمضان ورزش كنيد، كوهنوردي كنيد، تا به شما ثابت شود در اوج گرسنگي بسيار قدرتمنديد. به قول مولوي:
قدرت جبريل از مَطبخ نبود*** بـود از الطاف خَلاّقِ وَدُود
همچنين هم قدرت اَبدال حــق***هم زحقدان، ني زاطعام وطَبَق
يعني پديده هر چه مجرّدتر باشد قدرتش بيشتر است، و نفس انسان موجودي است مجرد و متعالي، و لذا قدرتي بيكران دارد ولي چون اسير بدن است براي ما آن قدرت ظهور ندارد. نمونه اين قدرت بيكران را شما در حضرت اميرالمؤمنين ميبينيد، همة مردم همعصر آن حضرت متعجب بودند كه ايشان با اين غذاي كم اينهمه نيرو را از كجا دارد؟ متوجه نبودند كه روح انسان از مقام «روح» كه نزديكترين مخلوق به خدا است تنزّل كرده تا به مرحلة «مِن روحي» رسيده ولي از اصل خود كه حقيقتي است فوق ملائكه منقطع نشده، و روزه ميتواند همين را به شما ثابت كند كه ميتوانيد به غيبِ قدرتمند خود وصل شويد.
پی نوشت :
رمضان دریچه ای به عالم معنا، استاد طاهرزاده
عالی ترین نتیجه روزه
خداوند در راستای امکان ظهور تقوایی که در ماه رمضان ممکن است برای افراد پیش آید، خطاب به مؤمنین میفرماید:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِن قَبلِكُم لَعَلَّكُم تَتَّقونَ»﴿۱۸۳/ بقره﴾
عنایت دارید که تقوا آنچنان بلندمرتبه و دور در دسترس است که با همهی روزهداریِ ماه رمضان، میفرماید: امید است که بدان دست یابید. زیرا تقوا یکنوع گشایش به سوی عالَم معنا است و نوعی حضور در محضر حق است؛ برای پاسداشتِ نور حق در عالَم. بدین جهت میتوان گفت تقوا یک صفت اخلاقی نیست مثل راستگفتن و یا دوری از سرقت اموال دیگران؛ بلکه ایجادِ نسبتی است که انسان با حضرت حق برقرار میکند و حضور حضرت حق را در هر لحظه به حکم «کلّ یوم هو فی شأن» احساس مینماید. و بدین جهت باید گفت: ماه رمضان بهاری است که برای خوشدلشدنِ روزهداران ظهور کرده است. و از این جهت میتوان به سخن جناب حافظ لسانالغیب گوش سپرد که میفرماید:
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی ***که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
میفرماید: شرایط خوشدلبودن با کندهشدن از گِلِ دنیا فراهم است و سعی کن از این فرصت، بهترین استفاده را بنمایی. و با توجه به چنین فضایی در بیت بعد متذکر میشود:
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش ***که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی
یعنی اگر موقعیت خود را بشناسی، مطابق ذوق خود میتوانی هرطور خواستی از این شرایط بهرهمند شوی، حال چه با اُنس با قرآن و چه با عبادات شرعی دیگر و چه با اُنسِ با اهل دل. عمده آن است که بدانی شرایط تجلی نفحات الهی به وزیدن آغاز کرده است و اگر خود را آماده کرده باشی، پندهای قدسی فراوانی را بر جان و قلب تو متذکر میشود.
لذا میفرماید:
چنگ در پرده همین میدهدت پند ولی*** وعظت آن گاه کند سود که قابل باشی
وقتی قلب آماده شد، از هر مظهری در چمن عالم هستی پیامی به جان روزهدار سرازیر میگردد و به همین جهت میفرماید:
در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است*** حیف باشد که ز کار همه غافل باشی
در چنین شرایطی که شرایط به میهمانیِ خدارفتن فراهم است شایسته آن است که امید به دنیا و ابزارهای دنیایی از دل کنده شود تا میزبان، ماوراءِ حجاب دنیا رُخ بنمایاند و در همین رابطه جناب لسانالغیب تذکر میدهد:
نقد عمرت ببرد غصهی دنیا به گزاف*** گر شب و روز در این قصهی مشکل باشی
آری! عبور از دنیا و نظر به عالم معنا راه بیدرد سر و بیدلهرهای نیست. ولی وقتی شریعت الهی در مقابل انسان گشوده شد و انسان متوجهی منزل روزهداری گشت، این راه بس طولانی و سراسر دلهرهانگیز، قابل طیشدن میگردد
شرط طیکردنِ این راه تنها به مدد الهی ممکن است در آن حدّ که مورد پسند حضرت حق باشی و او تو را صید کند
در این حالت است که انسان به نور حق میبیند و به نور حق میشنود و تماماً در فضای تقوای الهی، حضرت حق را در همهجا و حتی در این تاریخ و در منظر انقلاب اسلامی احساس مینماید.
روزهی اخصّ به معنای راهی است جهت قرب الهی. در این روزه تمام ابعاد وجودی انسان متوجهی نور حضور حق میگردد و محبّت به حضرت پروردگار که همان کشتی نوح است، در جان او شعلهور میگردد. لذا فرمود:
حافظ از دست مده دولتِ این کشتی نوح*** ورنه طوفان حوادث ببرد بنیادت
و لذا است که باید متوجه باشیم در ماه ضیافت اللّه چه چیزی را جستجو کنیم؟ به گفتهی مولوی میگوید::
آمده ماه صيام سنجق[1] سلطان رسيد دست بدار از طعام مائده جان رسيد
جان زقطعيت برست، دست طبيعت ببست قلب ضلالت شكست، لشكر ايمان رسيد
و این یعنی حضور در فضای اُنس با حضرت پروردگار که به یک معنا، فضای تحقق قرب بین «عبد» و «رب» است که زندگیِ حقیقی و حیاتِ جانانهی جان انسان میباشد.
رمضاني كه خواص آن را تجربه میکنند با رمضان عوام متفاوت است. آنها از طریق پاسداشتِ احکام صیام، سيراب از قدح روزهی آن ماه میشوند و ندا سر میدهند:
دلا در روزه مهمان خدايي طعام آسماني را سرايي
در اين مه چون در دوزخ ببندي هزاران در زجنت برگشايي
نخواهد ماند اين يخ زود بفروش بياموزا خدا اين كدخدايي
پی نوشت:
سلسله مباحث دینی استاد طاهرزاده،تقوا در پرتو ماه رمضان
رمضان بهار دعا
در فرهنگ اسلام دعا کردن به درگاه خداوند کی از مشخصاتی است که ویژه موحدان و مومنان است چنانکه می فرماید:
«قل ما یَعْبَؤُ بِکسم ربی لو لا دُعاؤکم» ای پیامبر بگو اگر دعا نکنید و خدا را نخوانید پروردگار من به شما هیچ اعتنایی نخواهد کرد. 1
و آنگاه که پروردگار به کسی اعتنایی نگند خسران دنیا و آخرت و ضلالت و هلاکت او حتمی خواهد بود. در مقابل کسانی که خدا را بخوانند و به راستی از او یاری بخواهند آفریدگار مهربان بدون شک فریادشان را پاسخ می دهد زیرا خود فرموده است:
« ادعونی استجب لکم؛ بخوانید مرا تا استجابت کنم شما را.»
بنابراین دعا کردن و نیازهای خود را از خدا خواستن یکی از صفات ضروری همه خدا پرستان و مومنان است و هر موحد باید در همه لحظات زندگی و در همه موقعیت ها خدا را بخواند و سلاح دعا را همراه داشته باشد.
رمضان، ماه دعا است پیشوایان گرامی فرموده اند مومنان در این ماه و بویژه در شب های مبارک قدر در دعا و نیایش مبالغه کنند و با توجه به اثرات سازنده دعا و نیایش روزه داران می توانند در پیوند معنوی خویش، با خدای متعال تحولی بوجود اورند و بیش از پیش به ذات متعال هستی بخش او نزدیک شوند و کسب فیض کنند.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) درباره دعا کردن در ماه رمضان چنین می فرماید:
«هان ای مردم، در ماه رمضان و به هنگام نماز دستهایتان را به دعا بسوی پروردگار متعال بلند کنید که چنین لحظاتی ، با فضیلت ترین لحظات زندگی شماست که در آن هنگام خداوند ، با دیده محبت به بندگان نظر می افکند.»
و نیز در روایتی دیگر می فرماید: دعای چهار نفر مستجاب است و رد نمی شود و درهای آسمان از برای ایشان گشوده شده دعوت آنها تا به عرش اعلاء می رسد یعنی دیگر حاجبی و مانعی در استجابت نماند:
1- دعای پدر در حق فرزند؛
2- نفرین مظلوم بر ظالم؛
3- دعای کسی که حج عمره انجام می دهد تا برگردد؛
4- روزه دار تا وقت افطار.
هم چنین امام علی (علیه السلام) در این زمینه می فرماید: بر شما باد در ماه رمضان به استغفار و دعای زیاد، اما دعای شما دافع بلای شماست و استغفار شما از بین برنده گناهان است
پی نوشت:
1.فرقان، 77
2-بحار الانوار